شناسهٔ خبر: 70836918 - سرویس اجتماعی
نسخه قابل چاپ منبع: ایکنا | لینک خبر

رئیس انجمن جامعه‌شناسی ایران:

خاستگاه جهانی مسئولیت اجتماعی، مدرنیزاسیون و بروز توسعه اقتصادی و فنی است

رئیس انجمن جامعه‌شناسی ایران، خاستگاه جهانی مسئولیت اجتماعی را فرآیند مدرنیزاسیون و بروز توسعه‌های اقتصادی و فنی دانست و گفت: مفهوم واقعی مسئولیت اجتماعی مربوط به اتفاقات دنیای معاصر است.

صاحب‌خبر -

خاستگاه جهانی مسئولیت اجتماعی مدرنیزاسیون و بروز توسعه‌های اقتصادی و فنی استبه گزارش ایکنا به نقل از روابط عمومی سازمان جهاد دانشگاهی تهران، سعید معیدفر، رئیس انجمن جامعه‌شناسی ایران در نخستین پیش‌نشست همایش ملی «تجارب و مسئولیت اجتماعی در ایران» در پژوهشکده مطالعات توسعه جهاد دانشگاهی اظهار کرد: تا زمانی که خاستگاه مسئولیت اجتماعی در جهان و ضرورت‌هایی که برای آن تعیین شده است را نشناسیم، مسیری که طی می‌کنیم ناکجاآباد خواهد بود.

وی با انتقاد از اینکه هم‌اکنون مسئولیت اجتماعی در کشور به محملی برای سوءاستفاده تبدیل شده است، گفت: این مسئله با برگشت به خاستگاه اصلی آن و اینکه از کجا نشئت گرفته است، برطرف می‌شود.

رئیس انجمن جامعه‌شناسی ایران، این تفکر و رویکرد را که در توسعه اقتصادی و فنی باید سریع به سود و منفعت رسید، نادرست برشمرد و افزود: با چنین تفکری و بدون هیچ توجهی به مسئولیت اجتماعی سود حاصله نه تنها ثابت و پایدار نخواهد بود، بلکه موقتی و گذراست و سرمایه‌گذار در نهایت متضرر خواهد شد.

معیدفر با بیان اینکه در ایران با وجود مشکلات جدی اقتصادی موضوع مسئولیت اجتماعی خطیرتر است، تصریح کرد: درباره مسئولیت اجتماعی باید به موضوعات مستقیم و محلی توجه کرد، یعنی اینکه بنگاه‌های اجتماعی و اقتصادی باید حیطه تأثیرگذاری‌شان را در محلی که احداث می‌شوند بررسی و ارزیابی کنند. 

وی افزود: این بنگاه‌ها و شرکت‌ها باید در مرحله نخست ذی‌نفعان‍شان که در ابتدا کارکنانش هستند را شناسایی کنند، سپس باید مشتریان مستقیم و غیر مستقیم محصولات تولیدی و خدمات آن‌ها را بشناسند، مورد بعدی اجتماع محلی است که آن بنگاه یا شرکت اقتصادی اجتماعی در نزدیکی آن قرار دارد و از ظرفیت‌ها، پتانسیل‌ها، نیرو‌ها و امکانات آن به‌منظور بهره‌وری بیشتر استفاده می‌کند که در واقع به‌نوعی از دیگر ذی‌نفعان آن شرکت یا بنگاه اقتصادی اجتماعی محسوب می‌شوند.

رئیس انجمن جامعه‌شناسی ایران با بیان اینکه در این مسیر باید لایه‌های بعدی که به‌طور پیوسته این شرکت آن‌ها را درگیر کرده است، شناسایی شوند، گفت: این شرکت و بنگاه در قبال همه این موارد مسئول است و باید درباره همه آثار و تبعات وارده به آن‌ها مداخله کند.

معیدفر با تأکید مجدد بر اینکه باید همه فرآیندها، قوانین و مقررات سازمان متولی آن شرکت یا بنگاه هم بررسی شوند، در ادامه بیان کرد: نکته‌ای که باید درباره مسئولیت اجتماعی همواره مد نظر قرار داد، این است که نباید به‌واسطه قانون و یا از طریق دستگاه‌های بالاسری اجباری به‌منظور اجرای مسئولیت اجتماعی برای بنگاه‌های اقتصادی اجتماعی و شرکت‌ها ایجاد کرد، بلکه در این‌باره دستگاه‌های پژوهشی، اجتماعی و نهاد‌های مدنی مسئول و تأثیرگذار هستند.

