ساعت از نیمه های شب گذشته است اما او با یک خودروی پلاک مخدوش در یک چشم به هم زدنی با سرعت ۲۰۰ کیلومتر از مسیر یاسوج به بابامیدان عبور کرد و چند دقیقهای کنار یک قهوه فروشی برای صرف قهوه کنار زد تا خواب از چشمانش بپرد، ریخت و سر و وضعش به پسرها نمی خورد، جلوتر که رفتم متوجه شدم خانمی است که در خط شوتی کار می کند.
این خانم که راننده خودروی شوتی است می گوید که گاهی دلم برای زن بودنم تنگ می شود شاید به این خاطر است که ظرافت زنانه و روح لطیفش در میان این جاده ها و زیر چرخ خودروی شوتی له می شود و حتی تیپ و لباسی مردانه می پوشد تا زن بودنش کمی پنهان بماند.
ساعت از نیمه های شب گذشته است اما او با یک خودروی پلاک مخدوش در یک چشم به هم زدنی با سرعت ۲۰۰ کیلومتر از مسیر یاسوج به بابامیدان عبور کرد و چند دقیقهای کنار یک قهوه فروشی برای صرف قهوه کنار زد تا خواب از چشمانش بپرد، ریخت و سر و وضعش به پسرها نمی خورد، جلوتر که رفتم متوجه شدم خانمی است که در خط شوتی کار می کند.
او از مظلومیت بچه های شوتی سخن می گوید که به خاطر نبود شغل مجبور شده اند به این شغل روی بیاورد.خودش هم باید اندازه یک مرد کار کند تا بتواند خرج خودش و دخترش را دربیاورد.
این زن می گوید که وقتی می خواهم به جاده برم انگار آخرین بار است که دخترم را می بینم و تنگ او را به آغوش می کشم و این جمله به این معناست که امیدی به فردای خود ندارد و جان در کف دست، دل به جاده می زند.
او ادعا می کند که گرما و سرمای زمستان و تابستان را در جاده های خطرناک به جان می خرد تا دست به هر کاری نزد اما آیا نمی داند همین کاری که انجام می دهد به اقتصاد کشور ضرر می زند.
چند روز پیش فیلمی از یک خانم که در گچساران ساکن است در فضای مجازی دست به دست می چرخید.او در این فیلم روی لوله های خطوط نفت راه می رود و همزمان میگوید: «لولههای نفتی که راه رفتن روی آن سهم ما شده».
این زن اعلام می کند که سرپرست خانوار است و تحت پوشش بهزیستی است و از مرام و معرفت رانندگان شوتی صحبت می کند و می گوید اگر جاده ما را نکشد استرس و بی خوابی ما را می کشد.
گچساران یکی از بزرگترین حوزه های نفتی جنوب غربی ایران است این منطقه بعد از مسجد سلیمان و هفتکل در سال ۱۳۰۷ با کشف نفت به سومین میدان نفتی کشور تبدیل شد اما هنوز جوانان زیادی در این شهرستان بیکار هستند.
یکی از شیوه های مرسوم حمل ونقل کالای قاچاق در کشور استفاده از خودروهای شوتی است؛ شاید باورش برای بسیاری دشوار باشد که بخش چشمگیری از اقتصاد کشور بدون گذر از مبادی قانونی و رسمی و در اصطلاح «شوتی» حمل و جا به جا شود.
بیکاری و نبود کارخانجات صنعتی و تولیدی و وضعیت نامناسب معیشتی در کهگیلویه و بویراحمد، بهویژه در میان جوانان، منجر به رواج خودروهای شوتی و فعالیتهای غیرقانونی و پرخطر شده است.
این پدیده نه تنها جان افراد را به خطر میاندازد، بلکه به مشکلات اجتماعی و اقتصادی بیشتری دامن میزند.این شغل به آنها این امکان را میدهد که بهطور موقت درآمدی کسب کنند، هرچند که این درآمد به طور معمول ناچیز و ناپایدار است.
شاید کمی عجیب به نظر برسد اما گویا برخی خانم ها هم وارد این حرفه نامیمون شده اند. حرفه ای خطرناک که بیشتر مردها و جوانان بیکار را به سمت خود می کشید اکنون در حال زنانه شدن است و زنگ خطر این امر به صدا درآمده است.
