شناسهٔ خبر: 70748047 - سرویس اجتماعی
نسخه قابل چاپ منبع: جوان | لینک خبر

از هر ۵ دانش‌آموز ایرانی ۲ نفر هیچ چیز یاد نمی‌گیرد

اختلالات آموزشی را نه تشخیص می‌دهیم نه درمان می‌کنیم!

کارشناسان در گفتگو با «جوان»: پایه تربیت شهروندی، معنوی، اقتصادی و اجتماعی هر فرد از دوره ابتدایی است، اما متأسفانه در این دوره کم کاری‌های زیادی مشاهده می‌شود

صاحب‌خبر -
جوان آنلاین: تیمز به ما مسیری را نشان داد که به فکرش نیفتاده بودیم، آماری را به ما داد که دیگر فهمیدیم با خودمان چند چندیم. یعنی بدون آنکه هیچ هزینه‌ای کرده‌باشیم آمار برایمان درآورده و گفته که ۲۱ درصد از دانش‌آموزان هیچ نمی‌فهمند. حال داده‌هایی داریم که آماده است و می‌توانیم از آن برای بهتر انجام شدن آموزش بهره ببریم. چه بسا که این آمار شسته و رفته، هزینه‌های‌مان را نیز کاهش می‌دهد. بدون شک باید از همین مقطع ابتدایی شروع کنیم و به فکر آن باشیم که آموزش را علمی و عملی کنیم؛ علمی برای کسانی که می‌خواهند درس بخوانند و عملی برای کسانی که می‌توانند مهارتی بیاموزند و آینده‌ای مناسبی را برای خود بسازند. 
 
نیاز به تعادل در جامعه داریم. تعادلی که به کمک آن مسیر درست را پیدا کنیم. تا قبل از این شاید فکر می‌کردیم همه چیز در دبیرستان است و بعد از آن باید تصمیم بگیریم که یکسری بروند هنرستان تا زودتر وارد بازار کار شوند و یکسری هم برای رفتن به دانشگاه و مدارک تحصیلی عالیه بگیرند، اما حالا می‌دانیم که این کار باید از همان دوره ابتدایی آغاز شود. وقتی یک کودک توان یادگیری دروس را ندارد و استعدادش در جای دیگری شکوفا می‌شود، نباید تا ۱۸ سالگی برای این یادگیری صفر هزینه کند و وقتش را هدر دهد، چراکه هم بودجه آموزش به هدر می‌رود و هم آن دانش‌آموز از درس و تحصیل زده می‌شود و فرصت برای آینده‌سازی را از دست می‌دهد. شاید هم نهایت به شغل‌های کاذب رو بیاورد که هیچ سودی برایش ندارد. تمام اینها تلنگری است که نتایج آزمون تیمز ۲۰۲۳ به ما نشان می‌دهد، چراکه ما تا پیش از این به دنبال این نبودیم که ببینیم آیا کودکانی هستند که در دوران تحصیل خود هیچ نیاموزند؟! بدتر اینکه تفکر ما همیشه روی این بوده که برترین‌ها را پیدا و روی آنها کار کنیم تا به یک سمبل تبدیل شوند، اما هیچ وقت به دنبال این نبودیم آن‌ها که هیچ نمی‌آموزند و جزو بدترین‌ها هستند، چند نفرند، کجا می‌روند و به چه کاری مشغول می‌شوند؟ بدترین‌هایی که بدون شک، بدترین در همه چیز نیستند. حال این هنر نظام آموزشی کشور است که ببیند بدترین‌ها در کجا می‌توانند قوی‌تر ظاهر شوند و طبق همان هم، آنها را به مسیر بهتری هدایت کند. 
 
