غزل لطفي
پديده گرد و غبار و نفوذ ريزگردها كه چند سالي است، به موضوعي غالب در اغلب استانهاي مركزي و جنوبي كشور بدل شده است حالا در استانهاي حاشيه خزر نيز ديده ميشود. ريزگردها و گرد و غبار در واقع پديدههايي هستند كه منشا آنها ذرات جامد معلق در هوا است و از منابع متفاوتي تغذيه ميشوند كه مهمترين آنها فرسايش خاك، فعاليتهاي صنعتي، معدني و ساختماني و همچنين مناطق بياباني كه بادهاي قوي ذرات خاك را از آنجا به حركت در ميآورند، است. مشكلات تنفسي، كاهش ميدان ديد و آلودگيهاي جوي نيز مهمترين، پيامدهاي نفوذ اين ذرات معلق در هوا هستند. كارشناسان بر اين باور هستند كه رخداد گرد و غبار، سالهاي متمادي است كه در استانهاي حاشيه درياي خزر (گلستان، مازندران و گيلان) نفوذ كرده است اما چند سالي است كه اين مخاطره جوي، شديدتر و مشكلآفرين شده است. در همين زمينه سوالاتي را از اساتيد دانشگاهي و كارشناسان هواشناسي پرسيديم كه در ادامه ميخوانيد.
براي بررسي مقوله نفوذ گرد و غبار به سواحل خزر ابتدا بايد به اين موضوع بپردازيم كه اولينبار، چه زماني اين پديده در نوار ساحلي خزر ديده شد؟
در پاسخ به اين سوال، دكتر علي محمديان بهبهاني؛ دانشيار گروه مديريت مناطق بياباني، دانشگاه علوم كشاورزي و منابع طبيعي گرگان توضيح ميدهد كه اگرچه وقوع پديده گرد و غبار در نوار مرزي شمالي سالهاست به دليل همجواري با بيابانهاي عظيم كشور تركمنستان وجود داشته است ولي نتايج پژوهشها نشان ميدهد كه فراواني و غلظت اين پديده از سال ۲۰۱۹ تا ۲۰۲۳ به ويژه در استان گلستان روند صعودي را طي كرده است، به طوري كه در سال ۲۰۲۳ گرد و غبار غليظ تا مركز استان يعني شهر گرگان و بخشهاي غربي استان مازندران را هم در بر گرفته است. در اين رخدادهاي اخير نقش و سهم كانونهاي جديد برداشت گرد و غبار مانند تالاب خشك شده گميشان و همچنين منطقه بالكان كشور تركمنستان بسيار محسوس و قابل ملاحظه بوده است، به طوري كه اين كانونهاي جديد علاوه بر منابع انتشار گرد و غبار قبلي مانند صحراي قرهقوم، كانونهاي داخلي، حوزه درياچه آرال و گرد و غبارهاي ورودي از غرب مجموعا نوار ساحلي شمال كشور را تحت تاثير خود قرار داده و تداوم روند خشكي تالابها و خليج گرگان و تشديد بيابانزايي اراضي، وضعيت بسيار نگرانكنندهاي را ايجاد خواهد كرد.
