به گزارش پایگاه فکر و فرهنگ مبلغ، امید، اصلیترین سرمایه زیست انسان است. فردی که به آینده امیدوار باشد، احساس میکند همهچیز دارد؛ زیرا خوشبختی واقعی و سعادت ابدی در احساس آرامش، امید و خوشبینی نهفته است. کسی که از آرامش روان بیبهره باشد، با ناآرامیهای ذهنی و نگرانیهای فراوانی دستوپنجه نرم میکند و حتی در اوج قدرت مادی نیز احساس کمبود دارد.
بنابر روایت ایکنا، در تعالیم ادیان آسمانی نیز نمیتوان آموزهای یافت که از امید به آینده و تبعات آن بیبهره باشد. این تعالیم بهطور مستقیم یا غیرمستقیم به بهبود وضعیت بشر و تحقق آرمانهایش در آینده اشاره دارند. ادیان آسمانی با منشأ وحیانی، بیشتر از سایر آیینها بر امید و امیدواری تأکید داشتهاند و بسیاری از اعتقادات دینی پیروان آنها نیز با این مفهوم در ارتباط است.
یادداشت پیش رو بهطور خاص به چگونگی بازتاب مفهوم «امید» در متون دینی اسلام و مسیحیت میپردازد و تلاش دارد تا ویژگیهای کلی این آموزه را در این متون ترسیم کند تا زمینهای دیگر برای نزدیکی هرچه بیشتر ادیان فراهم شود.
نگاه انسان همواره به آینده دوخته شده و دنبال چیزی است که آن را در حال حاضر ندارد؛ از اینرو انسانی که آیندهای برای خود متصور نیست، ناامید است و خود را از موهبت داشتن جهان درونی و برونی بهتر و روشنتر محروم میکند و از استعدادها و امکانات آینده بیبهره میماند. از طرف دیگر، وجود ظلم و ستم در جهان، همواره خرد انسانی را درگیر این اندیشه کرده است که آیا وضعیت به همین شکل باقی خواهد ماند؟ انسانها همیشه در طول تاریخ، به تناسب عقل و دین خود، در انتظار پایان مشکلات و مسائلشان بودهاند.
امید؛ فصل مشترک ادیان ابراهیمی
یکی از اشتراکات قابل توجه ادیان ابراهیمی، امید به فرارسیدن روزی است که عدالت در جهان جاری شود؛ روزی که سرانجام حق بر باطل غلبه میکند و انسانها از گرفتاریها رها میشوند. امید است که فرد دیندار را به نیکوکاری و گسترش عدالت در زندگی فردی و اجتماعی تشویق میکند و زمینه فضایل خیرخواهانه را در جامعه گسترش میدهد. از سوی دیگر، مفاهیم مشترک در ادیان میتواند اساس گفتوگوی ادیان الهی و زمینهای برای رفع سوءتفاهمها و دستیابی به وحدت باشد. رسیدن به این تفاهم میتواند پایهگذار جهانی بهتر باشد که در آن صلح و آرامش حقیقی برقرار است.
امید در عهد جدید
در این نوشتار بهمنظور بررسی جایگاه امید در تعالیم مسیحیت از منابعی همچون متن عهد جدید و تعدادی از آثار معتبر محققان غربی استفاده شده است: اناجیل سهگانه (متی، مرقس و لوقا)، تفکرات یوحنا، اندیشههای پولس و فرقههای مسیحیت و اندیشه علمای متأخر. از این مجموعه، دو نظام الهیاتی کاملاً متفاوت برداشت میشود؛ یکی الهیات مربوط به اناجیل متی، مرقس و لوقا که همسو با تعالیم یهودیت و عهد قدیم است و بخشی دیگر که بر وضعیت انسان و نیاز او به منجی آسمانی تأکید دارد.
در کتاب مقدس مسیحیان به مفهوم امید توجه ویژهای شده است، بهطوری که امید در زندگی یک مسیحی نقش خاصی ایفا میکند. در کتاب مقدس از دو واژه امید و انتظار برای تبیین و اشاره به مضمون امید استفاده شده است؛ برای نمونه در قورنتیان آمده: «برای ما مکتوب است که شخمزننده باید به امید شخم بزند و خردکننده خرمن نیز باید در امید یافتن قسمت خود باشد.» (قورنتیان، ۱۰:۹) بنابراین امید با انتظار به دست میآید؛ انتظاری که سرمنشأ برکاتیست که آرامش و نجات را در پی دارد و هم در دنیا و هم در آخرت با انسان همراه است.
