علی امینی، معاون رسانه اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان، در گفتوگو با خبرنگار دانشگاه خبرگزاری دانشجو درباره عملکرد سازمان صدا و سیما گفت: صداوسیما، رسانه ملی نامیده شده است، رسانهای که با پول هشتاد میلیونی ایرانی، جان گرفته است و رشد و نمو کرده، قابی به گستره ایران که قرار بوده دانشگاه عمومی باشد و "خانه" دوم هر ایرانی. رسانهای که تک تک ایرانیها، به حق منتقد و صاحب و ولی نعمت آن هستند، اما تحولات سالهای اخیر، رسانه ملی را زخمی و مخدوش کرده است. با نگاهی به حاصل کار رسانهملی و مقایسهاش با رسانههای دیگر میبینیم که بخشهای مهمی از سازمان عریض و طویل صداوسیما، توان همگامی با احوالات و خواست جامعه ندارد. واضح است که چنین رسانهای در تعامل با مخاطبانش هم دچار مشکل میشود.
نقد عملکرد سیما و کمبود تولیدات اسلامی و انقلابی
وی افزود: نقد عملکرد سیما براساس انتظار رهبری هم چندان دشوار نیست. در طول سالهای گذشته سیما، چند سریال تنها با رویکرد اسلام انقلابی تولید کرده است؟ اگر آثار ارگانهای خارج سازمان را از این فهرست خارج کنیم، میتوانیم بگوییم تقریبا هیچ! درباره معمار بزرگ انقلاب اسلامی امام خمینی (ره) چه برنامه و سریالی درخور، تکرار میکنم در شأن آن بزرگوار توسط سیما ساخته شده است؟ با تأسف بهترین مستند مرتبط با امام خمینی (ره) توسط حزبالله لبنان ساخته شده است. در خوشبینانهترین شکل مجموعه تولیدات سیما معطوف به تولیدات با رویکرد اخلاق اسلامی است، در حالیکه حقیقتاً اینگونه هم نیست.
ضعف در ارتباط با ادبیات و داستانگویی
یکی دیگر از جدیترین ضعفهای رسانه ملی این است که تاکنون نتوانسته است بین ادبیات و تولیدات نمایشی ارتباط ایجاد کند، این در حالی است که موفقترین مجموعههای تلویزیونی در جهان بر اساس داستانهای جذاب و مورد علاقه مردم تولید میشوند. وقتی این امر تأسفبارتر میشود که ببینیم رهبر انقلاب که فارغ از شأن رهبری در حوزه شعر و ادبیات نگاه کارشناسی دارند، تاکنون چندین اثر مربوط به ادبیات انقلاب و دفاع مقدس را با تقریظ خود مورد تمجید و ستایش قرار دادهاند. با تأسف تاکنون حتی دو مورد از این کتابها تبدیل به سریال تلویزیونی نشدهاند.
سریالهای ضعیف و بیجان: نتیجه سیاستهای اشتباه
امینی گفت: نگاهی به تولیدات داستانی صداوسیما در دهه ۹۰ نشان میدهد که اغلب این آثار صرفاً از روی رفع تکلیف و تکمیل کنداکتور تلویزیون تولید شدهاند و پیامدهای چنین رویکردی را این روزها در استقبال بیشتر مخاطبان به آثار شبکه نمایش خانگی شاهدیم. فقدان چارچوب، قصه و فیلمنامه مناسب، خط داستانی و دیالوگهای کلیشهای، پیشپاافتاده و دمدستی، بازیهای مصنوعی و مشکلات فنی ساده مجموعهای از عوامل آشکار است که این روزها در عمده سریالهای تلویزیون میتوان مشاهده کرد. البته بحث اقتصاد سیاسی صداوسیما هم مطرح است. اگر سازمان بودجهاش را از دولت بگیرد که وابسته میشود و آن ژورنالیسم انتقادی ضعیف میشود و اگر هم نگیرد، باید با تبلیغات دروغ و برنامههای بیکیفیت آنتن را پر کند.