در ادامه دكتر فاطمه كاردل؛ دانشيار محيطزيست-آلودگي هوا نيز شرح ميدهد كه پايشها و گزارشات نشان ميدهد كانون گرد و غبار از كشورهاي شمال شرقي در استان گلستان و از كشورهاي غرب كشور (عراق، عربستان و سوريه) در استان گيلان بيشتر است. تاجاييكه من اطلاع دارم در استان مازندران كار تحقيقاتي قابل استناد بهندرت انجام شده است. اگرچه منابع داخلي افزايش ذرات معلق هوا هميشه در استان وجود داشته و دارد. اما با توجه به مشاهدات و تحقيقات بنده با استفاده از مدلهاي مختلف اتمسفري در سالهاي اخير غلظت ذرات معلق اتمسفري و گرد و غبار به طور قابلتوجهي افزايش يافته، از ارديبهشت ۱۴۰۱ كه گرد و غبار با منشا خارجي (صحراي عربستان و عراق) به صورت گسترده وارد ايران شده بود افزايش غلظت ذرات معلق اتمسفري در استان مازندران هم كاملا توسط مردم عادي قابل مشاهده بود. رشته كوه البرز تا حدودي از ورود گرد و غبار از كشورهاي همسايه غرب كشور جلوگيري ميكند اما در صورت وزش بادهاي شديد به استان مازندران هم خواهد رسيد. به نظر ميرسد گرد و غبار در گيلان از طريق دره منجيل بيشتر وارد اين استان ميشود. در كل سه كانون گرد و غبار در منطقه ميتواند استانهاي شمالي كشور را تهديد كنند كه عبارتند از: كانون اول عراق و صحراي عربستان، كانون دوم بيابانهاي آسياي ميانه و به خصوص قرهقوم در تركمنستان، كانون سوم بيابانهاي شمال غربي كشور. البته با مدلهايي كه ما چك كرديم در صورتي كه توفان گرد و غبار زياد باشد اين ذرات به استان مازندران ميرسند. در شرايط فعلي زير ۱۰درصد و بيشتر روزها زير يك درصد حتي بودند.
دكتر سمانه نگاه؛ دكتراي هواشناسي و دكتر نيما فريدمجتهدي؛ دكتراي آب و هواشناسي نيز به طور مشترك به سوالات «اعتماد» پاسخ دادند و در اين مورد گفتند: وقتي در مورد گسيل گرد و خاك به سواحل جنوبي درياي كاسپين صحبت ميكنيم بايد توجه داشته باشيم كه اين منطقه سبز در ميان يك منطقه درون خشكي وسيع در منطقه خاورميانه و همچنين آسياي مركزي گرم و خشك قرار گرفته است. اين ابعاد و واقعيت جغرافيايي اين سرزمين سبز است كه ماحصل وجود دو واحد جغرافيايي مهم درياي كاسپين و رشتهكوههاي البرز است. بنابراين واقعيت جغرافيايي منطقهاي كه ما را دربرگرفته، گرما و خشكي و طبيعتا پديدههاي منتج از آن شامل گسيل گرد و خاك از سرزمينهاي اطراف ميتواند باشد. آب و هواي استانهاي گيلان، مازندران و گلستان، شرايط جغرافياي زيستي و بومشناختي متفاوتي را با ديگر نقاط ايران فراهم آورده است. اينگونه آب و هوا كه با شرايط دمايي معتدل و بارش فراوان شناخته ميشود در مجموع شرايط آب و هوايي معتدلي را به وجود آورده است. رطوبت دايمي، بارش فراوان، ويژگيهاي دمايي، شرجي بودن آن، روزهاي برفي و يخبندان محدود، به گونهاي بوده كه از لحاظ پوشش گياهي شرايط را براي رشد و نمو برخي از گونههاي گياهي گرمسيري فراهم كرده است. جنگلهاي پهنبرگ معتدله هيركاني برآيند اين مساله هستند. نمونه جالب توجه آن كشت گياهان بومي مناطق حارهاي و گرمسيري مانند برنج، مركبات و چاي است. تنوع شرايط آبوهوايي، منجر به شرايط زيست محيطي خاص، حساس و شكننده استانهاي شمالي شده است. اين شرايط سبب شده كه گونههاي گياهي و جانوري استان، نسبت به مخاطرههاي غيرمعمول مناطق معتدله، همچون غبار آسيبپذيري بيشتري داشته باشند. ازسوي