وی ادامه داد: باید دریابیم چگونه مسئولیت اجتماعی را به‌عنوان یک امر مهم در جامعه، افکار، اندیشه‌ها و ذهنیت بنگاه‌ها و کارفرما، کارکنان و مشتریانش و در یک کلام به‌صورت همه‌جانبه نهادینه کنیم؛ به‌عبارتی امروز مسئولیت اجتماعی صرفاً یک نوع مکانیزم خاص تعریف‌شده نیست بلکه موضوعی همه‌جانبه است که باید همه درگیر شوند. برای مثال در این راستا می‌توانند به همه بخش‌های پژوهشی و نهاد‌های مدنی و NGO ها، کودکان کار، زنان سرپرست خانوار و یا افراد دارای معلولیت جسمی و ذهنی خدمات ارائه دهند.

رئیس انجمن جامعه‌شناسی ایران با بیان اینکه در سال ۹۲ در وزارت راه و شهرسازی در حوزه مشاور اجتماعی ایده مسئولیت اجتماعی را به عالی‌ترین مقام وزارت دادم، گفت: طی این مدت کوشیدیم تا مفهوم، خاستگا‌ه‌ها و ضرورت‌های مسئولیت اجتماعی و طرح مسئله را بشناسیم که سپس به تصویب منشور مسئولیت اجتماعی در وزارت راه و شهرسازی منجر و توسط وزیر به دستگاه‌های مختلف برای اجرا ابلاغ شد. 

ارتباط طرح مسئولیت اجتماعی با استقرار نظام سرمایه‌داری

رئیس انجمن جامعه‌شناسی ایران با تأکید بر اینکه ارتباط واقعی مسئولیت اجتماعی با این مفهوم بسیار ضعیف است، در ادامه افزود: مسئولیت اجتماعی به اتفاقات دنیای معاصر مربوط می‌شود انسان‌ها پیش از استقرار نظام سرمایه‌داری در جامعه‌ای قوی اجتماعی زندگی می‌کردند که مسئولیت اجتماعی در آن مندرج بود به‌عبارتی یک کارفرما همیشه خود را در قبال جامعه مسئول می‌دانست و احساس می‌کرد که نباید به کسی از جمله کارگر و حتی اهالی جامعه محلی ظلم کرد و باید همواره انصاف، جوانمردی و مروت را مراعات کرده و همواره افراد درون و برون کارگاهی را سرپرستی کند. چون کارفرما باور داشت که سرمایه عظیم و اصلی همین افراد هستند و چنانچه از دست بروند در فعالیت اقتصادیش موفق نخواهد بود، درواقع حس قوی اجتماعی دائماً مانع از آن می‌شد که افراد در حق یکدیگر بی‌انصافی و اجحاف کنند.

وی ادامه داد: با ورود به دنیای مدرن و تحولات عصر روشنگری و تحولات فکری، بحث منفعت فردی و فردیت پررنگ شد به‌عبارتی پس از تحولات تکنولوژیک و صنعتی شدن انسان‌ها توانستند پیوندها، ارزش‌ها و میثاق‌هایش با جامعه را به‌دست فراموشی بسپارند و در نهایت انسان کارفرما یا مؤسس شرکت و بنگاه اقتصادی و اجتماعی توجهی به پیامد‌های رفتارش نداشته باشد و تنها به فکر حداکثر سود شخصی خود باشد.

رئیس انجمن جامعه‌شناسی ایران با بیان اینکه نظام سرمایه‌داری به‌دنبال رسیدن به سود حداکثری با کاهش هزینه‌ها و تغییر منطقی دیگر مرلفه‌ها بود، در ادامه تصریح کرد: به این ترتیب عامل انسانی مفقود شد و انسانیت مروت و اخلاق از بین رفت به‌عبارتی نظام سرمایه‌داری کار را به‌جایی رساند که بی‌انصافی، بی‌مروتی در حد اعلی رخ داد.

معیدفر با بیان اینکه در دور نخست نظام سرمایه‌داری بهره‌کشی از زنان و کودکان برای دستمزد‌های کمتر و هر رفتار سودجویانه از طبیعت و جامعه برای دستیابی به سود حداکثری به حد اعلی رسید، در ادامه تصریح کرد: از دل این اتفاقات انقلاب‌های بزرگی نظیر تفکرات مارکسیستی خارج شد و نسبت به استثمار کارفرما به کارگران، و مشتریانش معترض شد و نظام سرمایه‌داری را زیر سؤال برد.

