22 سال است که در جمعیت هلالاحمر داوطلبانه خدمت میکند و همچنان مشتاقانه دوست دارد، در کلاسهای آموزشی هلالاحمر شرکت و تجربیات جدیدی کسب کند. گاهی در برخی از دورههای آموزشی در جمعیت، چند بار شرکت میکند تا با تجربیات اساتید مختلف آشنا شود. حمیده مرادی، که در حال حاضر در جمعیت هلال احمر جزیره کیش فعالیت میکند، در گفتوگو با خبرنگار «شهروند» میگوید: «من دانشجوی مقطع دکترای ژنتیک مولکولی و در حال ارائه پایاننامهام هستم. آشنایی من با جمعیت به سال 1381 برمیگردد. آن زمان با توجه به علاقهای که به کار درمان داشتم، وارد جمعیت هلالاحمر استان فارس شدم. بعد از گذراندن دوره کمکهای اولیه، افتخار دریافت گواهینامه این دوره را داشتم. این گواهی برایم خیلی ارزشمند بود که توانستم یک کار درمانی را هرچند به صورت پایه، یاد بگیرم. بنابراین علاقهام به جمعیت بیشتر شد. این علاقه ادامه داشت تا اینکه به جزیره کیش منتقل شدم و در آنجا در کنار کار درمانی که انجام میدادم، باز هم به جمعیت هلالاحمر پیوستم. برای گذراندن دورههای تخصصی و عمومی بسیار علاقهمند بودم، برای همین تمام دورهها را گذراندم. حتی برخی از دورهها را چند بار شرکت کردم، چراکه هر استادی جزئیات خاص خودش را آموزش میداد و برای من خیلی جالب بود که از تجربیات هر استاد به طور جداگانه فیض ببرم. دورههای عمومی کمکهای اولیه، امدادونجات، حمایتهای روانی، دوره جستوجو و نجات، دوره تخصصی آشنایی با فوریتهای پزشکی در شرایط اضطرار و دوره بازآموزی جستوجو و نجات در حوادث بین شهری را گذراندم. در دوره پیشبیمارستانی 5 یا 6 بار شرکت کردم و گواهیهای مربوط را دریافت کردم. همچنان هم مشتاق به یادگیری هستم تا بتوانم از این آموزشها استفاده کنم. درحال حاضر 22 سال است که با جمعیت هلالاحمر همکاری دارم و داوطلبانه خدمت میکنم.» این بانوی امدادگر، در ادامه به خاطرهای اشاره میکند و میگوید: «من سالها است که در طرح دادرس برای مدارس، به دانشآموزان آموزش میدهم. همچنین در طرحهای نوروزی و پوششهای امدادی فعالیت دارم. در مرکز کنترل و عملیات 112 هم خدمت میکنم و همچنان در این مرکز فعالیت دارم. تقریبا حدود یک ماه پیش در یکی از آموزشهایم در طرح دادرس، در حال آموزش نحوه پانسمان مچ دست بودم که ناگهان متوجه شدم یک دانشآموز حالش بد شده است. او بیهوش شد. درواقع هنگام آموزش، با یک مصدوم واقعی روبرو شدیم. بلافاصله عملیات درمانی را انجام دادم. پاهایش را بالا بردم تا خونرسانی به مغز صورت بگیرد و درنهایت به هوش آمد و حالش بهتر شد. این یکی از خاطراتی است که در ذهنم مانده؛ در کل خدمت در هلالاحمر یک علاقه شخصی است. امیدوارم همه سلامت باشند، ولی دوست دارم که ارتقای سطح علمی، آموزشی و عملکردی داشته باشم تا بتوانم به نحو احسن، شعار پاسخ از روی انسانیت به عنوان یک امدادگر را اجرا کنم.»
∎