ديگر پديده گرد و خاك باتوجه به ذات شكلگيري و گسيلاش، فقط مربوط به مناطق خشك نبوده است. نوع انتقال گرد و خاك به گونهاي است كه در ابعاد مكاني مختلفي شاهد انواع گسيل و انتشار گرد و خاك بودهايم. يكي از انواع اين انتشارها مربوط به گسيلهايي ميشود كه از خود مناطق سرچشمه تا صدها و هزاران كيلومتر گرد و خاك حركت ميكند. نمونه بارز آن گسيل و نفوذ گرد و خاك از صحراي بزرگ آفريقا به اروپا و همچنين جنگلهاي آمازون است. با اين مقدمه توجه را به اين نكته جلب ميكنيم كه گسيل گرد و خاك هميشه حتي براي منطقه شمال كشور وجود داشته است. البته با توجه به جغرافياي متفاوت منتهياليه اين سه استان، يعني استان گلستان كه هم خود داراي مناطق بياياني است و هم همجواري با ميليونها هكتار بيابان در كشورهاي همسايه، اين مساله متفاوت است و مردم استان گلستان طبيعتا با اين پديده آشناتر از بخشهاي غربيتر در استان مازندران و گيلان بودهاند. با توضيحاتي كه داده شد در مجموع گرد و خاكهاي ورودي به شمال ايران را ميتوان در دو دسته شمالي و جنوبي باتوجه به موقعيت سرچشمههاي گسيل گرد و خاك تقسيم كرد. گسيل گرد و خاك به استانهاي ساحلي شمال كشور، متأثر از كانونهاي اصلي توليد گرد و خاك در بيابانهاي دورتر از آن است. كانون اول، شامل بيابانهاي گرم و خشك منطقه خاورميانه است. گرد و غبار ناشي از اين كانون، توسط جريان و سامانههاي جوي عميق به ترازهاي مياني و فوقاني جو نفوذ ميكنند و به همراه اين جريانها از سد كوهستان البرز عبور و به منطقه گسيل مييابند. واضح است در اين شرايط، مناطق جنوبي استان گيلان و همچنين مسير دره سفيدرود به عنوان تنها شكاف طبيعي در بدنه البرز، اولين و بيشترين تاثيرپذيري را در امتداد حركت توده گرد و خاك به استان دارند. گرد و خاك رسيده به منطقه شمال ايران ناشي از كانونهاي توليد گرد و خاك در بيابانهاي خاورميانه، بهدليل طي مسافت طولاني، ريزدانهترين و سبكترين هستند، بنابراين سوار بر جريانهاي جوي در ترازهاي مياني و فوقاني جو، قدرت و توان عبور از مناطق كوهستان را دارد. كانونهاي گرد و خاك وارده از غرب و جنوب غرب شامل: ۱- عربستان ۲- بينالنهرين (عراق) ۳- سوريه ۴- شمال آفريقا.
اگر بخواهيم در مورد گرد و خاكهاي با منشا جنوبي زمان مشخصي بدهيم ميتوانيم آن را ميانه دهه ۱۳۸۰ بدانيم.
اما در مورد منابع شمالي. كانون دوم، توده گرد و خاك روي بيابانهاي گرم شرق و شمالشرق و شمالغربي و حتي غرب درياي كاسپين به عنوان كانون دوم، توليد و توسط جريانهاي شمالشرقي يا شمالغربي قوي در لايههاي زيرين جو به منطقه جريان مييابد. نكته حائز اهميت اين است كه در سازوكار دوم، توده گرد و خاك به طور مستقيم با عبور از روي پهنه درياي كاسپين و بدون حضور مانعي مانند كوهستان البرز، شهرهاي ساحلي را متأثر ميسازد. كانونهاي گرد و خاك وارده از شرق و شمالشرق درياي كاسپين شامل: ۱- بيابان قرهقوم ۲- فلات توران در ازبكستان ۳- دلتاي اترك (تركمنستان) ۴- درياچه آرال ۵- بيابان قزلقوم ۶- بيابان معينقوم ۷- فلات اوستيورت است. كانون سوم، بيابانهاي شمالغربي و شمالشرقي درياي كاسپين شامل: ۱- بيابان راين ۲- دلتاي رودخانه اورال. كانون چهارم، بيابانهاي غرب درياي كاسپين در منطقه قفقاز. كانون گرد و خاك وارده از غرب درياي كاسپين شامل: ۱- كبستان در آذربايجان.
