شناسهٔ خبر: 70848794 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: قدس آنلاین | لینک خبر

کودکانی که از کوهستان بریده شده‌اند حالا ایستاده‌اند رو به سوی مادرشان بینالود/ سنگ قبرهای دیدنی دولت‌آباد

شاید سنگ‌هایی که از کوه جدا شده‌اند، حالا که هر کدام‌شان شده‌اند سنگی بر گوری، حکم کودکانی را دارند ایستاده‌اند رو به سوی مادرشان؛ به سوی کوهستان برف‌گرفته بینالود.

صاحب‌خبر -

سنگ قبرهای دولت‌آباد، شکل ساده‌ای دارند؛ روی این سنگ قبرهای سیاه، خبری از آن خط‌های کوفی‌مانندِ تو در تو نیست؛ یا از آن کادرهای مستطیل‌شکل که با هندسه‌ای دقیق روی سنگ‌ها حک شده‌اند؛ سنگ قبرهای قبرستان دولت‌آباد، مثل مردمانش، ساده‌اند و صفایی روستایی دارند. روستای کوهپایه‌ای دولت‌آباد، در دامنه‌های شمالی بینالود، پهلو به پهلوی دشت توس، روستایِ تاریخ است.

چراغ روشن سنگ‌ها

دولت‌آباد، دست کم چهار قبرستان دارد که سه تای آن‌ها، حالا افتاده‌اند وسط بافت روستا؛ وسطِ خانه‌ها و خانه‌باغ‌ها. این سه گورستان‌ که روزگاری زنده و آباد بوده‌اند و هر ماه و هر سال، مهمان‌های تازه‌ای، سر بر خاکش می‌گذاشته‌اند، حالا خودشان هم مثل مهمان‌هایشان، مرده‌اند و دارند به خواب ابدی می‌روند؛ دارند می‌غلتند به دامن نیستی.

یکی‌شان که حسابی قدیمی بوده، حالا زمینش شده خانه بهداشت و مدرسه روستا. دو تا قبرستان دیگر هم، یعنی «قبرستان مزار» و «قبرستان سیدها» دست کمی از آن قبرستان تاریخی ندارند. دیگر چی بشود که کسی از اهالی، بنشیند سر یک از آن قبرها و اشکی بریزد و فاتحه‌ای بخواند. جز چندتایی از پیرمردها و پیرزن‌ها، کسی در دولت‌آباد یادش نیست این قبرهای قدیمی، آرامگاه کدام پدربزرگ و مادربزرگ است؛ آرامگاه کدام جوان ناکام؛ یا کدام عشق پرشور. سنگ قبرها اما هنوز هستند و به قدر نامی، یاد آن‌هایی را که آن‌جا خوابیده‌اند، زنده نگه‌داشته‌اند. سنگ‌های ساده قبرستان‌های دولت‌آباد، چراغی روشن کرده‌اند که سال‌هاست روشن مانده و حالا حالاها روشن خواهد ماند.

درختی با برگ و بار پارچه‌ای

گورستان مزار، برگرداگرد مزاری بنا شده که اهالی آن را به نام «درویش‌علی‌شاه ولی» می‌شناسند. درویش‌علی، به باور دولت‌آبادی‌ها، مردی بوده از مردان خدا؛ و خاک خراسان، از دشت‌هایش گرفته تا دامنه‌هایش، خاک اولیاالله است. درویش‌علی هم شاید یکی از همان‌ها بوده؛ روزگاری زیر همین آسمان زیسته و حالا سر بر همین خاک گذاشته است. مزار درویش‌، بقعه و بارگاهی ندارد؛ قبری است بزرگ با سنگچینی بر گرداگردش. از وسط قبر، درخت پسته‌ای روییده که روزگاری سبز و بارآور بوده و حالا خشکیده است. قدیمی‌ها به شاخه‌های خشکش دخیل بسته‌اند. درخت پسته خشکیده قبر درویش‌علی‌شاه، حالا سال‌هاست برگ و بارش، تریشه‌های پارچه‌ای است و پارچه‌های نخ‌نمایی که از شاخه‌هایش آویزان مانده‌اند.

