گروه سیاسی دفاعپرس ـ رسول حسنی ولاشجردی؛ در تاریخ ایران سلسلهها و شاهان بسیاری آمدند و رفتند و جای خود را به سلسلهها و شاهان بعدی دادند. برخی سلسلهها با شعار عدل و عدالت زمام امور را در دست گرفتند اما رفته و رفته تنها چیزی که از یادها میرفت همان شعار عدالت بود. غارت و چپاول اموال مردم که حکومت سلطهگر آنها را رعیت خود میدانستند امری بدیهی تلقی میشد. این روند بیش ۲۵ قرن ادامه یافت تا آنکه رژیم پهلوی روی کارآمد. رژیمی که این بار نه به خواست مردم روی کار آمد و نه حتی به خواست خاندان پهلوی بلکه رضاخان اولین شاه پهلوی با حمایت دولتهای استعماری به سلطنت رسید و بر اریکه قدرت نامشروع خود تکیه زد. این نوع به قدرت رسیدن یک شاه در ایران بیمانند است چرا که شاه ایران مستقیما توسط بیگانگان تعیین و حتی تبعید شاه و انتقال قدرت نیز توسط همانها ریلگذاری شد.
سلطنت رضاخان نوع دیگری از غارت و چپاول اموال مردم را در پی داشت. رضاخان میرپنج که در فقر مطلق روزگار گذراند حالا با رسیدن به قدرت همه سعی خود را کرد تا عطش سیری ناپذیر زمینخواری را برطرف کند. شدت تصاحب زمینهای مردم به حدی بود که سید حسن تقیزاده وزیر مالیه رضاخان به او لقب گرگ زمینخوار داده بود.
سفارت انگلیس گزارش میدهد که شاه با علاقه شدیدی که به ثروت اندوزی داشت، زمین یک زمیندار عمده را به بهانه توطئه علیه دولت مصادره میکرد، روستاهای فرد دیگری را به دلیل بیتوجهی به منافع ملی ضبط میداشت و با منحرف کردن آبهای کشاورزی شماری از روستاییان را ورشکست میکرد. این ثروت هزینه تاسیس هتلها، کازینوها، کاخها، شرکتها و موسسات خیریه و بنگاههای سلطنتی را تامین کرد و به افزایش مشاغل، حقوق، مستمریها و جیره خواریهای دربار انجامید. بدین ترتیب، دربار به مجتمع نظامی زمیندار ثروتمندی تبدیل شد که برای افراد مشتاق خدمت به خاندان پهلوی، مقامات و مساعدتهای سودآور و آیندهای روشن فراهم میکرد.
رابرتگراهام نویسنده «ایران سراب قدرت» راههای کسب املاک در دوره رضاخان را در چند عبارت خلاصه میکند: رشوهگیری، غصب و توقیف. با این رویکرد، رضاخان زمینهای بسیاری را در کشور مصادره کرد تا جایی که به گزارش مرکز اسناد انقلاب اسلامی، در اواخر سلطنت حدود ۷۰۰۰ روستا به نام رضاخان ثبت شده بود. وی در زمان برکنار شدن از سلطنت در سال ۱۳۲۰، متمولترین و ثروتمندترین زمیندار ایران بود و حدود ۲۰۰ میلیون دلار در حسابهای بانکیاش ذخیره پولی داشت. در سالهای بعد از تبعید رضاخان، «ملک مدنی» یکی از نمایندگان مجلس شورای ملی در نطقی درباره املاک تصرفی رضاشاه گفت: شاه سابق را میدانم ۱۷ سال در این مملکت سلطنت کرد و به روز که حساب بکنیم تقریبا شش هزار روز میشود و او چهل و چهار هزار سند مالکیت صادر کردهاند، تقسیم که بکنیم روزی هفت سند مالکیت ایشان گرفتهاند.
