زمانی که درمورد جنایتهای جنگی پرسیده میشود اخبار مربوط به درگیریهای جاری در جهان به ذهن خطور میکند. صرفا واژه جنایت جنگی ممکن است گیجکننده به نظر برسد، زیرا جنگ همیشه شامل کشتار و ویرانی است؛ اما قوانین خاص نحوه جنگ را محدود میکند.
چرا به قوانین درمورد جنگ نیاز است؟
از نظر تاریخی، همیشه محدودیتهای کمی برای جنگها وجود داشت. جوامع انفرادی در برخی مواقع تلاش میکردند تا نحوه جنگ را کنترل کنند. اما در بیشتر تاریخ بشر، زمانی که کشورها به یکدیگر حمله کردند، تنها نظامیان نبودند که جان خود را از دست دادند؛ بسیاری از غیرنظامیان (مردم عادی که در جنگ شرکت نداشتند) جان خود را از دست داده و کل شهرها ویران میشدند.
پس از پایان جنگها، بازماندگان از کشور بازنده حتی ممکن بود بهعنوان بردگان به کشور پیروز منتقل شوند.
هیچ قانونی برای جنگ وجود نداشت که فتوحات مصریان و رومیان را در دوران باستان بین سالهای ۶۰۰ تا ۳۰ قبل از میلاد مسیح محدود کند. هیچ قانونی تهاجم مغول به اروپا را در قرن ۱۳ یا تهاجمهای استعماری اروپا به جوامع آمریکای لاتین، آفریقایی و آسیایی در قرنهای ۱۸ تا ۲۰ محدود نمیکرد.
حتی در طول جنگ جهانی دوم در دهه ۱۹۴۰، نظامیان آمریکایی و انگلیسی صدها هزار نفر را در بمباران شهرهای آلمان و ژاپن کشتند.
جنگ از چه زمانی قانونمند شد؟
هیچ دولت عالی جهانی وجود ندارد که بتواند برای همه کشورها قوانین وضع کند، بنابراین قوانین بینالمللی براساس قوانینی شکل میگیرد که کشورها موافقت میکنند به آنها احترام بگذارند. به این قوانین، معاهده میگویند.
کشورها و بسیاری از گروههای خصوصی در سراسر جهان در قرن ۱۹ شروع به کار برای توسعه قوانین جنگ کردند.
هدف معاهدههای اولیه درمورد جنگ بهطور عمده برای محافظت از نظامیان دربرابر درد و رنج غیرضروری بود. کشورها موافقت کردند که استفاده از سلاحهای خطرناکتر مانند گاز سمی را متوقف کنند. آنها همچنین کشتن دشمنان زخمی و نظامیانی را که سعی در تسلیم شدن داشتند ممنوع کردند، زیرا این کشتارها برای پیروزی در جنگ ضروری نیستند.
بعدها، پس از وحشت جنگ جهانی دوم، قوانین جنگ برای محافظت از غیرنظامیان گسترش یافت.
توسعه همه این قوانین بیش از یک قرن طول کشیده است. کشورها با آنها موافقت کردند، زیرا همه منافع مشترکی در محدود کردن برخی از بدترین جنبههای نحوه جنگ دارند. هدف این است که همه افراد درگیر جنگ تا حد امکان در امان بمانند؛ البته این درحالی است که این موضوع پذیرفته شده که برخی از افراد بیگناه همچنان جان خود را از دست خواهند داد.
جنایت جنگی چیست؟
قواعد جنگ اساسا در ۴ معاهده از سال ۱۹۴۹ به نام کنوانسیون ژنو تنظیم شده است. هر کشوری در جهان این قوانین را میپذیرد که در سالهای اخیر چندینبار گسترش یافته است.
کنوانسیونهای ژنو درمورد اقدامهایی که کشورهای متخاصم در جریان یک درگیری مسلحانه نمیتوانند انجام دهند بسیار مشخص است. به این اقدامهایی که نمیتوان انجام داد، جنایتهای جنگی میگویند.
