شناسهٔ خبر: 70839259 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: نورنیوز | لینک خبر

نورنیوز از رسوایی اهدای کفن به مشاهیر و مفاخر کشور در برنامه شبکه افق گزارش می دهد

این یک گورستان افقی است؟

کار صداوسیما به جایی رسیده که از برگزاری همایش‌های قابل تحسین "چهره‌های ماندگار"، مشاهیر و نخبگان علمی را به برنامه‌هایش دعوت می‌کند و وقت مشایعت، کفنی را زیر بغل شان می گذارد و آگهی ترحیم‌شان را جلوجلو منتشر می‌کند و به دست‌شان می‌دهد. این، نمادین‌ترین تمثیل از سقوط رسانه‌ای است که باید بنا به تعریف، فواره‌ی امید و سرچشمه‌ی غرور ملی باشد.

صاحب‌خبر -

نورنیوز- گروه سیاسی: کار صداوسیما به جایی رسیده  که از برگزاری همایش‌های قابل تحسین "چهره‌های ماندگار"، برخی مشاهیر و معاریف و حتی برگزیدگان و نخبگان علمی را دعوت می‌کند و وقت مشایعت، کفنی را زیر بغل شان می گذارد و آگهی ترحیم‌شان را جلوجلو منتشر می‌کند و به دست‌شان می‌دهد. این، نمادین‌ترین تمثیل از سقوط رسانه‌ای است که باید بنا به تعریف، فواره‌ی امید و سرچشمه‌ی غرور ملی باشد.

سازمان صداوسیما از سال 1380 تا 1389، هشت دور از همایش‌ چهره های ماندگار را با رویکرد تجلیل از مفاخر و مشاهیر علم و فرهنگ برگزار کرد و به بیش از 200 چهره‌ی شاخص ملی، لوح تقدیر اهدا کرد. نزدیک 15 سال است که از ادامه‌ی آن کار خبری نیست. اکنون در عوض، در روزگاری که "جام جم" آنتی بی‌رمق و کم مشتری دارد، در برنامه‌ای از شبکه افق، برخی از مشاهیر و نیز دانشمندان پرافتخار میهن، دعوت می‌شوند و در پایان برنامه، صندوقچه‌ای گشوده می‌شود که بوی مرگ و نومیدی دارد. محتوای صندوق،‌ کفنی و تکه کاغذی به عنوان آگهی ترحیم مدعو است.

ویدئوهای پربازدید این برنامه، یکی مربوط به هادی عامل است که گزارشگر شاخص و ایران‌دوست مسابقات کشتی است و دیگری استاد دکتر مریم رزاقی مهر که چهره‌ای جهانی در حوزه‌ی طب است. هردو چهره با حالتی لبالب از حیرت و البته ناخشنودی،‌ هدیه را پس می‌زنند و کار را نمی‌پسندند و زشت می‌دانند. مجری، اما با لحنی دل‌آزار لودگی می‌کند و با ادبیاتی برخورنده، زشتی اصل اقدام را دوچندان می‌نماید. سیما با چنین برنامه‌سازی‌های نامطلوبی به کجا رسیده است؟ آیا اهدای کفن به میهمانان برنامه باعث نمی‌شود افق، به عنوان شبکه‌ی پخش‌کننده و برنامه‌ساز، ماهیتی گورستانی پیدا کند؟ آیا این شبکه، یگ گورستان افقی شده است؟!

 صبح چهارشنبه،‌وقتی یک خبرنگار، راه پیمان جبلی را در حیاط پاستور می‌بندد و از او درباره ماجرای کفن و اعلامیه ترحیم می‌پرسد، ‌رئیس صداوسیما با ترفند یکی به میخ یکی به نعل، جاخالی می‌دهد تا هم افق را نرنجانده باشد، هم تاحدی از دل مهمانان دلخور درآورده باشد، و هم این موج بسیار فراگیر اجتماعی را که در شبکه‌های اجتماعی راه افتاده مهار کند. جبلی گفت:« بنده نیز در این خصوص تذکر دادم و از نگاه بنده این کار نیز با هر هدف و تحت هر عنوانی خطا بود.

اهدای+کفن
 

 بی سلیقگی بوده که اتفاق افتاده است. به شخصه این موضوع را نمی پسندم.» رئیس رسانه اما بلافاصله سراغ موضوعی رفته تا این خطا را توجیه و چه بسا انتشار و بازتاب فراوانش را حاصل یک دسیسه بداند:« این برنامه ۵۲ قسمت داشته  و ۵۲ مهمان در آن حضور داشته اند. چند نفر از این موضوع دلگیر شدند. این برنامه پخش شده و تمام شده است. تاکنون شش بار بازپخش شده و این  بار ششم بوده که مورد توجه قرار گرفته است. » معنای ضمنی سخن جبلی احتمالا این است که اولا فقط عده اندکی از مهمانان برنامه، از اهدای کفن ناراضی بوده اند و ثانیا اگر این روزها بازتاب پیدا کرده به خاطر فضاسازی‌های رسانه‌ای بوده است.