وی ادامه داد: در حالی نظام سرمایه‌داری، فاجعه‌آفرین می‌شد که قرار بود انسان‌ها را به رفاه بیشتر، موقعیت و جایگاه بهتر برساند، اما نتیجه آن چیزی جز ظلم، بیچارگی، درماندگی، بی‌خانمانی و دریوزگی نبود. این مشکلات سبب شد که ما با انقلاب‌های اجتماعی مختلفی روبه‌رو شویم. در غرب تفکرات انتقادی شدیدی نسبت به استثمار و بیگانگی ایجاد شد.

رئیس انجمن جامعه‌شناسی ایران با بیان اینکه مارکس در این دوران مطرح کرد که انسان به مرز نابودی رسیده است، گفت: در این نظام انسان هیچ هویتی نداشت و برده و ابزاری برای ماشین محسوب می‌شد این وضعیت در حالی ایجاد شده بود که همگی تصور می‌کردند نظام سرمایه‌داری با افزایش تولید در مجموع به نفع جامعه خواهد بود.

معیدفر با بیان اینکه این یک خاستگاه بود که کار را دشوار کرد، در ادامه بیان کرد: خاستگاه دیگر مسئولیت اجتماعی، پس از جنگ جهانی دوم و با ورود به فرآیند مدرنیزاسیون آغاز شد که فاصله عظیمی بین کشور‌های توسعه‌یافته و در حال توسعه ایجاد کرد.

وی با اشاره به تئوری‌هایی که براساس الگو‌های غربی می‌خواست فاصله کشور‌های در حال توسعه و عقب‌مانده را از بین ببرد، افزود: اساس تئوری مدرنیزاسیون بر تحولات فنی و صنعتی و نهایتاً اقتصادی بود. همین فرآیند مدرنیزاسیون سبب شد در دوره پهلوی اول خطوط ریلی و کارخانجات و کارگاه‌های متعددی راه‌اندازی شود.

رئیس انجمن جامعه‌شناسی ایران ادامه داد: بقول یکی از متخصصان جامعه‌شناسی ژاپنی اگرچه فرآیند مدرنیزاسیون تا حدی سطح فاصله‌ها را کاهش داد و به‌سرعت زیرساخت‌ها را تقویت کرد، اما محصولی ایجاد کرد که هیچ سازگاری با محیط نداشت.

معیدفر افزود: محیطی که فرآیند مدرنیزاسیون در آن در حال اتفاق است کاملاً با این فرآیند فاصله دارد، چون اجتماعات محیط فرهنگی، مختصات و ویژگی‌های خاص خود را دارد که این مدرنیزاسیون با این محیط سازگاری ندارد پس نتیجه این فرآیند به این ترتیب شد که ظاهراً پیشرفت اقتصادی و مدرنیزاسیون حاصل شد، اما نتیجه آن برای مردم چیزی جز مصیبت، بیچارگی، از بین رفتن اجتماعات انسانی نبود.

وی با این توضیح که هر نوع صنعت، بنگاه اقتصادی و تحول زیرساختی، زندگی مردمی که با مکانیزمی خاص اداره می‌شد را از بین برد، گفت: از این‌رو اهالی محلی ناگزیر از رها کردن خانه و کاشانه و دریوزه شهر‌ها شدند. به‌عبارتی مدرنیزاسیون و توسعه اقتصادی شکاف اقتصادی اجتماعی را عمیق‌تر و نابرابری‌ها و تضاد‌های نژادی ایجاد کرد و در نهایت ناآرامی‌هایی در ساختار حوزه سیاسی به‌وجود آورد.

رئیس انجمن جامعه‌شناسی ایران با بیان اینکه باید همه مولفه‌های توسعه‌دیده می‌شد، ادامه داد: این وضعیت‌ها سبب شد تا در مجموع نهاد‌های بین‌المللی در این‌باره تجدیدنظر کنند و در بازنگری دریابند که چه مولفه‌هایی در این فرآیند دیده نشده است؟ بنابراین دهه ۷۰ قرن گذشته را به‌عنوان دهه توسعه فرهنگی نامگذاری کردند بدان معنا که بشر در حال تطابق با فرآیند مدرنیزاسیون و نوتوسعه‌ای است که مبنایش اغلب فنی و اقتصادی بود.