نیاز به یک شبکه تلویزیونی مستقل و مقاوم در برابر عملیات روانی دشمن
امروز وجود یک شبکه تلویزیونی مبتنی بر مقابله با عملیات روانی دشمن و تهاجم بیش از گذشته احساس میشود، تلویزیونی که در قید و بند صدا و سیما و قوانین آن نباشد. امروز انقلاب به یک المیادین فارسی نیاز دارد تا تمام شبکههای فارسیزبان معاند را ساکت کند. شبکهای کاملاً جوانمحور و با کمک نهادهای فرهنگی، اطلاعاتی و نظامی.
سلبریتیها و بحران اعتماد عمومی
وی افزود: این روزها سلبریتیها دست به ایجاد یک ساختار مستقل با مصونیت بالا درون سیستم زدهاند که گویی نظام توان برخورد با آن را ندارد. سلبریتیها میدانند در صورت ارتکاب جرم تبلیغ علیه نظام، تشویش اذهان عمومی و یا حتی اقدام علیه امنیت ملی، مجازات همسنگی دریافت نخواهند کرد، یا مجازاتشان در حد منافع بدست آمدهشان نیست؛ لذا با خیال راحت جرم را انجام میدهند، علناً در معرکه مجازی میدانداری و عملیات روانی سنگین طراحی میکنند. خب در ادامه چه خواهد شد؟ احضار، چند روز بازداشت و در نهایت آزادی با وثیقه نهایتاً یک میلیاردی و شاید تعهد.
این مجازات در برابر حجم تخریب و عملیات سنگین روانی که انجام میدهند به هیچ عنوان بازدارنده که نیست هیچ، بلکه برای آنها چهرهای با ژست آزادیخواه، موافق با تغییر سبک زندگی و
مخالف جریان حکومت میسازد. حال بر فرض آنها ممنوعالتصویر یا ممنوعالصدا شدند، برنامه بعدی آنها چیست؟ در یک ساختار موازی با صدا و سیما مثل شبکههای خانگی با قدرت بیشتر ادامه فعالیت خواهند داد. چنانکه شرایط برای عموم جامعه نشان داده میشود؛ لذا صدا و سیما در این برهه باید با اتخاذ سیاست و رویکردی درست مبنی بر شناخت دقیق از سطح جامعه، جایگاه قبلی خود را در افکار عمومی بازپسگیری کند و به عنوان یک مرجعیت رسانهای از هزینهسازی و آزادی عمل این دست سلبریتیها جلوگیری کند.
تربیت نیروی انسانی برای بازسازی صداوسیما
امینی گفت: صدا و سیما علاوه بر تولید، میبایست به تربیت مجری، کارگردان و ... اهتمام داشته باشد. همانطور که پس از اغتشاشات سال ۱۴۰۱ شاهد خروج مجریان توانمند و مشهور از سازمان بودیم و نتیجه آن به افت شدید خروجی سیما شد.
مدیریت صداوسیما و ضرورت مطالبهگری
وی در پایان تأکید کرد: البته که رویکرد مدیران در ادامه تلاش برای بازگرداندن این افراد به هر قیمتی بود که این موضوع صرفاً صورت مسئله را پاک میکند. ایرادات وارده به صدا و سیما معطوف به یک شخص نیست بلکه تمامی سازمان را نشانه میگیرد، لذا ما باید مدیرانی را که از موقعیت تصمیم فرار میکنند، هل بدهیم در بزنگاه. باید مطالبه گریزناپذیر و مستدل و عقلانی ایجاد شود. این شخصیکردن بحث اتفاقاً باعث فرار مسئول از مطالبه میشود. اتفاقاً این مدل بحث بهترین گریز را برای مدیران صداوسیما فراهم کرد. این مطالبه باید ادبیات و سروشکل و صورت مفهومی پیدا کند تا بادوام شود. البته عدالتخواهی و مطالبه بدون مصداق معنایی ندارد و مورد جزئی هم باید مستند باشد. باید به این سمت برویم که چگونه مطالبه پایدار و قدرتمند فراهم کنیم.