شناسهٔ خبر: 70820529 - سرویس بین‌الملل
نسخه قابل چاپ منبع: دانشجو | لینک خبر

هاآرتص: اسرائیل شاید بتواند خاورمیانه را اشغال کند، اما نمی‌تواند پیروز شود!

گزارش هاآرتص به‌خوبی نشان می‌دهد که اسرائیل درگیر بحرانی عمیق‌تر از آن است که بتوان با پیروزی‌های نظامی بر آن غلبه کرد. شکست در درک واقعیت منطقه، اشتباهات استراتژیک و ناتوانی در بازسازی اعتماد عمومی، همگی از عوامل این بحران هستند.

صاحب‌خبر -

گروه بین‌الملل خبرگزاری دانشجو: از هفتم اکتبر تاکنون، رژیم صهیونیستی در تلاش است تا توانایی خود را در نابودی، تخریب، آواره‌سازی و حتی کشتار گسترده به نمایش بگذارد. اما همان‌طور که روزنامه عبری‌زبان هاآرتص تأکید می‌کند، این تلاش‌ها تنها بر شکست اسرائیل مهر تأیید زده است. چراکه هیچ‌یک از اهداف موردنظر این رژیم در جنگ محقق نشده‌اند و مقاومت مردمی در سراسر منطقه همچنان پابرجاست.

هاآرتص در گزارشی می‌نویسد: «هیچ پیروزی نظامی، کامل یا ناقص، نمی‌تواند این شکست را پاک کند. حتی اگر کل خاورمیانه را فتح کنیم و همه تسلیم ما شوند، باز هم این جنگ را نخواهیم برد.»

این روزنامه همچنین بر این نکته تأکید می‌کند که رهبری آینده اسرائیل باید بتواند شکست‌های این جنگ را بپذیرد و به‌جای انکار واقعیت، مسئولیت کامل آن را بر عهده بگیرد.

تحلیل هاآرتص از شکست اسرائیل؛ دلایل و پیامدها

با گذشت بیش از یک سال و نیم از شنبه سیاه، زمانی که مقاومت فلسطین عملیات گسترده خود را علیه رژیم صهیونیستی آغاز کرد، ابعاد شکست اسرائیل روزبه‌روز آشکارتر می‌شود.
هاآرتص با اشاره به پیامدهای سنگین این جنگ می‌نویسد: «ما با هر سربازی که کشته می‌شود، هر گروگانی که باز نمی‌گردد، و هر کودکی که از ترس شب‌ها نمی‌تواند بخوابد، شکست می‌خوریم. حتی با هر خانه‌ای که ویران می‌کنیم و هر انسانی که مجبور به کشتن او هستیم، شکست می‌خوریم.»

این روزنامه تصریح می‌کند که اسرائیل نه‌تنها در میدان نبرد، بلکه در سطح اخلاقی و اجتماعی نیز دچار شکست شده است. اعتماد اجتماعی، هویت ملی و حتی روح جمعی ملت اسرائیل، همه قربانی این جنگ شده‌اند.

بازخوانی مفهوم پیروزی: شکست‌هایی که اسرائیل نمی‌بیند

هاآرتص در ادامه گزارش خود با تأکید بر اشتباهات راهبردی اسرائیل می‌نویسد: «حاکمیت، شبیه اعتماد یا هویت، چیزی نیست که بتوان آن را با زور بازگرداند. این مفاهیم نیازمند بازسازی گام‌به‌گام و درونی هستند، نه پیروزی‌های ظاهری.»

این گزارش همچنین با اشاره به اهمیت بازگشت گروگان‌ها تأکید می‌کند که این اقدام باید از سر وظیفه انسانی و نه برای نمایش پیروزی نظامی باشد. «ما باید گروگان‌ها را بازگردانیم تا بتوانیم یاد بگیریم چگونه نفس بکشیم. تلاش وسواس‌گونه برای دستیابی به یک پیروزی نظامی، فقط شکست ما را عمیق‌تر می‌کند.»

دعوت به تأمل و پذیرش شکست

یکی از بخش‌های مهم این گزارش، دعوت به بازنگری در سیاست‌ها و پذیرش شکست به‌عنوان نقطه آغاز تغییر است.
هاآرتص معتقد است: «هیچ رهبر سیاسی یا اجتماعی‌ای تا امروز جرأت نکرده است اعلام کند که ما شکست خورده‌ایم. اما پذیرش شکست، شرط اصلی برای بازسازی آینده‌ای بهتر است.»

این روزنامه در پایان گزارش خود به یک نکته تاریخی اشاره می‌کند: «قدرت یهودیت در طول تاریخ، توانایی آن در شناخت شکست‌ها و بازسازی پس از آن بوده است. پیروزی واقعی ما در گرو برگزاری یک گفت‌وگوی عمیق، صادقانه و انقلابی درباره شکست است.»

گزارش هاآرتص به‌خوبی نشان می‌دهد که اسرائیل درگیر بحرانی عمیق‌تر از آن است که بتوان با پیروزی‌های نظامی بر آن غلبه کرد. شکست در درک واقعیت منطقه، اشتباهات استراتژیک و ناتوانی در بازسازی اعتماد عمومی، همگی از عوامل این بحران هستند.

برای اسرائیل، راه عبور از این بحران تنها در پذیرش شکست، بازنگری عمیق در سیاست‌های جنگ‌طلبانه و تلاش برای ایجاد صلح و ثبات پایدار در منطقه نهفته است.