معیدفر افزود: بشر با فرآیند مدرنیزاسیون عملاً دچار از خودبیگانگی و از دست رفتن ارزش‌های اخلاقی فرهنگی و میراث بزرگی شد که طی نسل‌های متمادی برای به‌دست آوردنش زحمت کشید. ۴۰۰۰ فرهنگ متعدد در دنیا شناسایی شده بود که با این فرآیند رو به نابودی گذاشت.

وی با بیان اینکه پیش از این بشر متناسب با محیط زیست و فرهنگ خود خانه‌سازی می‌کرد، در ادامه بیان کرد: هم‌اکنون به‌عنوان مثال در طرح مسکن مهر همه واحد‌ها یکسان بدون هیچ ارتباطی با محیط و فرهنگ ساخته شده است که آسیب و لطمات اجتماعی خود را به‌همراه دارد. این شیوه توسعه فنی می‌خواهد همه چیز یکسان باشد.

رئیس انجمن جامعه‌شناسی ایران با بیان اینکه در الگوی نوسازی به‌تدریج نظریه وابستگی مطرح شد، ادامه داد: گویا کل دنیا درگیر یک ساخت ویژه است که در شهر ما تصمیم گرفته شود و همه نقاط دنیا با این الگو‌های نوسازی ساخته شوند با این رویه آینده فرهنگ، تمدن و میراث بشریت رو به نابودی خواهد گذاشت.

دهه ۷۰، دهه توسعه فرهنگی

معیدفر با بیان اینکه در دهه ۷۰ با عنوان دهه توسعه فرهنگی باید به احیای مبانی فرهنگی می‌پرداختیم، گفت: آنچه مهم است فرهنگ در بستر اجتماع شکل می‌گیرد، اما در دهه ۸۰ متوجه شدند این جامعه و اجتماعات بشری در حال نابودی هستند که نابودی فرهنگ را در پی دارد.

وی ادامه داد: در دهه ۸۰ به‌دنبال شناسایی علت نابودی جوامع بشری بودند. اینکه سدی زده می‌شد و همه شهر‌ها و روستا‌های بالا و پایین سد نابود می‌شدند و اهالی آن در حاشیه شهر‌ها بدون داشتن هیچ هویت اجتماعی در شهر‌ها اسکان می‌یافتند و به مصیبت‌های مختلف دچار می‌شدند.

رئیس انجمن جامعه‌شناسی ایران با بیان اینکه اگرچه اقدامات در حوزه توسعه اقتصادی و فنی برای افزایش بهره‌وری انجام می‌شد، اما آثار و تبعات اجتماعی را همراه داشت، در ادامه بر ضرورت مطالعه و بررسی آن تأکید و بیان کرد: در نهایت در دهه ۹۰ یا همان دهه توسعه پایدار مطرح شد که نه تنها فرهنگ و جامعه در حال نابودی است بلکه محیط زیست هم مرز‌های سقوط خود را طی می‌کند منابع زیرزمینی در حال ته‌نشین شدن هستند، آب، خاک و هوا آلوده شده‌اند و بهداشت مردم از بین رفته است.

تأکید توسعه پایدار به فرهنگ، اجتماع بشری و محیط زیست

معیدفر با بیان اینکه در بحث توسعه پایدار باید به همه وجوه توجه شود، در ادامه بیان کرد: تأکید توسعه پایدار به فرهنگ، اجتماع بشری و محیط زیست است همه این موارد که نتیجه بحران‌های حاصل از صنعت جدید و توسعه اقتصادی با نوع نگاه فنی است مسئولیت اجتماعی مطرح می‌کند.

وی با تأکید مجدد بر اینکه مسئولیت اجتماعی از درون این تغییرات مجامع بین‌المللی نسبت به توسعه فنی و اقتصادی ایجاد شد، افزود: بر این اساس هر نوع تغییری باید ارزیابی شود که این تغییر چه پیامد‌هایی برای عرصه‌های مختلف دارد. عنوان دقیق آن «مسئولیت اجتماعی شرکتی» است.