معاون حقوقی و امور استان های وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی در سفر اخیر خود به این استان، با توجه به رتبه آخر ایجاد اشتغال در استان کهگیلویه وبویراحمد و بدون اشاره به آمار و با وجود ظرفیت های متعدد و سرشار در حوزه های مختلف، گفته است همه ما در بروز این مشکل مقصر هستیم و گزارش این وضعیت در استانی با این همه داشته ها قابل توجیه نیست.
دیدگاه جامعه شناسی به شوتی / عادی سازی این حرفه برای زنان
یک جامعه شناس در این رابطه می گوید: اشتغال صرفاً یک دغدغه نیست؛ زندگی به طرز عجیبی به اشتغال وابسته است. بدون اشتغال، سایر جوانب زندگی معنا نمییابند و اساساً حتی مطرح نمیشوند. آبراهام مازلو در سال ۱۹۴۳ با طرح نظریه رشد آدمی، این موضوع را نشان داد؛ او در هرم سلسلهنیازهای آدمی که حالا دیگر با عنوان هرم نیازهای مازلو شناخته میشود، نشان داد که اگر نیازهای اولیه که اشتغال نیز جز آنهاست رفع نشوند، اصولاً سایر نیازها از قبیل نیاز امنیتی، اجتماعی، نیاز به احترام و خودشکوفایی مطرح نمیشوند؛ بنابراین اشتغال سنگ بنای رشد انسانی است؛ البته واضح است که این به معنای آن نیست که اگر اشتغال باشد، انسانها خودشکوفا میشوند؛ اما سویه مقابل آن کاملاً صدق میکند؛ اگر اشتغال نباشد، اساساً نباید به فکر خودشکوفایی و رشد انسان بود.
محمدی تاکید می کند: ازآنجا که چرخه زندگی بدون اشتغال نمیچرخد، در صورت نبود شغل مناسب، خواهناخواه جایگزینهایی برای آن پیدا میشود که همگی جنبه آسیبزا دارند. «بالاخره زندگی خرج دارد»؛ این جملهای است که بارها آن را از زبان کسانی که در نبود اشتغال، به جایگزینهای آسیبزای آن کشیده شدهاند، شنیدهایم. واقعاً زندگی خرج دارد؛ آنهم در دورهای که نرخ تورم کشوری ۴۵ است.
وی ابراز کرد: البته در استانی همچون کهگیلویه و بویراحمد نرخ تورم بالاتر از میانگین کشوری است؛ در تورم ۴۷ درصدی، اگر فردی شغل مناسب نداشته باشد اساساً جبر اقتصادی او را به شرایطی میکشاند که خوشایند هیچکس نیست. الزاماً آنهایی که دست به اقدامات خلاف قانون میزنند از همان کودکی در پی خلاف قانون نبودهاند؛ بسیاری از آنها را جبر زندگی به این سمت کشانده است؛ البته همه میدانیم که انسان دارای قدرت اختیار است و میتواند به حیطه انحرافات وارد نشود. اما اصولی که جامعهشناسان به آن دست یافتهاند نشان میدهد فشار ساختاری بخش زیادی از افراد به سمت تمایل به انحراف سوق میدهد. به طور کلی تصویری از موفقیت در جامعه وجود دارد که حداقلهای زندگی را برخورداری از مسکن، ماشین و غیره عنوان میکند.
این جامعه شناس تاکید کرد: الزاماً آنهایی که دست به اقدامات خلاف قانون میزنند از همان کودکی در پی خلاف قانون نبودهاند؛ بسیاری از آنها را جبر زندگی به این سمت کشانده است؛ البته همه میدانیم که انسان دارای قدرت اختیار است و میتواند به حیطه انحرافات وارد نشود. اما اصولی که جامعهشناسان به آن دست یافتهاند نشان میدهد فشار ساختاری بخش زیادی از افراد به سمت تمایل به انحراف سوق میدهد. به طور کلی تصویری از موفقیت در جامعه وجود دارد که حداقلهای زندگی را برخورداری از مسکن، ماشین و ... عنوان میکند. حال برای دستیابی به این موفقیت (نیاز) فرد باید ابزارهایی داشته باشد.