در گورستان مزار، قبر دیگری هم بوده که حالا نیست. قدیمی‌ترها سنگ قبری را یادشان هست که رویش نوشته بوده: «هذه مرقد مرحومه بنت سلطان‌محمد افغان». سنگ قبر، تاریخی هم داشته که به 200 سال قبل می‌رسیده. قبر دختر سلطان‌محمد، بنایی خشت و گلی داشته که هنوز ویرانه‌هایش باقی است. قبرهای ساده اهالی قدیم دولت‌آباد هم برگرداگرد همین دو قبر، ردیف شده‌اند.

دریغا محمد

یکی از این قبرها در گورستان مزار، قبر جوانی است که به گواهی سنگش، عمری نکرده و زود ازاین سرای فانی به باقی، رخت کشیده؛ جوانی «محمد» نام، فرزند «صالح»(البته اگر عبارت «ابن صالح» صفتی برای محمد جوان نباشد)؛ که احتمالا پدر و مادرش ذوقی داشته‌اند و اهل شعر و ادب بوده‌اند؛ آن‌قدر که سنگ قبر جوان ناکام‌شان، شکلی متفاوت از دیگر سنگ‌ها دارد. روی این سنگ قبر، شعری نوشته شده که شرحی است بر زندگی کوتاه محمد جوان.

سنگ قبرهای دیدنی دولت‌آباد

دریغا که رفت ابن صالح، محمد

به ملک بقا زود از این دار فانی

به نیک‌اعتقادی و زهد و عبادت

نبودش ز اقران و امثال، ثانی

بسی نارسیده گذشته ز پیشت

تمتع ندیده هنوز از جوانی...

درانتهای شعر به تاریخ مخدوش «سنه اربعین ثلاث و الف» هم اشاره شده که احتمالا نمی‌تواند کامل و دقیق باشد.

رو به سوی کوهستان

پیش از این قبرستان‌های مرده اما، آرامستان اصلی دولت‌آباد، در ابتدای راهی که به روستا می‌رسد، در حاشیه جاده، پهن شده بر شیب تپه‌ای آفتابگیر؛ جایی که باد، دست می‌کشد به پرچم‌های سبز و سرخ مزار شهدای دولت‌آباد.

سنگ‌های آرامستان، به سنت معمول این روزگار، از همین سنگ‌های سفید خوش‌تراش هستند با نوشته‌ای و عکسی و بیت شعری. لابه‌لای این قبرهای تازه، اما قبرهای قدیمی هم هست با همان سنگ‌های سیاه و نوشته‌های ساده‌شان.

سنگ قبرهای قدیمی، این‌جا در دولت‌آباد، درهمه قبرستان‌هایش، به شکلی متفاوت بر بالای قبرها قرار گرفته‌اند. رسم است که سنگ قبرهای ایستاده، رو به مستطیلِ کشیده قبر باشند؛ در دولت‌آباد اما این سنگ قبرهای ساده قدیمی، همان‌طور که بر بالای گوری قرار گرفته‌اند، رو به سوی قبله دارند، نه به سمت گور؛ درست همچنان که مرده‌های خوابیده در گورها هم، روی دست و پهلوی راست، روی‌شان به سمت قبله است.

سنگ قبرهای دیدنی دولت‌آباد

سمت قبله در دولت‌آباد البته سمت کوه هم هست. شاید سنگ‌هایی که از کوه جدا شده‌اند، حالا که هر کدام‌شان شده‌اند سنگی بر گوری، حکم کودکانی را دارند ایستاده‌اند رو به سوی مادرشان؛ به سوی کوهستان برف‌گرفته بینالود.

هرچه است، همین شکل متفاوت ایستادن سنگ‌ها و نوشته‌های ساده روی‌شان، آن‌ها را سنگ‌هایی دیدنی بدل کرده است؛ سنگ‌هایی که هر کدام‌شان، راوی گوشه‌ای از تاریخ بلند دولت‌آباد هستند.