براي اين مساله اما، تاريخ مشخصتري داريم گرد و خاكي كه از صحراي تركمنستان به صورت گسترده در استانهاي شمالي مشاهده شد گرد و خاكي بود كه به استان گيلان در ۱۳۹۲ وارد شد.
مهمترين عوامل پديد آمدن و تشديد ريزگردها در سواحل خزر دومين سوالي است كه مورد بررسي كارشناسان قرار گرفته است.
دكترعلي محمديان بهبهاني: تحقيقات پيرامون مهمترين علل وجود ريزگردها در استان گلستان، به چند مورد منتج ميشود: منشا و هاتاسپاتهاي داخلي، تالابهاي خشك شده استان و اراضي حاشيهاي آن به ويژه تالاب گميشان كه مهمترين كانون گرد و غبار داخلي در استان است. مراتع ضعيف و اراضي كشاورزي رها شده و باير به ويژه در شمال استان، علت ديگر به وجود آمدن گرد و غبار با منشا داخلي است. منشا خارجي هم با توجه به نتايج تفسير نقشههاي سال ۱۴۰۲، نشان ميدهد كه استان بالكان تركمنستان، يكي از مهمترين و جديدترين كانونهاي گرد و غبار علاوه بر صحراي قرهقوم است كه وارد استان گلستان ميشود.
دكتر فاطمه كاردل: عوامل متعددي سبب تشديد گرد و غبار و غلظت ذرات معلق اتمسفري ميشود. مهمترين اين عوامل در استان مازندران عبارتند از: تغييرات اقليمي (تغييرات الگوي بارش و دما، وزش بادهاي قوي و توفانها) خشك شدن آبندانها، رودخانهها و تالابها، كاهش سطح آبهاي زيرزميني و فعاليت نيروگاه برق نكاء و مازوتسوزي اين نيروگاه (يكي از منابع مهم افزايش غلظت ذرات معلق با سايز ۲.۵ و ۱۰ ميكرون ميباشد)، افزايش ترافيك و سيستم حمل و نقل، تغيير كاربري زمينها، كاهش سطح جنگلها و مراتع، فرسايش خاك، سوزاندن كاهوكلش پسماندهاي كشاورزي، استخراج معادن شن و ماسه، صنايع سيمانسازي، تخريب ساختمانها و ساخت و سازهاي بيرويه. اين عوامل به تنهايي يا در تركيب با يكديگر سبب پديد آمدن و تشديد ذرات معلق اتمسفري ميشوند.
دكتر سمانه نگاه و دكتر نيما فريدمجتهدي: درخصوص گرد و خاك كه از بيابانهاي خاورميانه با جريانات شمال سو به استانهاي ساحلي شمال كشور گسيل ميشود، مهمترين مساله در كنار مقوله تغييرات اقليمي و كاهش بارش، تشديد خشكسالي در بينالنهرين و دخالتهاي انساني ازجمله سدسازي در بالادست رودخانههاي دجله و فرات است كه موجب تنشهاي آبي در پاييندست و تشديد بيابانزايي شده است اما در سالهاي اخير آنچه باعث افزايش روزهاي گرد و خاكي استانهاي شمالي به ويژه استان گيلان شده است، اتفاقاتي است كه در منطقه آسياي ميانه يا خوارزم رخ داده است. چند كانون و چشمه گسيل گرد و خاك از ابتداي دهه ۹۰ شمسي فعال شده و علت اين فعال شدن ناشي از استمرار شرايط گرمايش جهاني و تغيير آب و هوا است كه اتفاقا در منطقه خوارزم يا آسياي ميانه يكي از نقاط تاخت و تاز آن است. نقشههاي ناهنجاري دمايي مربوط به سازمان ناسا (اداره ملي هوانوردي و فضا) نشان از گرمايش ۲ الي ۴ درجهاي سالانه نسبت به ميانگينهاي بلندمدت در منطقه خوارزم و شمال درياي كاسپين است. حال اگر بخواهيم ديدگاهي مناسبتر در اين زمينه داشته باشيم باتوجه به ذات بياباني منطقه، بايد توجه داشت كه در بيشتر مناطق جغرافيايي درياي كاسپين، طبيعتا آن چيزي كه موجب تعادل اكولوژيك مناطق بياباني ميشود اندك بارشي است كه در فصل سرد يا مرطوب سال به اين مناطق نزول ميكند.