وی تصریح کرد: در واقع یک سری نیازها (مسکن، خوراک، پوشاک) وجود دارد که ابزارهایی را میطلبد. ابزار اصلی برای دستیابی به این نیازها، «پول» است؛ ابزار اصلی دستیابی به آن نیز اشتغال مناسب است. در صورتی که این ابزار وجود نداشته باشد، اهداف و نیازها نیز محقق نمیشوند. در این وضعیت، افراد چند مسیر را انتخاب میکنند؛ برخی از افراد که آنها را انزواگرا مینامند، به طور کلی چرخه جامعه را رها میکنند؛ اینها علاوه بر تنهایی ممکن است به سمت اعتیاد کشیده شوند. برخی اهداف را میپذیرند اما ابزار را تغییر میدهند؛ آنها به جای اشتغال مناسب ممکن است به سمت جایگزینهای آن مثل سرقت، فساد، کارهای غیرقانونی مثل فروش برخی مواد و یا حتی شوتی شوند. برخی نیز ممکن است به سمت مناسکگرایی کشیده شوند و برخی نیز راه طغیان و شورش را انتخاب میکنند.
این جامعه شناس تصریح کرد: همانطور که نشان داده شد در صورت نبود اشتغال، راههای جایگزین متعددی مطرح میشود که افراد به سمت آنها کشیده میشوند. مقدمات بالا را گفتیم تا به اینجا برسیم که اخیراً کلیپی در فضای مجازی استان منتشر شده که در آن یکی از بانوان کهگیلویه و بویراحمدی با راهرفتن بر لولههای نفت گچساران این جمله را میگوید: «لولههای نفتی که راه رفتن روی آن سهم ما شده».
او در ادامه از شوتی بودن خود نام میبرد و اینکه شوتیها مرام خاص خودشان را دارند. او از بیکاری و نبود اشتغال گلایه میکند و اینگونه ادامه میدهد که شوتی شدن را راه جایگزینی برای بیکاری انتخاب کرده است. انتقادات زیادی به این ادعاهای او وجود دارد؛ اولاً بخش بیشتر افرادی که در پتروشیمی یا شرکت نفت گچساران شاغلاند از فرزندان همین استان هستند. دوماً الزاماً شوتی جایگزین شغل مناسب نیست.
محمدی گفت: هر چند این انتقادات را میتوان بیشتر از این نیز ادامه داد اما تا همینجا کفایت میکند؛ چون غرض نقد صحبتهای او نیست. البته روشن است که ما نیز با او موافق نیستیم. چرا که او در این کلیپ قصد سفیدشویی شوتیگری را دارد. اما همانطور که نتایج تحقیقات نشان داده، اگر بستر مناسب برای اشتغال وجود نداشته باشد راههای جایگزین مطرح میشوند. حتی شاید گوینده این کلیپ خود مقصر نباشد؛ شاید او قربانی این وضعیت باشد. اگر فضای مناسبی برای اشتغال وجود داشت و این شخص و اشخاصی شبیه او شاغل میشدند، احتمالاً هیچگاه شاهد انتشار چنین کلیپهایی در فضای مجازی نبودیم.
بروز پدیده شوم قاچاق کالا به عقیده کارشناسان، مسئولان و متولیان امر اعم از نظارتی ، اجرایی و انتظامی در حوزه های مختلف در وهله نخست نیازمند شناسایی زمینه های وقوع آن است تا بتوان از این منظر راهکارهای مناسبی برای جلوگیری از بروز فزآینده آن پیدا کرد و در مراتب بعدی هماهنگی برای زدودن آن لازم است.
در صورت بررسی دقیق، این آسیب اجتماعی معلوم میشود که چرا جوانان اینگونه به این شغل پر خطر روی آوردهاند. پرداختن به این پدیده اجتماعی به عنوان یک رفتار ناخوشایند و خشونت آمیز از جنبه ها و منظرهای گوناگون جامعه شناختی مهم است.