 سؤالی ساده که نیمی از دانش‌آموزان قادر به پاسخگویی به آن نبودند!
مطالعه تیمز از سال ۱۹۹۵ به‌طور دوره‌ای هر چهار سال یک‌بار با مشارکت نزدیک به ۱۰۰ کشور در پایه‌های چهارم و هشتم برگزار می‌شود. در این آزمون، ۲۵ کشور منطقه نیز حضور دارند. ایران به‌منظور ارزیابی دقیق کیفیت آموزش، به‌ویژه در دوره ابتدایی، در این مطالعه شرکت می‌کند تا عملکرد دانش‌آموزان کشور را در مقایسه با سایر کشور‌های شرکت‌کننده، به‌ویژه در منطقه، بررسی کند. حال عملکرد ایران در آزمون تیمز ۲۰۲۳ نشان داده که ایران با میانگین نمره ۵۰۰ فاصله دارد و عملکرد آن در هر دو درس ریاضی و علوم پایین‌تر از مقیاس وسط است. علاوه بر آن مشخص شده که ۲۱ درصد دانش‌آموزان ایرانی در سطح بسیار ضعیف قرار دارند. 
مسعود کبیری، مدیر مرکز مطالعات تیمز و پرلز ایران در این رابطه گفته: «۴۱ درصد دانش‌آموزان ایرانی به نقطه ۴۰۰، یعنی پایین‌ترین سطح عملکرد، نمی‌رسند و ۲۱ درصد آنها بسیار ضعیف هستند. از هر پنج دانش‌آموز ایرانی، دو نفر اصلاً یاد نمی‌گیرند و ۷۰ درصد دانش‌آموزان مدارس روستایی پسرانه به حداقل سطح یادگیری نمی‌رسند.» او افزود: «کسب نمره پایین در آزمون تیمز بسیار ساده است و شامل سؤالاتی ابتدایی مانند انجام چهار عمل اصلی ریاضی و خواندن یک نمودار ساده است. یکی از سؤالات آزمون تیمز پایه چهارم این است: «۴۰۳- ۱۰۰۰ چند می‌شود؟» در سال ۲۰۲۳، ۵۹ درصد دانش‌آموزان به این سؤال ساده پاسخ درست دادند، که نشان می‌دهد تقریباً نیمی از دانش‌آموزان قادر به پاسخگویی به آن نبودند!»
 
 صدای دانش‌آموزان ابتدایی شنیده نمی‌شود
سیدمحمد مرد، دکترای مدیریت آموزشی در این رابطه به «جوان» می‌گوید: «اینکه ۲۱ درصد از دانش‌آموزان ابتدایی هیچ چیزی یاد نمی‌گیرند، عجیب است، اما نباید منکر ایرادات نظام آموزشی نیز شد؛ ایراداتی که سبب شده دانش‌آموزان ابتدایی درک بسیار کمی از مطالب «فارسی»، «علوم» و «ریاضی» داشته باشند. پرواضح است که نیاز به تغییراتی اساسی در این مقطع داریم، موضوعی که باید در کوتاه‌ترین زمان ممکن بدان رسیدگی شود.» این واقعیت تلخی است که آموزش در دوره ابتدایی از کیفیت مطلوب و حتی استانداردی برخوردار نیست، واقعیتی که حالا آزمون تیمز آن را به رخ‌مان کشیده‌است. آقای مرد با اشاره به این موضوع اظهار می‌دارد: «دانش‌آموزان ابتدایی صدا ندارند، آنها نمی‌توانند به فضای کلاس، کمبود امکانات و نوع تدریس معلم‌شان اعتراض کنند.»
او ادامه می‌دهد: «در حالی که مقطع ابتدایی از اهمیت فراوانی برخودار است و مهم‌ترین دوره آموزشی به حساب می‌آید، اما به صورت دسته چندم به آن نگاه می‌شود؛ مسئله‌ای که ناشی از ناآگاهی و سواد اندک سیاست‌گذاران در حوزه تعلیم و تربیت است.»
دکترای مدیریت آموزشی با بیان اینکه این نگاه دسته چندم به دوره ابتدایی دلایل متعددی دارد، توضیح می‌دهد: «یکی از مواردی که بی توجهی و عدم رسیدگی به دوره ابتدایی را نشان می‌دهد در مورد نیروی انسانی است. بدون شک یک معلم کارآمد در دوره ابتدایی نقش مهمی در پیشرفت تحصیلی و سواد دانش‌آموزان ایفا می‌کند. وقتی معلمی که انگیزه اندکی برای کار دارد و شاید از روی اجبار و نه اختیار این دوره را انتخاب کرده‌باشد، مشخص است که نتایج فاجعه‌بار، چون نتایج آزمون تیمز به بار بیاید. بار‌ها و بار‌ها تأکید شده که معلمانی باید در دوره ابتدایی مشغول به کار شوند که در سطح یک استاد دانشگاه باشند، مسلط بر رموز و فنون روانشناختی، علوم جدید تربیتی، و فنون و مهارت‌های تدریس باشند تا بتوانند دانش‌آموزان را به نقطه مطلوب برسانند، اما آن چیزی که در کف مدرسه اتفاق می‌افتد، خلاف این نیاز را نشان می‌دهد.»
او می‌افزاید: «معمولاً این معلمان دوره ابتدایی از فیلتر‌های گزینش تخصصی، عبور داده نمی‌شوند، بسیاری از این معلمان براساس آزمون و خطا و براساس تجربه، کار با دانش‌آموزان را در این دوره یاد می‌گیرند که آسیب‌های زیادی را به دنبال دارد. بدتر اینکه بسیاری از مدارس دوره ابتدایی در مناطق مختلف، سرباز معلم‌های لیسانسه با رشته‌های غیرمرتبط و پرت را به کار می‌گیرند که مثال‌های بسیار زیادی از آن دارم.»
 