رضاشاه در آستانه خروج از کشور در شهریور سال ۱۳۲۰ در سندی واحد، تمام اموال خود را به فرزندش منتقل کرد. محمدرضا به عنوان شاه جدید، میراثدار پدر شد. با پایان سلطه رضاشاه، انتقاد از او به جراید و محافل از جمله مجلس شورای ملی کشیده شد. محمدرضا پهلوی برای جلوگیری از افزایش اعتراضات نسبت به اموال و املاک غصبی رضاخانی به توصیه محمدعلی فروغی این املاک را به دولت واگذار کرد، اما در واقع بعد از هشت سال با تصویب لایحهای مستغلات رضاخانی دوباره به محمدرضا بازگردانده شد. در دوره حکومت پهلوی دوم برای اداره این املاک سازمانهایی تأسیس شد. سازمانهایی، چون اداره املاک و مستغلات پهلوی، بنیاد پهلوی، موقوفات پهلوی، بنیاد موقوفات خاندان پهلوی که اداره اغلب آنها تحت نظارت اسدالله علم بود. نه تنها شخص رضاخان و محمدرضاشاه که خانواده پهلوی غرق در فساد مالی بودند. نتیجه این فساد گسترده افزایش تورم، بی ثباتی اقتصادی، مهاجرت روستائیان به شهرها در نتیجه اصلاحات ارضی، رشد فاصله طبقاتی، رشد نرخ فقر و بیکاری بود.
عبدالرضا پهلوی برادر محمدرضاشاه، مالک ۳۷۰۰ هکتار زمین کشاوری بود. علاوه بر آن وی از سهامداران گروه کارخانههای نورد آلومینیم و شرکت ماشین آلات کشاورزی جاندیر و مالک شرکت شکار ایران بود. عبدالرضا نیز مانند سایر افراد خاندان پهلوی برای افزایش درآمدهای خود از انجام معاملات غیرقانونی و نیز دریافت رشوه از شرکتهای اقتصادی برای عقد قراردادهای خلاف مقررات، رویگردان نبود. احداث کارخانه کاغذسازی در شمال ایران توسط یک شرکت کانادایی نتیجه دریافت رشوه دوازده میلیون دلاری بود عبدالرضا دریافت کرد.
محمودرضا برادر دیگر شاه سهام بسیاری از کارخانجات و مؤسسات اقتصادی را تصاحب کرده بود وی ۲۴ مؤسسه صنعتی، چندین معدن، یک کارخانه آجر و یک کارخانهی لاستیک اتومبیل داشت. اسامی بانکها و مؤسساتی که با محمودرضا پهلوی شراکت داشتهاند.
شمس پهلوی بزرگترین خواهر تنی شاه بود که در عرصه فعالیتهای اقتصادی، تجاری و ملکی بسیار فعال بود. وی علاوه بر زمینهایی که از پدرش به او ارث رسیده بود، با اتکا به موقعیت خانوادگی و توسل به فعالیتهای زمینخواری، صاحب زمینهای زیادی شد. شمس با اعمال نفوذ موفق شد مسیر بزرگراه تهران ـ کرج را به نوعی منحرف کند که از وسط املاکش در کرج بگذرد تا وی بتواند زمینها را چند برابر نرخ معمول به خریداران بفروشد. همچنین علاوه بر سوءاستفاده از اموال دولتی برای منافع شخصی خود، به همراه همسر و فرزندانش صاحب و یا سهامدار عمده چندین مؤسسه اقتصادی بودند.