به این اعتبار، توضیحات پیمان جبلی در حد یک اظهارنظر و اعلام خطا بودن برنامه، به نظر نمی‌رسد با طوفانی که در افکار عمومی ایجاد شده، تناسب چندانی داشته باشد. وانگهی، ‌انتشار اطلاعیه روابط عمومی برنامه "جعبه سیاه" هم اگرچه حاوی عذرخواهی از هادی عامل بود اما درواقع چیزی از جنس ندامت به خاطر ساخت چنین مضمونی نداشت. "مرگ‌آگاهی"ِ ادعایی برنامه‌سازان جعبه سیاه، به تعبیر برخی از اهالی رسانه، به "مرگ‌آزاری" شبیه‌تر است!

گفتن ندارد که نه شبکه "افق"، عین سازمان صداوسیماست و نه "جعبه سیاه"،‌ یگانه برنامه ای است که میزبان مفاخر است. منصفانه نیست چنین اینهمانی و موازنه‌ای برقرار کنیم. اما در عین حال،‌ چیزی که در آن تردید نیست این است که خطاهای سهوی و عمدی در برنامه‌سازی‌های صداوسیما در این سال‌ها نرخ زیادی پیدا کرده است. برخورد با مجریان پرمخاطب،‌ حذف یا محدود کردن برنامه‌های محبوب،‌ تنزل کیفی تولیدات نمایشی و سریال‌ها،‌ سیاست‌زدگی در عرصه اطلاع‌رسانی و اخبار، عوام‌زدگی و حتی خرافه‌گرایی در حوزه ساخت برنامه‌های مذهبی و مناسبتی، بی‌اعتنایی به موضوعات مهمی همچون توسعه و پیشرفت ایران فردا، فرار از نمایش و به تصویر کشیدن واقعیت های تلخ اجتماعی و تلاش برای ریشه یابی و تحلیل آنها، پرونده‌سازی‌های جناحی برای مخالفان در قالب ساخت برنامه‌هایی همچون گاندو،‌ استخدام یا انتصاب وسیع مدیران بخش های حساس از یک جریان تندروی سیاسی، از مهم ترین انتقادات وارد بر سازمان در سال‌های اخیر بوده است.

چنین رویه‌های رایجی، اولین بروز و ظهور خود را در افت میزان مخاطب این رسانه نشان داده و نظرسنجی‌های معتبر،‌ آن را ثابت می‌کنند. صداوسیما که فعلا از طریق سازوکار "ساترا" محتوای شبکه خانگی را با سختگیری تمام نظارت می‌کند، چند درصد از تولیدات خودش، می‌تواند از فیلتر یک "ساترای فرضی" به سلامت عبور کند؟ آیا سخت گرفتن به دیگری، و آسان گیری بر خود، رفتاری قابل قبول نزد افکار عمومی است یا رویه ای شبهه‌برانگیز؟

 به نظر می‌رسد چیزی که در کوتاه‌مدت می‌تواند موج فراگیر رسانه‌ای علیه کفن‌فروشی افق را تاحدودی خنثی کند، کاری بیشتر از یک اعلام نظر از سوی رئیس سازمان است. چه بسا دستور جبلی برای عذرخواهی رسمی شبکه و جبران ماجرا در این موضوع موثر باشد. در وهله‌ی بعد، مسئولیت شورای نظارت بر سازمان صداوسیما ایجاب می‌کند که در چنین مواقعی،‌ پیش از آنکه افکار عمومی به هیجان دربیاید، پیشدستی نموده و با برخورد قبلی، مسیرهای معیوب برنامه سازی را مسدود نماید. شک نیست که کارآمدی و سرعت عمل این شورای مهم در نظارت‌های قانونی‌اش می تواند از ظهور بحران ها جلوگیری نماید.

به نظر می‌رسد پیام کوتاه و گویای مقام معظم رهبری که اخیرا به نشست مدیران ارشد صداوسیما صادر و قرائت شد، هنوز برای مدیران عالی این رسانه، مفهوم نبوده است. دلالت های آشکار و پنهان آن پیام، تصویر واقعی جام جم را به همه ما نشان می دهد و در پرتو آن می‌توان دریافت که در نبرد جهانی آنتن‌ها، آنتن جام جم در چه وضعیتی قرار دارد.


نورنیوز