بررسي شرايط دما در فصل زمستان (دسامبر، ژانويه و فوريه) نشان از افزايش ناهنجاري مثبت تا ۴ درجه سلسيوس بهويژه براي مناطق شمال و شمالغربي درياي كاسپين دارد. اين مساله را ميتوان در شرايط دمايي فصل سرد سال كه بازه بلندتري (نوامبر تا آوريل) را در بر ميگيرد نيز مشاهده كرد. بنابراين نقش پررنگ گرمايش جهاني و خشكساليهاي متوالي در به جوش آمدنِ ديگِ بيابانهاي گسيلكننده گرد و خاك به ويژه در دو دهه اخير نمايان است. در سال جاري گرمايش جهاني چندينبار خود را به رخ كشيد با شكستن ركوردهاي دمايي در ماههاي ژوئن و جولاي، به گونهاي كه دبيركل سازمان ملل از پايان عصر گرمايش جهاني و شروع دوره جوشش جهاني صحبت كرد.
سومين سوال مورد بحث، تحليل شرايط فعلي بود كه آيا بحراني است؟
محمديان بهبهاني: در استان گلستان شرايطي كه در سال ۲۰۲۳ از نظر غلظت و عمق نفوذ گرد و غبار رخ داد را پيش از آن نداشتيم يعني ميدان ديد تا ۲۰ يا ۳۰ متر كاهش پيدا كرد و گرد و غبار جنوبيترين شهرهاي استان و جنگلهاي هيركاني را در بر گرفت. ادامه و تشديد اين وضعيت يعني عبور از مرز هشدار و ورود به آستانههاي بحراني در مورد وقوع گرد و غبار در شمال كشور است. متاسفانه خشكي خليج گرگان و تالاب گميشان در ساليان اخير، عليرغم همه تلاشهاي صورت گرفته نگرانيها را تشديد كرده است.
كاردل: اگر چه پايشهاي آنلاين سامانه پايش كيفي هواي كشور نشان ميدهد غلظت ذرات معلق اتمسفري در استان مازندران قابل قبول (شاخص آلودگي هوا بين ۵۰ تا ۱۰۰) است. اما اين شاخص براي استان مازندران طي سالهاي اخير افزايش چشمگيري يافته كه جاي بسي نگراني دارد.
نگاه و فريدمجتهدي: ببينيد بحران هم تعريف داريد و هم معيار، نميتوان به راحتي در اين مورد نظر داد. اگر وجود گرد و خاك را الزاما يك بحران به شكل مخاطره مخرب آن بدانيم؛ فعلا در استانهاي شمالي شايد هنوز به مرحله بحران نرسيده باشيم. اما اگر مساله را به صورت كلان و درازمدت درنظر بگيريم شايد جاي تأمل داشته باشد. در مورد منطقه ساحلي شمال كشور حساسيت موضوع شايد از اين چند منظر قابل توجه باشد. اولا شيب رشد فراواني اين پديده، بسيار بالا است. ثانيا، تعداد منابع گسيل گرد و خاك در استانهاي شمالي به ويژه گيلان، در حال افزايش است. طبيعتا وقتي منابع گسيل گرد و خاك شما افزايش داشته باشد، ميزان درگيري شما نسبت به گذشته بيشتر خواهد شد. مساله ديگر شرايط اكولوژيكي اين منطقه با توجه به آب و هواي خاص خزري و همچنين جنگلهاي هيركاني است كه طبيعتا، ميزان اثرپذيري آن نسبت به اين پديده كه مختص مناطق خشك است متفاوت و مخربتر و تابآوري آن كمتر است.