 اهمیت دادن به دوره ابتدایی در عمل، نه حرف.
اما چه باید کرد؟ آقای مرد در رابطه با این پرسش، پاسخ می‌دهد: «اولین و مهم‌ترین تغییری که باید انجام شود، تغییر نگاه و نگرش به دوره ابتدایی است. ما باید دوره ابتدایی را نه در حرف، بلکه در عمل، مهم‌ترین دوره آموزش بدانیم، یعنی آموزش و پرورش می‌بایست برای معلمان ابتدایی و دانش‌آموزان این دوره، حداقل ۵/۱ برابر بودجه بیشتری نسبت به دوره‌های دیگر اختصاص دهد. از طرفی گزینش‌های حرفه‌ای معلمی برای این دوره باید بسیار سفت و سخت انجام شود. وقتی می‌دانیم معلمان دوره ابتدایی تا حدود ۹۰ درصد در رفتار و یادگیری دانش‌آموز دارند، باید همه توجه خود را به این سمت و سو ببریم. بی‌تردید اگر معلم خوب و کاربلد باشد، می‌تواند بهداشت روانی دانش‌آموز را تأمین کند، به او انگیزه بدهد و اختلالات یادگیری‌اش را برطرف سازد.»
دکترای مدیریت آموزشی با بیان اینکه نیاز به یک بازنگری جدی در دوره ابتدایی وجود دارد، می‌گوید: «پایه تربیت شهروندی، معنوی، اقتصادی و اجتماعی هر فرد از دوره ابتدایی است، اما متأسفانه در این دوره کم‌کاری‌های زیادی مشاهده می‌شود. باید همه ما اعم از رسانه‌ها، سیاستگذاران و مسئولان وزارتخانه دست به دست هم بدهیم تا هم محتوای متناسب با شرایط سنی دانش‌آموزان ابتدایی مهیا شود و هم محیطی جذاب، زیبا و شاد، (محیطی به اصطلاح متناسب با روحیات کودکان) برای دانش‌آموزان ابتدایی درنظر گرفته شود تا یادگیری در این دوره به بهترین شکل ممکن انجام شود. در غیر این صورت «خشت اول، چون نهد معمار کج تا ثریا می‌رود دیوار کج». به امید روزی که صدای دانش‌آموزان ابتدایی شنیده شود و مطالبات و نیازهایشان توسط نظام آموزشی به دقت و با توجه خاص و ویژه‌ای مورد بررسی قرار گیرد.»
 
 اختلالی که در عملکرد تحصیلی مؤثر است
دکتر آزاد محمدی، عضو هیئت علمی دانشگاه فرهنگیان و مدیر سابق توانبخشی وزارت آموزش و پرورش در سازمان استثنایی کشور در رابطه با آمار جدید تیمز به «جوان» می‌گوید: «آمار نگران‌کننده‌ای است که عملکرد نامطلوبی را از دانش‌آموزان ایرانی نشان می‌دهد. بدون شک عوامل مختلفی در این زمینه نقش دارند که باید مورد بررسی قرار گیرد.»
او یکی از عوامل مهم در کاهش سطح یادگیری دانش‌آموزان را نادیده گرفتن اختلالات عصبی - تحولی آنها می‌داند و افزود: «متأسفانه مرکزی که بتواند به صورت مستمر و مطلوب، اختلالات شناختی و یادگیری برای سنین پیش از دبستان (یعنی سن یک تا شش سال) را تشخیص دهد و درمانشان کند، وجود ندارد. این باعث می‌شود کودک با چنین اختلالاتی، قاعدتاً نقص‌عملکردی، رفتاری و شناختی خواهد داشت و تأخیر رشدی و‌رسشی پیدا خواهد کرد که بر یادگیری و انتظارات اطرافیان و مدرسه تأثیرگذار خواهد بود. در صورتی که اگر پیش از ورود به مدرسه این اختلالات شناسایی شوند، قابل درمان یا حداقل قابل خفیف کردن خواهد بود و به درجات عمیق و شدید منجر نخواهد شد.»
عضو هیئت علمی دانشگاه فرهنگیان ادامه می‌دهد: «از سال گذشته، مرکزی به عنوان مرکز جامع سنجش آموزش توانبخشی و مداخله بهنگام در وزارتخانه آموزش و پرورش تأسیس شد، اما همچنان نیرو، ابزار و تجهیزات تخصصی به آن معنا که باید در اختیارش قرار نگرفته است، به همین دلیل امروز همچنان خلأ چنین موضوع مهمی در کشور دیده می‌شود و ما با تعداد زیادی از دانش‌آموزان ابتدایی مواجه هستیم که از همان بدو ورود به مدرسه، با اختلال نقص توجه و طیف‌های دیگری از اختلالات مواجه هستند که مشخصاً در عملکرد تحصیلی‌شان اثر می‌گذارد و همین اثر سوء در آزمون‌های بین‌المللی خودش را نشان می‌دهد.»
 