متکلمان و عالمان مسیحی از هفت فضیلت اصلی در تعالیم دینی خود نام بردهاند؛ چهار فضیلت انسانی و طبیعی (خردمندی، شکیبایی، اعتدال و عدالت) و سه فضیلت الهیاتی (ایمان، امید و محبت.) این سه فضیلت الهیاتی مستند به عهد جدید است. در عهد جدید چنین آمده: «سه چیز همیشه باقی خواهد ماند؛ ایمان، امید و محبت.» (قورنتیان ۱۳:۱۳) بنابراین امید در الهیات مسیحی یکی از سه عنصر اصلی شخصیت مسیحی و خداپسندانه را تشکیل میدهد.
منشأ امید در تعالیم مسیحیت
یکی از عقاید محوری در عهد جدید این است که انسانها فراخوانده شدهاند تا به خداوند ایمان داشته باشند، به او امید ببندند و تکیه و اعتماد کنند. باور به خداوند و اطمینان به او همراه با عمل به رفتارهای اخلاقی و عقلانی، تضمینی برای بهبود اوضاع زندگی انسان محسوب میشود. اگر فردی به کسی اعتماد کند، طبعاً سخنان او را میپذیرد، خواستههای او را انجام میدهد، با او راز و نیاز میکند، امیدوارانه به وعدههایش چشم میدوزد و اتحاد با او را تجربه میکند. در دیدگاه عهد جدید، امید در ایمان و اعتماد به خداوند ریشه دارد. رسیدن به این امید مستلزم صبر و محبت است.
مطابق با تعلیمات عهد جدید، هنگامی که محبت و امید، مبدأ بروز احساسات نفس واقع شود و در عمق وجود آدمی ریشه کند، اشتیاق او را برمیانگیزاند تا فرد، خود داوطلبانه با علاقه و شور فراوان به انجام کارهای نیک و عامالمنفعه بپردازد؛ از این رو دیگر عناد، بدخواهی، طغیان و ناامیدی در وجود این فرد راهی ندارد. فقط آن امیدی که در اعتماد به خداوند ریشه دارد، میتواند به کل زندگی انسان تحرک و پویایی ببخشد و او را به سوی آیندهای سعادتمند هدایت کند.
در تعالیم مسیح، اگر فردی از امید بیبهره باشد، عوامل ناراحتی در جانش نفوذ میکند و او را به یأس و خودباختگی میرساند. کسی که از سرمایه امید بیبهره است، در برابر عوامل نامساعد طبیعی به سختی آسیبپذیر میشود و بهدلیل نداشتن پشتوانهای محکم همچون ایمان، خود را اسیر طبیعت و محکوم به قدرتهای قهار آن میداند. چنین فردی هرگز برای محبت به دیگران انگیزهای نخواهد داشت و تلاشی برای رفع نواقص و کمبودهای دیگران نمیکند و بهزودی در باتلاق ناامیدی و افسردگی همیشگی فرو میرود.
مفهوم امید در عهد جدید با مفاهیم و اصطلاحات دیگری مانند ملکوت، نجات، رستگاری، آمرزش و منجیگرایی پیوند خورده است. هنگام بحث درباره امید، خواه ناخواه از دیگر مفاهیم نیز سخن به میان میآید. زمینه اصلی امید در زندگی انسانها، هم به ساحت روحی و آرمانخواهی بشر و هم به تعالیم و آموزههایی که در متون دینی ادیان الهی منعکس شده است، بازمیگردد.
تعالیم یوحنا درباره امید
یوحنا یکی از نویسندگان عهد جدید تأکید زیادی بر امید به خداوند و انتظار بازگشت به سوی او دارد. او میگوید: «خاطرتان آسوده باشد. شما که به خدا امید دارید، به من نیز امید داشته باشید. نزد پدر من خدا، جا بسیار است. من میروم تا آنجا را برای شما آماده کنم، وقتی همهچیز آماده شد، بازخواهم گشت و شما را خواهم برد تا جایی که من هستم، شما نیز باشید.» (یوحنا، ۳:۱۴) بنابراین یوحنا همواره میکوشد تا از طریق تقویت روح امید در میان مردم، آنها را به زندگی جاوید و بهرهمندی از مزایای آن هدایت کند. او به وضوح بیان میکند که مسیح عامل ایجاد امید است و هرکس به خداوند امید دارد، باید به مسیح نیز امید داشته باشد.