در بخش پاياني اين گزارش، كارشناسان به بيان راهكارهاي برونرفت از اين شرايط پرداختند.
دكتر محمديان بهبهاني: براي برونرفت، ابتدا بايد به عنوان يك اصل، اقدام به منشايابي دقيق مناطق برداشت گرد و غبار نمود و سپس اقدامات اجرايي خود را به ترتيب اولويت مناطق پرخطر در يك برنامه زماني مشخص با ايجاد هماهنگي بين سازماني در سطوح استاني، ملي و بينالمللي انجام داد. در مورد منشاهاي داخلي كشور يعني تالابهاي خشك شده، اراضي كشاورزي باير و رها شده و مراتع فقير و بياباني، به ترتيب سه سازمان محيطزيست، جهاد كشاورزي و منابع طبيعي متولي آنها هستند و نبود انسجام بين سازماني، ايجاد هماهنگيها جهت راهبري پروژهها را سخت ميكند. در درجه اول بايد تامين حقآبه تالابها يداخلي و ساحلي را به عنوان اولويت شماره يك درنظر گرفت. در واقع تامين حقآبه، تنها راهكار حل مشكل ايجاد گرد و غبار در تمام تالابهاي در معرض خشكشدن كشور و به نوعي راه نجات از اين وضعيت است. اين يك پيشنهاد اجرايي بسيار سخت است اما با توجه به شوري بالاي تالابهاي خشك شده و عدم امكان استقرار پوشش گياهي اين اصليترين راهكار موجود و راه نجات است. در مورد مراتع ضعيف و مناطق بياباني، خوشبختانه همچنان امكان استقرار و توسعه پوشش گياهي وجود دارد ولي حجم تثبيت و احياي سالانه اين اراضي به هيچ عنوان متناسب با نياز ما جهت كنترل كانونهاي برداشت گرد و غبار نميباشد به عنوان مثال در استان گلستان سالانه و حداكثر حدود ۲ تا ۳ هزار هكتار عمليات بيولوژيك جهت استقرار پوشش گياهي در مناطق بياباني شمال استان انجام ميشود درحالي كه مساحت كانونهاي برداشت فعلي گرد و غبار داخلي استان بيش از ۱۰۰ هزار هكتار برآورد ميشود.
در مورد اراضي كشاورزي هم احداث شبكههاي بادشكن حاشيه مزارع، جلوگيري از سوزاندن بقاياي گياهي و اجراي كشاورزي حفاظتي به عنوان راهكارهاي مناسب پيشنهاد ميگردد. به نظر ميرسد در رابطه با كانونهاي خارجي گرد و غبار، اجراي يك ديپلماسي فعال و مستمر منطقهاي جهت اجراي برنامههاي اقدام مشترك و همچنين پيوستن به پروژههاي بينالمللي و تامين اعتبار از طريق مجامع جهاني از ضرورتهاي علاجبخشي به وضعيت گرد و غبار در استانهاي شمالي است.