فریدون هویدا در کتاب خاطرات خود دراینباره نوشته است: «کمیسیون تحقیق سنای آمریکا افشا کرد که در جریان یکی از معاملات با کمپانیهای آمریکایی، عده زیادی از جمله شوهر خواهر شاه و فرمانده نیروی هوایی ایران [ارتشبد محمد خاتمی]به اتفاق پسر بزرگ والاحضرت اشرف [شهرام پهلوینیا]رشوه هنگفتی دریافت کردهاند و نیز در موقعی دیگر همه باخبر شدند که دریادار رمزی عطایی، فرمانده نیروی دریایی، ضمن یک معامله تسلیحاتی، حدود سه میلیون دلار رشوه گرفته است. در سال ۱۳۵۶ که به دستور شاه قرار شد امر توزیع غذای رایگان بین دانشآموزان، تحت نظر مادر ملکه [فریده دیبا]اجرا شود، آنچنان سوءاستفادههایی صورت گرفت که یکی از دوستانم میگفت در یکی از شهرهای ساحلی دریای خزر به چشم خود دیده که کامیونهای حاوی مواد غذایی برای مدارس آن شهر، محمولات خود را در بازار میفروختند.»
سیاهه این فسادها چنان گسترده است که تنها نام بردن از آنها کتابی مستقل خواهد شد. اما آنچه مهمتر از تصاحب جبری اموال مردم بخصوص روستائیان است خروج هنگفت امول مردمی است. هر چند خاندان پهلوی با دروغپردازی منکر خروج ارز و دارایی مردم هستند، اما مطبوعات خارجی به صراحت پرده از این غارتگری برداشتهاند که در ادامه به برخی از آنها اشاره میشود.
روزنامه دیلی تلگراف انگلیس در گزارش اخیر خود که در ۱۸ ژانویه ۲۰۲۳ منتشر شده به صراحت ذکر کرده است: شاه آنقدر طلا و وسایل قابل حمل بار هواپیما کرده بود که هواپیما بلند نمیشد.
روزنامه فایننشال تایمز در سال ۲۰۰۹ میزان داراییهای خارج کرده از سوی دیکتاتورهای فراری از کشورهای مختلف را بررسی کرده است و با بررسی داراییهای دیکتاتورهای مخلوع، آمده است که محمدرضا پهلوی شاه مخلوع ایران ۳۵ میلیارد دلار دارایی از ایران خارج کرده که ۲۰ میلیارد دلار آن از سوی دولت آمریکا مسدود شده است. این موضوع در گزارش انجمن فرانسوی CCFD نیز تصریح شده است.
کریستین ساینس مانیتور دیگر رسانه غربی، در مقالهای ضمن بررسی بخشی از فهرست اموالی که شاه از ایران خارج کرده بود با تیتر: «ثروت افسانهای شاه ایران» نیز نوشته است: آیا ثروتی که شاه از ایران خارج کرده است افسانهای است؟ بله، افسانهای است، زیرا تا کنون هیچکس جز شاه مخلوع نمیداند هنگام خروج از ایران در ۱۶ ژانویه ۱۹۷۹ دقیقاً چه مقدار پول با خود برده است. این رسانه ثروت احتمالی شاه را از میلیونها تا میلیاردها دلار برآورد کرد و نوشت: آقای پل ادوایر که از سوی ایران برای بازپس گرفتن اموال مسروقه به عنوان وکیل انتخاب شده است معتقد است اگر همه چیز فراهم باشد لااقل ۵ سال طول میکشد تا میزان دارایی شاه مخلوع اندازه گیری شود. چرا که بسیاری معتقدند شاه و خانوادهاش اموال و پولهای خارج شده را در حسابهای محرمانه ذخیره کردهاند.
روزنامه نیویورک تایمز نیز در تاریخ ۱۰ ژانویه ۱۹۷۹ (مطابق با ۲۰ دی ۱۳۵۷) تقریباً یکماه پیش از پیروزی انقلاب اسلامی در گزارشی مینویسد: بر اساس برآورد بانکداران، شاه ایران یکی از بزرگترین ثروتهای خصوصی جهان را که بیش از یک میلیارد دلار بالغ میگردد داراست. روزنامه نیویورک تایمز که بر اساس تحقیقات و گزارشهای بانکداران، بنگاههای معاملات ملکی، کارشناسان مالی خاورمیانه و اسناد و اطلاعات منتشره گزارش خود را تهیه کرده است، مینویسد؛ میزان واقعی داراییهای خانواده پهلوی نامعلوم است، اما مسلم است که ثروت خانواده پهلوی در خاورمیانه فقط با ثروت خانواده رهبران سعودی و خانواده کویتی الصباح قابل مقایسه است. نیویورک تایمز میافزاید؛ قسمت اعظم ۲ الی ۴ میلیارد دلار پولی که ظرف دو سال گذشته از ایران به آمریکا منتقل شده به خانواده سلطنتی تعلق داشته است. در همین گزارش نیویورک تایمز به فهرست داراییهای خانواده پهلوی نیز اشاره شده است.