در ادامه به چند مورد از جنایتهای جنگی اشاره شده است:
- قتل عمدی که با هدف نظامی مشروع توجیه نمیشود
- شکنجه
- وارد آوردن آسیب شدید به دشمنان
- زخمی کردن یا کشتن نظامیانی که تسلیم شدهاند
- حمله به غیرنظامیانی که در درگیری شرکت نمیکنند
- استفاده از برخی سلاحهای ممنوعه
- گرسنگی دادن مردم به عنوان یک سلاح جنگی
جنایتهای جنگی چگونه مجازات میشوند؟
بیشتر افراد بهطور کلی موافق هستند که قوانین جنگ قوانین خوبی هستند و کشورهای متخاصم باید از آنها پیروی کنند؛ اما مشکل اجرای این قوانین است.
جنایتهای جنگی بهطور مستقیم ازسوی دولتها یا سران طرفین درگیری انجام نمیشود، بلکه ازسوی افراد منفرد، مانند نظامیانی که دشمن اسیرشده را شکنجه میکنند یا محصولات یک خانواده را بیجهت از بین میبرند، انجام میشود. از آنجایی که افراد مرتکب جنایتها میشوند، افراد باید پاسخگو باشند.
- بیشتر بخوانید:
- درهای باز لاهه به روی هزاران پرونده جنایت نظامیان صهیونیست در غزه
- پرونده تجاوز رژیم صهیونیستی به بیمارستانهای غزه در شورای امنیت
بسیاری از کشورها قوانینی دارند که بیان میکند در طول جنگ چه کاری میتوان انجام داد و چه کاری را نمیتوان انجام داد. آنها بهطور کلی قوانین کنوانسیون ژنو را منعکس میکنند. با این حال، تاریخ نشان میدهد که دولتها و رژیمها بهطور معمول تمایلی به محاکمه نظامیان خود بهدلیل ارتکاب جنایتهای جنگی ندارند. اتهامهای مربوط به اینگونه جنایتها اغلب نادیده گرفته شده و مجازات خفیف یا رد میشود.
به همین دلیل محکمهای به نام دیوان بینالمللی کیفری وجود دارد. نمایندگانی از ۱۶۰ کشور در سال ۱۹۹۸ (سال ۱۳۶۶-۱۳۶۷ شمسی) در رم گرد هم آمدند تا این دادگاه جهانی را ایجاد کنند؛ این دادگاه میتواند درباره گناهکاری یا بیگناهی افراد متهم به ارتکاب جنایتهای جنگی و برخی جنایتهای بینالمللی دیگر تحقیق، محاکمه و تصمیمگیری کند.
امروز ۱۲۴ کشور صلاحیت دادگاه را پذیرفتهاند. اگر جنایتهای جنگی در این کشورها انجام شود، دادگاه میتواند اقدام کند. بهعنوان نمونه، رئیس یک نیروی شورشی در کنگو در سال ۲۰۱۴ به قتل و حمله عمدی به غیرنظامیان محکوم شد. او به مدت ۱۲ سال زندانی شد.
با این حال، چند کشور ازجمله آمریکا به اختیارهای دیوان بینالمللی کیفری رضایت ندادهاند. بسیاری از کشورها یا رژیمهایی که جنگهایی را انجام دادهاند، ازجمله رژیم صهیونیستی نیز قدرتهای این دادگاه را رد میکنند.
علاوه بر این، دادگاه بینالمللی کیفری هیچ نیروی پلیس بینالمللی برای بازداشت مظنونان ندارد؛ این دادگاه برای بازداشت افراد متهم به جنایتهای جنگی و تحویل آنها به دادگاه به دولتها متکی است.
در مواردی، سرانی که علیه آنها حکم بازداشت صادرشده گاهی به مناطق مختلف جهان سفر کردهاند، اما بازداشت نشدهاند.
انتهای پیام/