 لزوم ارزیابی کودکان یک تا ۶ سال 
محمدی به نبود ارزیابی شناختی در سنین یک تا شش سالگی و مشکلاتی که در دوره تحصیل ایجاد می‌شود، اشاره می‌کند و می‌گوید: «توجه یا کار ویژه‌ای از لحاظ ارزیابی شناختی روی کودکان یک تا شش سال انجام نمی‌شود. حتی در دوره پیش‌دبستانی هم تمرکز و توجهی بر این موضوع نیست. عمدتاً در دوران پیش دبستانی شعر، حروف الفبا و ریاضی یاد داده می‌شود؛ آموزش‌هایی که خوب است، اما بدون شک شناخت اختلالات شناختی و عصبی نسبت به آموزش الفبا و ریاضی اولویت بالاتری دارد.»
مدیر سابق توانبخشی وزارت آموزش و پرورش در سازمان استثنایی کشور می‌افزاید: «نباید زمان و فرصت طلایی برای شناخت مشکلات یادگیری کودکان را از دست بدهیم و آنها را با این مشکلات پشت نیمکت‌های درس بنشانیم. کشور‌های پیشرو در نظام آموزشی برای این مسئله اهمیت زیادی قائل می‌شوند در کشور ما، اما به صورت نظام‌دار و ویژه به آن پرداخته نشده و مورد توجه قرار نگرفته‌است. در نتیجه این بی‌توجهی، شاهد بد کارکردی تحصیلی دانش‌آموزان ایرانی در یادگیری در آزمون‌های بین‌المللی هستیم.»
او به عوامل دیگری نیز اشاره می‌کند و می‌گوید: «نبود زیرساخت‌های آموزشی لازم، از دیگر عواملی است که سطح یادگیری دانش‌آموزان را کاهش می‌دهد. وقتی فضای سرانه آموزشی استاندارد نیست و نسبت به جهان فاصله معناداری دارد، وقتی در کلاس‌های درس ۴۰ نفر دانش‌آموز می‌نشینند و در همهمه درس می‌خوانند، معلم فرصت کافی برای کار با آنها را ندارد. از طرفی کمبود فضا سبب می‌شود که بچه‌ها از آن نشاطی که باید برخوردار نشوند و همه اینها در کاهش سطح یادگیری آنها اثرگذار است.»
عضو هیئت علمی دانشگاه فرهنگیان تصریح می‌کند: «در دنیا جدید امروز و پیچیدگی‌هایی که دنیای دیجیتال و هوش مصنوعی ایجاد کرده، می‌توانیم به روز‌تر باشیم و با کمک گرفتن از متخصصان و اندیشمندان، فرصت‌های یادگیری آموزشی فعالانه‌تری را ایجاد کنیم. بدون شک با طراحی محیط‌های آموزشی پویاتر و به کار‌گیری معلمانی توانمندتر، گامی مهم در جهت ارتقای نظام آموزشی در دوره ابتدایی برمی‌داریم. در غیر این صورت فاصله ما با دنیا روز به روز، بیشتر و بیشتر خواهد شد.»
او در پایان تأکید می‌کند: «این آزمون‌ها به هر حال یک رویه‌ای را به ما نشان می‌دهد که نسبت به سالیان گذشته با افت محسوسی مواجه شده‌است، حالا اگر دست روی دست گذاشته شود و ایرادات و اشکالات برطرف نشود، بعید نیست که در آینده، باز هم همین افت محسوس را از آینده‌سازان کشورمان شاهد باشیم؛ موضوعی که خسران زیادی به دنبال دارد و نباید به سادگی از کنار آن عبور کنیم.»