روزنامه واشنگتن پست نیز در گزارشی که یک روز بعد از فرار شاه از ایران منتشر کرده است نوشته: «از آنجایی که شاه محمدرضا پهلوی، همسر و همراهان، دستیاران و محافظانش امروز ایران را برای آیندهای نامعلوم ترک کردند، حداقل یک چیز مسلم بود: هر کجا که بروند، شاه و خانواده اش برای پول نقد معطل نخواهند بود. در طول ۵۳ سال سلطنت پهلوی، خاندان شاهنشاهی ثروت هنگفتی به دست آوردهاند که تخمین زده میشود به میلیاردها دلار برسد.
یک اقتصاددان ایرانی دارایی کل خاندان سلطنتی را بیش از ۲۰ میلیارد دلار تخمین میزند، مبلغی سرسام آور. این منبع، رقم ۱ میلیارد دلاری برای ثروت شخصی شاه را «کم برآورد» خواند و گفت که این رقم چندین برابر این میزان است.» این روزنامه در ادامه سندی را افشا میکند که دو سال پیش از انقلاب ۱۲ میلیارد دلار از پول فروش نفت ایران به حساب بانکی بنیاد پهلوی در سوئیس منتقل شده است.
احمدعلی مسعود انصاری پسرخاله فرح و از همراهان محمدرضا پهلوی که خاطرات خود را در کتاب «پس از سقوط» و «من و خاندان پهلوی» نوشته است، در یک مصاحبه ضمن تأیید خروج اموال و طلا و جواهرات توسط خانواده پهلوی از ایران؛ اموال و داراییهای آنها را به چهار بخش تقسیم میکند و اینطور افشا میکند: «قسمت سوم جواهراتی است که خاندان پهلوی از ایران بیرون آوردند. آنطور که شنیدم، قسمتی از این جواهرات را در چهار صندوق بزرگ، خانم فریده دیبا و آقای شهبازی در بانکهای سوییس گذاشتند.»
وی در خصوص چمدانهایی که خاندان پهلوی از کشور خارج کردند نیز میگوید: «به خاطر دارم یک سال بعد از فوت شاه وقتی تصمیم داشتم برای شرکت در سالگرد فوت شاه و دیدار و صحبت با رضا پهلوی که مدام سراغم را میگرفت از آمریکا به قاهره سفر کنم، حدود ۱۶۰ چمدان توسط سرهنگ محمدی از اعضای گارد شاهنشاهی به اسم بنده در هواپیما بارگیری کردند که به قاهره ببرم؛ البته باید بگویم من از محتوای داخل چمدانها اطلاعی ندارم که چه چیزی بود، اما احتمالاً خاندان شاه از این مسئله نگران بودند که بعد از پذیرفته نشدن شاه در آمریکا و بر اساس قرارداد الجزایر که احتمال استرداد وی به ایران ممکن بود، مقامات این کشور نسبت به مصادره برخی داراییهای خاندان هم اقدام کنند.»