در بخشی از انجیل آمده: «خواست خداوند چنین است که هرکس فرزند او را دید و به او ایمان آورد و امید بست، از همان وقت زندگی جاوید بیابد و من در روز قیامت او را زنده کنم.» (یوحنا ۶: ۳۹ ـ ۴۰). این عبارت یوحنا نشان میدهد که مسیح سرچشمه امید برای تمام موجودات زنده است؛ زیرا با امیدداشتن به او، زندگی جاوید و آرامش ابدی از همان لحظه برای انسان روشن میشود. یوحنا معتقد است که حیاتبخشی مسیح به تمامی موجودات به مفهوم فدا و واقعه رستاخیز او از مردگان اتکا دارد. مسیح برای نجات مردم به صلیب کشیده شد و مجازات گناهان بشر را تحمل کرد (اول یوحنا، ۴:۹؛ رومیان ۵:۸؛ اول قرنتیان ۵:۷) این فداکاری او، نوعی تقارن و توازن با حیاتبخشیدن به ایمانداران و ایجاد امید دوباره در ایشان دارد.
در جایی دیگر، یوحنا به یکی از آثار و کارکردهای امید که همان تقویت روح محبت و احسان به دیگران است، اشاره میکند: «اگر به خداوند امید داریم و او را دوست میداریم، باید حکم او را نیز اطاعت کنیم و حکم او از ابتدا این بوده است که به یکدیگر محبت کنیم» (یوحنا، ۶:۳) به همین دلیل، کسی که به مسیح امید دارد، محبت او به دیگران نیز بیشتر و کاملتر میشود (یوحنا، ۱۹:۳) و در روز داوری، نه تنها ناامید و شرمنده نخواهد بود، بلکه با روحی سرشار از امید در پیشگاه او حاضر خواهد شد. (یوحنا، ۴: ۱۸ ـ ۱۷) در مقابل، کسانی که به مسیح امید ندارند، چون به خداوند که فرستنده اوست، امید ندارند، از همین حالا در محکومیت و تاریکی به سر میبرند و فرجامی جز تباهی و ناامیدی نخواهند داشت. (یوحنا، ۴۱:۳)
امید در قرآن کریم
موضوع امید و امیدواری به آینده در قرآن کریم بارها و به شیوههای گوناگون بیان شده است. قرآن، این نسخه شفابخش الهی بارها انسان را به امید و امیدواری ترغیب و تشویق کرده است. تفکر در قصههای قرآن، ما را به این حقیقت رهنمون میکند که یکی از اهداف بیان این قصهها، تحکیم روح امید در دل اهل ایمان است: «وَکُلًّا نَقُصُّ عَلَیْکَ مِنْ أَنْبَاءِ الرُّسُلِ مَا نُثَبِّتُ بِهِ فُؤَادَکَ؛ و هر یک از سرگذشتهای پیامبران را که بر تو حکایت میکنیم، چیزیست که دلت را به آن استوار میگردانیم.» (هود، ۱۲۱) خداوند از طریق بیان زندگی این انسانهای نمونه که مظهر کامل و تمام اسمای نیکوی الهی هستند، به پرورش روحیه امید و تقویت آن در سایر افراد بشر میپردازد.
امیدواری در قرآن کریم فقط به این دنیا محدود نمیشود، بلکه آخرت آدمی را نیز شامل میشود. بشارت به بهشت، امیدیست که قرآن کریم برای زندگی جاودان آخرت مطرح کرده و با بیان جزئیات آن، شوق مؤمنان را برای رسیدن به آن بیشتر میکند. (توبه، ۲۲ ـ ۲۱) اگر از دوزخ نیز سخن به میان آمده، برای این است که انسانها برای رسیدن به بهشت تلاش کنند و زاد و توشه لازم را برای سفر آخرت فراهم آورند. قرآن کریم بارها سفارش کرده است که از رحمت الهی ناامید نشوید: «لَا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ» (زمر، ۳۹) و همواره در انتظار آن باشید؛ چراکه رحمت خداوند از تمامی آنچه انسانها برای خود جمع میکنند، برتر و بالاتر است. (آلعمران، ۱۵۷) فقط گمراهان و کافران از رحمت او ناامیدند: «وَمَنْ یَقْنَطُ مِنْ رَحْمَةِ رَبِّهِ إِلَّا الضَّالُّونَ.» (حجر، ۵۶)
امید واقعی در قرآن کریم در ارتباط با الله و در راستای تکامل انسان، خلیفةاللهی و جانشینی خدا بر روی زمین است: «وَإِذْ قَالَ رَبُّکَ لِلْمَلَائِکَةِ إِنِّی جَاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلِیفَةً.» (بقره، ۳۰) این امید واقعی در راستای تجلی این صفت الهی نهادینهشده در وجود بشر است و آدمی وظیفه دارد در راستای دستیابی به این امید راستین، به سایر امیدها و اهداف دنیوی خود نیز جامه عمل بپوشاند؛ فقط در این صورت است که انسان در این دنیای وحشتزا و هراسانگیز و در کشاکش عوامل و موانع فراوان شیطانی و نفسانی، آرامش واقعی را کسب میکند و حیات واقعی محقق میشود.