رئیس انجمن جامعه‌شناسی ایران در ادامه درباره مسئولیت اجتماعی شرکتی هم توضیح داد: این موضوع به این بر می‌گردد که یک شرکت یا بنگاهی و یا زیرساختی که در محلی برای بهره‌وری بیشتر ایجاد شده و در حال استفاده از سرمایه‌های اجتماعی و محیطی است، بر خلاف تصورش که در حال خدمت‌رسانی است در حال استفاده از ظرفیت‌ها و سرمایه‌های انسانی است که باید همه این سرمایه‌ها حفظ شوند.

معیدفر با بیان اینکه اجبار شرکت‌ها برای پذیرفتن مسئولیت اجتماعی تصور غلطی است، گفت: نباید با قانون، مسئولیت اجتماعی را الزام‌آور کرد اساساً مسئولیت اجتماعی به این بر می‌گردد که تفکر، نوع نگاه و رویکرد در جامعه و افراد ذی‌نفع و در هر زمینه‌ای ایجاد شود. با این تغییر رویکرد است که ما عملاً به مسئولیت اجتماعی خود عمل کرده‌ایم.

نقطه بهینه مسئولیت‌پذیری اجتماعی

در ادامه پیش‌نشست همایش ملی «تجارب مسئولیت اجتماعی در ایران»، ابوتراب طالبی، دانشیار جامعه‌شناسی دانشگاه علامه طباطبایی، اظهار کرد: اگر از من پرسیده شود نقطه بهینه مسئولیت‌پذیری اجتماعی کجا اتفاق می‌افتد، پاسخ خواهم داد آنجایی که خیر عمومی به نقطه نهایی برسد.

وی با طرح دیدگاه‌های مختلف نگاه انسان‌گرایانه را به عنوان یکی از منظر‌های مهم در این زمینه ذکر کردند که در سخنان معیدفر برجسته بود. 

طالبی ابتدا با بیان چند نمونه از نتایج مطالعات و رخداد‌های مرتبط با مسئولیت‌پذیری در ایران بحث خود را ادامه داد و با ذکر نتایج مطالعات مسئولیت‌پذیری اجتماعی در منطقه نفت‌خیز عسلویه افزود: در آن زمان دوستان پتروشیمی پیشنهاد بررسی و ارزیابی تعهدات این سازمان برای عمل به مسئولیت‌پذیری اجتماعی دادند و مایل به روایت خواسته آنها بودند حال آن‌که ما شخصاً از مناطق مختلف و محله‌ها از جمله شهرک طالقانی (شهرک کارگری) بازدیدی داشتیم و گزارش ما مطابق میل دوستان پتروشیمی نبود.

این دانشیار جامعه‌شناسی دانشگاه علامه طباطبایی گفت: نخستین اشکال در این زمینه تمایل شرکت‌ها به تسلط بخشیدن به روایت خودشان در این زمینه است. این روایت، اجتماع محلی و افراد مقیم دارای شرایط زندگی خوب و از جمله مراکز تفریحی خوبی بودند. در واقع بر اساس این روایت فعالیت‌های توسعه‌ای توسط شرکت‌ها همراه با تعهد و اجرای مسئولیت‌های اجتماعی آنها انجام می‌شود.

وی ادامه داد: در حالی‌که با کنار زدن پوسته ظاهر وضعیت دیگری را شاهد هستیم. در این زمینه به زندگی دو سنخ اجتماعی در این زمینه اشاره می‌کنم. یکی نیرو‌های بازنشسته صنعت نفت در همان محل و دیگر اجتماع محلی که در آن نزدیکی قرار دارد.

این دانشیار جامعه‌شناسی دانشگاه علامه طباطبایی در ادامه بیان کرد که در نوع نخست افرادی هستند که در منطقه عسلویه و شهرک طالقانی زندگی می‌کنند. در شهرک طالقانی شاهد فضایی به غایت نابهنجار بودیم. برای مثال خانه‌ها بدون معیار‌های زندگی سالم در هم بافته شده‌اند. جوی فاضلابی که پیرزنان و پیرمردان که کارگران سابق پتروشیمی بودند روز‌ها در کنار آن جوی فاضلاب زندگی خود را سپری می‌کردند. برای استفاده از برق هر کسی در هر نقطه‌ای سیم‌کشی ناایمن انجام داده بود و عملاً نظارت و کنترلی نبود. 