امیراصلان افشار آخرین رئیس تشریفات دربار پهلوی در در کتاب خاطرات خود با نام «سروها در باد» میگوید: «۱۰ روز مانده به سفر، به دستور شاه تدارک سفر را دیدیم. اول از همه اثاث فرح بستهبندی شد و پیش از هر چیز جواهرات ملکه در صندوقهایی که از یک موسسه خارجی خریداری شده و از نظر امنیتی مطمئن بود بستهبندی شد. سرانجام روز خداحافظی فرارسید. وسایل قبلاً در ۲ هواپیمای بوئینگ قرار گرفته بود. شاه شخصاً جواهرات را جمع میکردند و در این کار لوئیز قطبی، ندیمه پارمیس علم و لیلی امیرارجمند او را کمک میدادند.»
همانطور که سخنگوی دولت در حاشیه جلسه روز چهارشنبه دولت در ۲۸ دی ماه در جمع خبرنگاران اعلام کرد، همین که خاندان پهلوی مجبور شدند پس از گذشت ۴۴ سال نسبت به عملکرد سیاه گذشته خود در آن دوران پاسخگو باشند، مغتنم است و این موضوع را باید به فال نیک گرفت، اما راه تنها راه برای بررسی ادعاهای آنها برگزاری یک محکمه صالح است.
حجم جواهرات و اشیا گرانبهایی که از سوی دیکتاتور به خارج از کشور منتقل شده، غیرقابل تخمین است. در بین این اموال گرانقیمت که متعلق به مردم ایران است، تاج و نیم تاجهایی هم وجود داشته است که تعداد دقیق آن را فقط خود خاندان فراری پهلوی میداند و همیشه هم از اعلام جزئیات آن خودداری کرده است. میزان سرقت صورت گرفته از اموال ایرانیان به قدری زیاد است که هیچ تاریخ نگار صادقی منکر آن نیست و صرفاً بر سر تعداد و حجم آن اختلاف نظرهایی وجود دارد.
تاج و نیم تاجهای دیکتاتور فراری و خانواده سلطنتی اش، محدود به مواردی که در موزه جواهرات بانک مرکزی نگهداری میشود، نیست. آنچه در این موزه وجود دارد، همچنان موجود و در دسترس است و با مقاومت قابل تقدیر مدیران وقت بانک مرکزی اجازه سرقت و دست اندازی خاندان پهلوی به آنها داده نشده و احتمالاً به همین خاطر است که پس از گذشت ۴۴ سال فرح پهلوی همچنان نسبت به تاجها و جواهرات و اموال به جای مانده تأسف و افسوس میخورند.
جواهرات خارج شده از کشور به رغم غیرقابل تخمین بودن از حیث قیمت، در قبال سایر خیانتهای مالی خاندان منحوس پهلوی بسیار ناچیز است. فهرست بلندبالایی از املاک و حسابهای خارجی وجود دارد که شاه فراری آنها را که متعلق به همه ایرانیان بوده است، به نفع خود و خانواده اش مصادره کرده است. در کنار اینها اقدامات خیانتکارانه دیگری همچون جدایی بحرین از ایران توسط پهلوی صورت گرفته است که به هیچ وجه قابل جبران نیست. پیگیریهای حقوقی برای بازپس گیری اموال ایرانیان که از سوی خاندان پهلوی سرقت شده است، اگرچه تاکنون به دلیل کارشکنیهای خارجی به نتیجه نهایی نرسیده است ولی به رغم وجود شواهد و اسناد انکارناپذیر، تنها راه اثبات ادعای سلطنت طلبان برگزاری یک دادگاه صالح برای رسیدگی به این اتهامات و گزارش دقیق این خاندان از داراییها و اموال خود و منشأ آنها است.
دفتر سخنگوی دولت با تاکید بر پیگیری و استیفای حقوق مردم خواستار آن شد که منتقدان به جای سعی در توجیه یا نفی خیانتهای پهلوی و اموال به تاراج رفته ایرانیان از سوی این خاندان منفور، اطلاع رسانی و پیگیریهای لازم را برای اعاده این اموال به مردم ایران را انجام دهند. این دفتر همچنین از انجام هرگونه پژوهش تاریخی و بررسی اسناد و خاطرات نزدیکان دربار در خصوص جنایتها و خیانتهای دوران پهلوی استقبال و تاکید کرد که ایام الله دهه فجر فرصت مناسبی برای بازخوانی عملکرد تباه این خاندان در دوران حکومت دیکتاتوری خود است.