دكتر كاردل: با توجه به اينكه بيشترين عوامل افزايش غلظت ذرات معلق هوا در استان مازندران فعاليتهاي انساني فوقالذكر ميباشد. براي برونرفت از شرايط فعلي اقدامات ذيل پيشنهاد ميشود: ۱- پايش مستمر كيفيت هواي شهرهاي مختلف استان ۲- تدوين و اجراي مقررات سختگيرانه براي كنترل انتشار آلودگيهاي ناشي از صنايع مختلف توليدكننده ذرات معلق و وسايل حملونقل، ۳- اجراي پروژهها و همكاريها با كشورهايي كه كانون اصلي گرد و غبار به ايران ميباشند. ۴- افزايش اطلاعات عمومي در زمينه خودمراقبتي در چنين شرايطي با استفاده از آموزش و... ۵- استفاده از انرژيهاي تجديدپذير بهجاي سوختهاي فسيلي ۶- گسترش فضاي سبز، مراتع و جنگلكاري ۷- اختصاص بودجه تحقيقاتي براي توسعه فناوريهاي سبز. اگر چه شرايط فعلي بحراني نيست اما به دليل افزايش مشكلات تنفسي، آلرژي، عوارض قلبي و افزايش ساير بيماريهاي مرتبط با آن جاي نگراني وجود دارد.
دكتر نگاه و دكتر فريدمجتهدي: مساله گرد و خاكهايي كه ما را تحت تاثير قرار ميدهد وابسته است به شرايط گرمايش جهاني و تغيير آب و هوا و اين هم يك مساله جهاني است. عرصههايي هم كه براي ما گرد و خاك ارسال ميكنند كانونهايي در كشورهاي ديگر هستند. در مورد اول، بههمخورد نظم آب و هوايي جهاني به اين زوديها رفع نخواهد شد. هم به دليل ابعاد جهاني مساله و همچنين جو زمين و هم به اين دليل كه عملا منشا مشكل كه انتشار بيش از حد گازهاي گلخانهاي است همچنان ادامه دارد و عملا هم اراده قابلتوجهي در جهان براي آن ديده نميشود. بنابراين باتوجه به سناريوهاي موجود جهاني و روند رو به رشد دما، به ويژه با شدت بيشتر در چند سال اخير، ما به احتمال زياد اين پديده را با خود همراه خواهيم داشت. اما آيا بايد نسبت با اين اتفاق خنثي بود؟ نه. در مساله گرمايش جهاني و تغيير آب و هوا هم در تمامي گزارشها و مستندات جهاني نه تنها تاكيد بر كاهش انتشار گازهاي گلخانهاي و كمك در كاهش سرعت گرمايش جهاني ميشود اما براي راهحلهاي نزديكتر و عمليتر و كوتاهمدت كه حيات ما را تضمين كند مسائلي چون تابآوري، كاهش اثرات و همچنين سازگاري مورد توجه قرار گرفته و بهشدت توسط جهان مورد استناد است، هرچند باز به دليل نوع عملكرد پديده گرد و خاك كه به شكل يك توده عظيم سراسري آن هم در هوا منتشر ميشود، عملا كاري دشوار است. شما با سيالي كه شما را در برگرفته مواجه هستيد. اما، با اين حال با قبول حضور اين پديده كه عملا اين روزها از پديدههاي رايج در منطقه ما شده است، به روشهاي مختلف ميتوان اثرات آن را كم كرد كه طبيعتا بايد متخصصان هر رشتهاي در اين موردنظر بدهند ولي از مواردي كه ميتوان به آن اشاره كرد سبز كردن شهرها با ايجاد پوشش گياهي چه در سطوح خيابانها و چه در سطوح كوچههاي فرعي؛ مسالهاي كه در بسياري از شهرهاي استانهاي شمالي متاسفانه در حد استانداردهاي كشوري هم نيست. پوشش گياهي در هر مقدار به تاثير و رسوب محلي گرد و خاك كمك ميكند. اين خود يك كمك ارزان، قابل اجرا و ضروري است كه نه نياز به سرمايه زياد و نه فناوري پيچيده دارد. اولين، مهمترين و مشخصترين اثر گرد و خاك تاثير آن بر شرايط تنفسي و همچنين سلامتي است كه هم در مورد آلودگيهاي شيميايي و صنعتي و هم گرد و خاك وجود دارد كه البته تبعات و اثراتشان متفاوت است.