تقارن دهه مقاومت که به مناسبت شهادت سردار دل‌ها «سلیمان مقاومت» نامگذاری شده با هفته بصیرت، حکمت رابطه متقابل میان این دو کلیدواژه «مقاومت و بصیرت» را عیان می‌سازد. تاثیر متقابلی که باید آن را راز اصلی حضور مردم در صحنه و رمز ماندگاری نظام اسلامی دانست. چراکه بصیرت صرفاً شناخت دشمن نیست بلکه اشراف بر دشمن، اهداف، راهبرد، تاکتیک و تکنیک‌های آن می‌باشد. 
تحولات اخیر سوریه به فهم این قضیه کمک می‌کند. اسد در دشمنی امریکا و رژیم صهیونیستی، همسایگان طماع و گروهک‌های تروریستی تردیدی نداشت، اما از نقشه شوم آنها اطلاعی نداشت. نقشه‌ای که سبب شد تا دولت اسد پیش از سقوط در میدان در اذهان عمومی فرو بریزد. بر اساس این نقشه، دشمن توانست با کمک هوش مصنوعی به تولید گزاره‌هایی موفق شود که راه موفقیت در جنگ سخت را سریع و کم هزینه طی کند. 
تاثیر این گزاره‌ها بر افکار عمومی مردم سوریه این بود که «اوضاع معیشتی آن قدر بد هست که نمی‌توان بدتر از آن را تصور کرد. دولت اسد هیچ نقشی در مبارزه با رژیم صهیونیستی نداشته و حاضر به شلیک حتی یک گلوله هم نیست. سوریه در یک سال گذشته هیچ اقدامی در دفاع از مردم مظلوم غزه نداشته و هر دولت دیگری بود حداقل بهتر از این عمل می‌کرد. تغییر دولت در سوریه از پیش توسط بازیگران خارجی توافق شده است. خانواده اسد با اطلاع از وقایع آینده به روسیه پناهنده شده بودند. ارتش هیچ مقاومتی در برابر گروه‌های تروریستی نمی‌کند و...» 
سقوط سریع و آسان اسد دشمنان جبهه مقاومت را چنان دچار توهم ساخت که نه تنها می‌توانند شکست‌های خویش در برابر گروه‌های فراملی مقاومت به ویژه ناکامی در حذف حماس و حزب الله در غزه و لبنان را لاپوشانی کرده بلکه خود را به کانون مقاومت نزدیک کرده و به آن ضربه هم بزنند. این رویداد برای کسانی که هیچ توفیقی در جبران ضربه توفان الاقصی نداشته و در تأمین امنیت سرزمین‌های اشغالی ناتوان و ناکام مانده‌اند، یک رویا و یک آرزو بود. آنچه دشمن صهیونی را در تحقق این آرزو جسور می‌ساخت کارساز بودن عملیات روانی از طریق فضای مجازی، آسیب پذیری اذهان عمومی در پذیرش اخبار منفی و شایعه پراکنی، سوء استفاده‌های سیاسی و جناحی، خطای محاسباتی مسئولان، درک ناقص نخبگان از میدان و تئوریزه کردن غلبه دشمن بود. از این رو، هدف دشمن در حال حاضر روحیه مردان مقاومت و تضعیف پایگاه اجتماعی آن با کاهش بصیرت عمومی نسبت به موقعیت جبهه مقاومت و آینده روشن آن می‌باشد که با به کارگیری هوش مصنوعی و انضمام آن به جنگ ترکیبی دوازده گانه گذشته در دستور کار قرار دارد. افزایش هوش مصنوعی به جنگ‌های ترکیبی گذشته به معنای افزایش تعداد این جنگ‌ها نیست. بلکه هر یک از آنها در سایر جنگ‌های ترکیبی ضرب شده و نوع جدیدی از جنگ را ایجاد می‌نماید. به عنوان نمونه وقتی هوش مصنوعی با عملیات‌های خرابکاری و ترور اضافه می‌شود به شناسایی دقیق فرد و محل مورد نظر کمک کرده و نتیجه آن را قطعی می‌کند؛ لذا می‌توان آن را نوعی عملیات دیگر نامید. 
هوش مصنوعی با تحلیل داده‌های موجود به عنوان واقعیت‌های جامعه ایرانی به تولید گزاره‌هایی اقدام می‌کند که امروز در فضای رسانه‌ای منتشر شده است. گزاره‌هایی مانند با سقوط اسد جبهه مقاومت تضعیف شده و رژیم صهیونی می‌تواند روند فتوحات خود را با ورود به عراق تکمیل نماید. تحولات سوریه نشان می‌دهد تحلیل‌های ایرانی در خصوص وضعیت بغرنج رژیم صهیونی اشتباه بوده است. تهدیدات رژیم علیه ایران قابل تحقق بوده و شرایط بسیار سختی را ایجاد می‌کند. با آمدن ترامپ تحریم‌ها تشدید شده و افزایش قیمت ارز قطعی است. افزایش قیمت‌ها بیانگر ناتوانی دولت فعلی در مواجهه با شرایط پیش روست. دشمن صهیونی در موقعیت برتر قرار داشته و احتمال ضربه به ایران جدی است. کسانی در دولت به دنبال مسائلی هستند تا شرایط خود را به نظام برای مذاکره و برجام‌های بعدی تحمیل کنند و... گزاره‌هایی که اذهان عمومی را به نتیجه‌ای می‌رساند که دشمن می‌تواند بر اساس آنها خود را فاتح میدان معرفی نماید.