این تنها بخشی از مستنداتی است که به غارت و خروج اموال مردم توسط خاندان پهلوی اشاره میکند. در کنار پهلویها افراد عالی رتبه و ابسته به دربار نیز در خروج قاچاق ارز و سرقت داراییهای مردم پیشتاز بودند که با یک جمع و تفریق ساده میبینیم میزان خروج ارز توسط درباربان چه رقم بالایی خواهد شد. فهرستی که در ادامه میآید تنها بخشی از افرادی است که مبادرت به خروج ارز کشور کردهاند.
ارتشبد ازهاری نخست وزیر ۱۷۰ میلیون دلار، حسنعلی مهران وزیر اقتصاد و دارایی ۱۰۰ میلیون دلار، قباد ریاحی مدیرعامل شرکت شیلات جنوب ۱۶۰ میلیون دلار، مهندس امیرصالح شرکت روغن نباتی قو ۳۵۰ میلیون دلار، مهندس رحمانی کیا مدیرعامل گروه صنعتی بهشهر ۵۳۰ میلیون دلار، رضا امین وزیر صنایع و معادن ۵۰۰ میلیون دلار، مهندس مهدی شیبانی استاندار پیشین مازندران ۴۵۰ میلیون دلار، دریا سالار حبیباللهی فرمانده نیروی دریایی ۱۵۰ میلیون دلار، اسلامینیا مشاور هویدا ۲۰۰ میلیون دلار، مصباحزاده مدیر کیهان ۴۵۰ میلیون دلار، دریا سالار اردلان از صنایع نظامی ۴۰۰ میلیون، محمدعلی مسعودی سناتور ۴۵۰ میلیون دلار، عزتالله عاملی سفیر ایران در بلژیک ۳۵۰ میلیون دلار، مهندس فروغی وزیر فرهنگ و هنر ۱۵۰ میلیون، مهندس اسدی شرکت لیلاند ۳۵۰ میلیون، علینقی سعید انصاری از دربار ۱۵۰ میلیون دلار، عبدالرضا انصاری سازمان خدمات شاهنشاهی ۳۵۰ میلیون دلار، شریف امامی نخست وزیر پیشین ۲۵۱ میلیون دلار که در مجموع رقمی بیش از ۱۰ میلیارد دلار ارز ایران خارج شده است.
این خروج افسار گسیخته ارز قاچاق از کشور در اواخر سال ۱۳۵۷ و در آستانه پیروزی انقلاب اسلامی انجام شد. با سقوط رژیم پهلوی به دست مردم انقلابی، نظام جمهوری اسلامی نه به شکل دیکتاتوری و نه با دخالت دولتهای غربی و شرقی بلکه به خواست توده مردم شکل گرفت؛ مردمی که خواسته آنها، استقلال و آزادی براساس اسلام بود. اسلامی که تبلور آن را در رفتار و گفتار امام خمینی (ره) میدیدند. رهبری که نهتنها به ذخارف دنیا بیاعتنا بود که مختصر دارایی خود را نیز وقف مردم کرد و به تاسی از جد بزرگوارش امیرالمومنین (ع) خانهای ساده، چون جماران را به هر کاخی ترجیح داد و در ده سال زعامت جمهوری اسلامی ایران از این خانه ساده با مردم خود در ارتباط بود و جنگ تحمیلی را فرماندهی میکرد.
هر چند فساد سیتسماتیک رژیم پهلوی پرچیده شده بود، اما با گذشت نزدیک به پنج دهه از پیروزی انقلاب اسلامی مردم همچنان منتظر محاکمه سران پهلوی و استرداد اموال خود در دادگاه هستند که جلسه این دادگاه این روزها در حال برگزاری است.
انتهای پیام/ 161
∎