طالبی در ادامه تصریح کرد: این افراد که اکثراً بازنشسته و زمانی نیرو‌های مولد صنعت پتروشیمی در منطقه نفت‌خیز عسلویه بودند. امکان گذراندن اوقات فراغت در فضای سالم را نداشتند. به‌نظر می‌رسد مهم‌ترین آورده این صنعت برای اهالی منطقه قربانی کردن حیات انسان بوده است. در ظاهر برنامه توسعه اجرا شده و شرکت‌ها هم مسئولیت اجتماعی قانونی خود را انجام داده‌اند اما انسانیت انسان نابود شده بود.

این دانشیار جامعه‌شناسی دانشگاه علامه طباطبایی در ادامه تصریح کرد: شاید رصد از فراز آسمان و مشاهده فضا‌های نورانی مناطق عسلویه تصویر زیبایی را به چشم بیاورد اما در عمل وضعیت تراژیک انسان را می‌توان در سیمای پیرزنان و پیرمردان ساکن شهرک طالقانی دید.

طالبی با بیان اینکه چند کیلومتر آن‌طرفتر به سمت شرق یک اجتماع محلی قرار داشت، گفت: در آنجا زمانی زندگی با الگو‌های سنتی جریان داشته است. ساکنان بر اساس زندگی خانوادگی حیات اجتماعی خود را سامان می‌دادند. دختر و پسر‌هایی که با یکدیگر ازدواج می‌کردند و یک اجتماع زنده و پویایی تشکیل می‌دادند (با همه محدودیت‌ها). با استقرار صنعت پتروشیمی در این منطقه مسایل اجتماعی مناطق و صنایع نفت‌خیز به آن اجتماع محلی سرریز شد.

این دانشیار جامعه‌شناسی دانشگاه علامه طباطبایی با بیان اینکه ساخت جمعیتی و ساخت سنی جمعیت زنان شهر آن اجتماع محلی هم تغییر کرده بود، بیان کرد: وجود چند هزار مرد مجرد مهاجر در منطقه، الگوی زیست اجتماعی و حیات فرهنگی منطقه را به‌طور جدی تغییر داده بود. همه این موارد به‌معنای از بین رفتن حیات انسانی و انسانیت است.

وی، درباره تجربه دیگری در یکی از استان‌های آذربایجان هم توضیح داد که یک شرکتی که برای کشور بسیار معظم است و با داشتن کارخانجات متعدد از گسترده‌ترین شرکت‌هاست و مواد اولیه شیشه را تولید می‌کند در نزدیکی روستایی که پیش از آن محصولات کشاورزی این روستا در کل منطقه بی‌نظیر بود مستقر شده است. آن روستا قبلاً حیات اقتصادی پر رونق مبتنی بر کشاورزی و حیات اجتماعی و زیست فرهنگی فعالی داشت. 

افزایش شمار مبتلایان به سرطان در منطقه ارمغان

این دانشیار جامعه‌شناسی دانشگاه علامه طباطبایی در ادامه بیان کرد که زیست‌ جهانشان به‌معنای واقعی کلمه فعال بود و دائماً خودش را باز تولید می‌کرد. با آغاز و توسعه فعالیت این شرکت آثار سوء آن در ابعاد اجتماعی، فرهنگی و محیط زیستی نمودار شد. از جمله آثار آن در سلامت جسمانی ساکنان محل هویدا شد. شمار مبتلایان به سرطان در منطقه افزایش یافت در مرحله بعدی حیات اجتماعی روستا که جزو بزرگ‌ترین روستا‌های منطقه بود برهم زده شد.

طالبی با بیان اینکه این شرکت به‌تدریج زمین‌های بیشتری را از این منطقه تصاحب کرد. این شرکت برای گسترش فعالیت‌های خود و جلوگیری از مقاومت‌های احتمالی اجتماع محلی بعضی نیرو‌های خدماتی را از افراد محلی جذب کرد. 

وی با بیان اینکه پس از استقرار آن شرکت منطقه کشاورزی کاملاً از میان رفت و حتی هشدار داده شد که از محصولات کشاورزی منطقه استفاده نشود، در ادامه بیان کرد: کشاورزان زمینشان را در قبال دریافت مبالغی فروختند این یعنی تبدیل زندگی به پول که من از آن به ابتذال کشیدن مفهوم مسئولیت‌پذیری اجتماعی تعبیر می‌کنم.

