«دست چرخاند ته جیبش و بیرون که آورد بیشتر سردش شد.
با خودش گفت:کاش قد یک نان سنگک داشتم.
نداشت. خواست برگردد و امشب را هم تا صبح توی شهر دور بزند که در خانه حاج خانم سرهنگ به رویش بازشد. خودش بود؛ ننه!»
پادکست | قصههای زیارت؛ چه خوش پاقدم
«چه خوش پاقدم» داستان این هفته «قصههای زیارت» است؛ داستانی از عنایات همیشگی حضرت (ع). این قصه را «فاطمه عامل نیک» نوشته و «معصومه بهشتی» خوانده است.
صاحبخبر -
∎