خط شوتیها امروزه با گسترهای وسیع و روزافزون در میان جوانانی با هیجانهای روحی نامطلوب که شاید زیرفشارها و ناملایمات روزمره زندگی ناخواسته پابه به این بازی خطرناک گذاشتهاند به عنوان یک تهدید و بحران جدی اجتماعی دیده میشود و این پدیده نیز همچون بسیاری از مسایل و ناهنجاریهای اجتماعی نیازمند کار مطالعاتی دقیق و همه جانبه است.
قاچاق کالا، پدیده ای شوم و فسادزا در عین حال پیچیده ای است که با رشد قابل ملاحظه خود بر پیکره اقتصاد و تولید هجوم آورده و به عنوان یکی از جرائم مهم و کلان اقتصادی تمام ارکان نظام و نهادهای نظارتی، امنیتی ، قضایی و بازرسی کشور را درگیر خود کرده و مبارزه با آن نیازمند همه جانبهنگری است.
همچنین نکته حائز اهمیت در رهگذر مبارزه با این پدیده پیچیده و فسادزا و آثار و پیامدهای سوء آن در ابعاد گسترده و حوزه های گوناگون، اتخاذ راهکارهای مقابله ای خاص و پرهیز از بخشی نگری و تک روی است.
برخی نگاه های سطحی و یا بخشی نگری استفاده صرف از برخوردهای قهری و قضایی راهبرد مناسبی برای جلوگیری از مسدود کردن منفذهای این فساد نباشد و حتی خود آغاز مسیر انحراف در فرآیند مقابله ای با آن نیز محسوب شود.
وضعیت بیکاری و شغل های کاذب در کهگیلویه وبویراحمد
استاندار کهگیلویه و بویراحمد با بیان اینکه در شاخصهای بیکاری، ما متوسط کشور هستیم، گفت: «نرخ اشتغال ما ۶ درصد و نرخ فعالیتهای اقتصادی ما ۷ درصد است.
حدود ۷ تا ۸ درصد جمعیت استان بیکاری اختیاری دارند، یعنی وارد بازار کار نشدهاند.
این یکی از دغدغههای مهم استان است و از مردم میخواهیم در بازار اشتغال فعال شوند و داوطلبانه جویای کار شوند.» این دعوت به مشارکت اجتماعی میتواند به کاهش بیکاری و افزایش نرخ اشتغال کمک کند.
یدالله رحمانی تأکید کرد: «مردم تصور میکنند بیشترین قابلیت را در بخش کشاورزی داریم، اما از سالهای ۱۳۹۷ تا ۱۴۰۱ سهم اشتغال بخش کشاورزی از ۲۱ درصد به ۱۴ درصد کاهش یافته است. به همین دلیل، باید به بخش کشاورزی توجه ویژهای داشته باشیم. اقداماتی از جمله توجه به زنجیره تولید آبزیان، گیاهان دارویی، زنجیره مرغ و توسعه گلخانهها از مهمترین برنامههای ما است.»
وی تصریح کرد: «در جلسات متعدد با حضور نمایندگان مردم استان در مجلس شورای اسلامی، مسائل استان را در بخشها و حوزههای مختلف مورد بررسی قرار دادیم و به همه مدیران اعلام کردیم که رسالتی جز خدمت به تولید، اشتغال، سرمایهگذاری و معیشت مردم ندارند. به همه مدیران تأکید کردیم که خدمت به مردم، بسترسازی برای سرمایهگذاری، تولید و ایجاد اشتغال اولویت است و باید این نگاه توسط مدیر به بدنه دستگاه القا شود.»
استاندار کهگیلویه و بویراحمد بر استفاده از ظرفیت نیروهای توانمند اشاره کرد و گفت: «ما در بخش تولید و سرمایهگذاری نشستهای متعددی برگزار کرده و کارگروهها و جلساتی که تعطیل بود را فعال کردیم و مصوبات را تا تحقق آنها پیگیری میکنیم تا مشکلات رفع شود. تأکید بر این است که در کنار امنیت، حمایت از تولید، اشتغال و سرمایهگذاری یک وظیفه همگانی است.»