این دانشیار جامعه‌شناسی دانشگاه علامه طباطبایی با بیان اینکه نظام سرمایه‌داری این امکان را فراهم کرده است که پول میانجی همه چیز شود، در ادامه افزود: البته شاید این شرکت در قبال مسئولیت‌پذیری اجتماعی عنوان کند من برای حفظ سلامتی ساکنان محل بیمارستان می‌سازم، اما در عمل محیط زنده و پویا به محیط مرده‌ای تبدیل شده است. (گفته می‌شود یکی از علل خشک شدن دریاچه ارومیه نه لزوماً به علت کاهش میزان آب ورودی بوده است بلکه خشک شدن چشمه‌های داخل دریاچه علت آن بود).

طالبی در ادامه سخنانش در باب معنی مفهومی مسئولیت‌پذیری اجتماعی توضیح داد و گفت: فهمی که من از مسئولیت‌پذیری اجتماعی درمی‌یابم یعنی داشتن تعهد و ضمانت. پرسش کلیدی در اینجا این است که اولاً مسئولیت چه شخصی و دوم اینکه به چه چیزی و یا چه کسانی؟ اینها پرسش‌های کلیدی در بحث مسئولیت‌پذیری اجتماعی است. مسئولیت‌پذیری اجتماعی شرکت‌ها جزو مهم‌ترین وجوه مسئولیت پذیری است، اما تقلیل موضوع مسئولیت پذیری اجتماعی به عواید و منابع اقتصادی موجب فهم نادرست موضوع می‌شود. مسئولیت‌پذیری اجتماعی فراتر از این مسایل است. این پرسش همواره مطرح است که مسئولیت چه کسی، فرد، گروه، نهاد، موسسه، سازمان، جامعه اجتماع دولت و ملت کدامیک باید برجسته شود و مورد بحث قرار گیرد.

وی با اعتقاد به اینکه محدود کردن مسئولیت‌پذیری اجتماعی در چارچوب شرکت‌ها به‌معنای غفلت از مسئولیت بزرگ‌تری است که دولت‌ها به معنای حکمرانی و حکومت است، در ادامه تأکید کرد که امروزه مسئولیت‌پذیری اجتماعی را باید در فراتراز مرز‌های کشور و در سطح بین‌المللی دید.

این دانشیار جامعه‌شناسی دانشگاه علامه طباطبایی با بیان اینکه در پاسخ به پرسش مخاطب مسئولیت‌پذیری اجتماعی کیست؟ باید گفت همه افراد در همه سطوح مخاطب این بحث هستند، در ادامه توضیح داد که در مرحله نخست باید حیات انسانی که بخشی از زیست‌جهانی است را در نظر گرفت، باید ساعت و نوع کار به‌گونه‌ای تعریف شود که انسانیت‌زدایی اتفاق نیفتد.

طالبی افزود: به‌عنوان مثال با نظام سرمایه‌داری تجاری و جهانی شدن آن بیش از ۵۰۰۰ زبان در حال از میان رفتن هستند، این در حالی است که ما با زبان تفکر می‌کنیم و با از میان رفتن زبان نوعی از زندگی و امکان اندیشیدن را نابود می‌کنیم.

مسئولیت‌پذیری اجتماعی همه یکسان نیست

وی ادامه داد: برای پاسخ دادن به این پرسش که مخاطب مسئولیت‌پذیری اجتماعی چه شخصی است، باید تک تک مشکلات را شکافت، هر کس پول و قدرت بیشتری دارد، میزان مسئولیت‌پذیری‌اش بیشتر است. باید درباره مسئولیت اجتماعی همه گروه‌ها و صنوف اعم از پزشکان، صنایع و حتی دانشگاه‌ها صحبت کرد. در دانشگاه‌ها با دانشجویان و گروه‌های علمی چه می‌کنیم، به‌عنوان کسانی که در اجتماع علمی فعالیت داریم تنها نباید مسئولیت‌پذیری اجتماعی را از حوزه اقتصادی انتظار داشته باشیم. ما باید خودمان را هم مورد پرسش قرار دهیم، آیا با دانشجویان با تحقیر رفتار می‌کنیم، وقتی گفته می‌شود مسئولیت چه کسی، این یک امر انتزاعی نیست و دوستانی که همایش را برگزار می‌کنند باید این مسائل را به‌درستی باز کنند.

وی با بیان اینکه درباره این موضوع که مسئولیت در برابر چه کسانی هم باید موضوع موشکافانه بررسی و ارزیابی شود، در ادامه افزود: هم‌اکنون ما دائماً درباره شهر و شهرنشینان، مهاجران افغان، کودکان و نوجوانان صحبت می‌کنیم.

انتهای پیام