جوان آنلاین: حسین صارمی، فعال فضای مجازی در توییتر نوشت:
۱- اهداف نتانیاهو: حذف حماس، حزب الله، الحاق غزه، نظم نوین در منطقه و آزادی اسرا قبل از آتشبس بود، حتی به یک هدف خود نرسید.
۲- صحنه را باید واقعی ترسیم کرد، این جنگ، جنگ اسرائیل نبود و نبرد تمام دنیا با مقاومت بود. یادمان نرود در وعده صادق از امریکا و اروپا و کشورهای عربی منطقه همه نقش سگ نگهبان اسراییل را بازی کردند تا موشکهای سپاه، اسراییل را با خاک یکسان نکند، کمکهای اقتصادی و نظامی ترکیه و کمکهای اطلاعاتی اعراب منطقه و اردن را نباید نادیده گرفت. در مقابل این لجستیک بینهایت جهان برای اسراییل، دو گروه مقاومت به اسم حزب الله و حماس قرار داشتند که با تکیه بر سلاح ایمان میجنگیدند.
۳- شاید برخی سقوط بشار در سوریه را یک شکست برای مقاومت قلمداد کنند که در آن هم باید تردید کرد چرا که اولاً بشار درین سالها هیچگاه جبههای علیه اسراییل باز نکرده بود ثانیاً هنوز قصه سوریه به اتمام نرسیده و متغیرهای فراوانی وجود دارد و ممکن است اوضاع در آینده به سود مقاومت تغییر کند.
۴- برخی در تحلیلهای خود صرفاً زخمهای پیکر مقاومت را محاسبه میکنند در صورتی که طرف مقابل نیز بسیاری از سرمایههای مالی و معنوی خود را از دست داده است. رژیم صهیونیستی در بی آبروترین حالت ممکن خود در دنیا قرار گرفته و مردم غاصبش نه در منطقه و نه در جهان جایی برای زندگی ندارند. از نظر روانی دچار فروپاشی شدهاند، بحران سیاسیشان تازه پس از اتش بس شروع میشود و برنامههای اقتصادیشان با ناامنی دوساله حداقل ۲۰سال به عقب افتاد. علاوه بر اینها دهها هزار نفر را مظلومانه شهید کردهاند که هرکدام ازین شهدا دهها خونخواه دارند و قطعاً آیندهای ناامن برای رژیم خواهند ساخت...
۵- در یک نگاه کلانتر، امریکا بازنده اصلی نبرد دوسال اخیر و ایران برنده این نبرد است. دو گروه مورد حمایت ایران با موشکهای چند هزار دلاری، رژیم مورد حمایت امریکا را با اف ۳۵ها و تجهیزات چندمیلیارد دلاری و کمک نقدی ۲۰میلیارد دلاری شکست دادند که نشان از راهبرد درست ایران بوده است. برای درک این نکته باید بدانید کمک امریکا به اسراییل در سال اخیر مساوی است با کل بودجه نظامی ایران!
به طور کلی نتانیاهو، قدرت نمایی موقت را انتخاب کرد و ایران با صبر استراتژیک، حفظ جبههاش در مرز اسراییل را برگزید که در سالهای بعد ثمرات آنرا خواهیم دید.