بر اساس گزارش مرکز آمار ایران، نرخ بیکاری در پاییز ۱۴۰۳ به ۷.۲ رسید که کمترین نرخ بیکاری در سالهای اخیر است. همچنین نرخ بیکاری در ۲۶ استان کشور نیز تک رقمی شده است.
نرخ بیکاری در ۲۶ استان کشور تک رقمی شده است و در میان آنها تهران و مازندران رتبههای نخست را دارند.
بر اساس این گزارش، استانهای آذربایجان شرقی، آذربایجان غربی، اصفهان، البرز، ایلام، بوشهر، تهران، چهار محال و بختیاری، خراسان جنوبی، خراسان رضوی، خراسان شمالی، زنجان، سمنان، فارس، قزوین، قم، کردستان، کرمان، کهگیلویه و بویر احمد، گلستان، گیلان، مازندران، مرکزی، هرمزگان، همدان و یزد دارای نرخ تکرقمی هستند.
بیشترین نرخ بیکاری نیز به ترتیب متعلق به استان سیستان و بلوچستان، خوزستان، کرمانشاه و لرستان است.
این در حالی است که معاون حقوقی و امور استان های وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی در سفر اخیر خود به استان کهگیلویه و بویراحمد اعلام کرده بود که باید دلایل رتبه آخر کهگیلویه وبویراحمد در ایجاد اشتغال بررسی شود.
نصر اله بازوند، با توجه به رتبه آخر ایجاد اشتغال در استان کهگیلویه وبویراحمد و بدون اشاره به آمار و با وجود ظرفیت های متعدد و سرشار در حوزه های مختلف، افزوده بود که همه ما در بروز این مشکل مقصر هستیم و گزارش این وضعیت در استانی با این همه داشته ها قابل توجیه نیست.
وی تاکید کرده بود که باید بررسی کنیم و دلایل دخیل این ضعف و چالش اساسی در این استان با وجود همه ظرفیت های متعدد از منابع انسانی ، قابلیت های متعدد در زمینه کشاورزی، نفت و گاز، صنعت، آب، گردشگری، منابع طبیعی و گیاهان دارویی، و همچنین معادن غنی و بسیاری از داشته های دیگر را به طور دقیق، علمی و عمیق احصا کرد.
به گزارش ایرنا، با ایجاد فرصتهای شغلی مناسب، بهبود زیرساختها و فرهنگسازی، میتوان به کاهش این پدیده و بهبود وضعیت جوانان و جامعه کمک کرد.
نبود نظارت کافی بر فعالیتهای حمل و نقل و عدم وجود قوانین مؤثر در این زمینه، به رواج خودروهای شوتی و فعالیتهای غیرقانونی کمک کرده است.
استفاده از خودروهای شوتی به دلیل عدم رعایت استانداردهای ایمنی و فنی، جان رانندگان و مسافران را به خطر میاندازد. این خودروها معمولاً بهطور غیرمجاز و بدون گواهینامههای لازم فعالیت میکنند.
تصادفات ناشی از خودروهای شوتی در جادههای ناایمن کهگیلویه و بویراحمد، میتواند به مرگ و جراحتهای جدی منجر شود. این موضوع نه تنها جان افراد را به خطر میاندازد، بلکه به خانوادهها و جامعه آسیبهای اجتماعی و اقتصادی وارد میکند.
نیاز به طراحی و اجرای برنامههای اشتغالزایی که به جوانان کمک کند تا به مشاغل قانونی و پایدار روی آورند. این میتواند شامل حمایت از کارآفرینی و ایجاد کسب و کارهای کوچک باشد. ارائه آموزشهای لازم در زمینه ایمنی جادهای و ترویج فرهنگ استفاده از وسایل نقلیه ایمن و قانونی. این آموزشها میتواند شامل کارگاههای آموزشی برای جوانان و خانوادهها باشد.
ایجاد و تقویت قوانین و نظارت بر فعالیتهای حمل و نقل به منظور کاهش خطرات و تأمین ایمنی عمومی. همچنین، میتوان با ایجاد تسهیلات و مشوقهای مالی، جوانان را به سمت مشاغل قانونی سوق داد.