جوان آنلاین: یکی از کاربران توئیتری در صفحه خود با اشاره به گزارش منتشر از سوی فارن افرز درباره مناقشات دیرینهی کرهی جنوبی و شمالی نوشت:
اخیراً مقالهای در «فارن افرز» منتشر شده است که اگرچه بر مناقشات دیرینهی کرهی جنوبی و شمالی با محوریت دستیابی به تسلیحات هستهای متمرکز است، اما به اقتضای موضوع بحث تمام ادلّه حول ضرورت هستهای شدن کره جنوبی میتواند بهطور غیرمستقیم در مورد ایران فرض شود و در پسزمینهی ژئوپولیتیکی ایران خوانده شود.
این مقاله با عنوان «چرا کرهی جنوبی باید هستهای شود؟» به تشریح فشارهای فزایندهای میپردازد که از درون کره جنوبی تشدید شده و هستهای شدن کره جنوبی را تنها پاسخ مقتضی برای مهار تهدیدات فزایندهی کره شمالی در شرایط عدم اطمینان به پایبندی ایالات متحده نسبت به تعهدات بینالمللی خود میداند.
این گزارش پیامدهای استراتژیک، دیپلماتیک و منطقهای یک کره جنوبی مجهز به سلاح هستهای را بررسی میکند و نشان میدهد که چنین اقدامی به ویژه در آستانهی آمدن ترامپ، هم به لحاظ امنیتی منافع و نیازهای کره جنوبی را تأمین میکند، و هم به طور متناقضی منافع استراتژیک بلندمدت آمریکا را تضمین خواهد کرد.
اهمیت هستهای شدن کره جنوبی
۱. تهدید دائمی کره شمالی:
گسترش زرادخانهی هستهای کره شمالی و اقدامات تحریکآمیز این دولت موجب میشود که کره جنوبی احساس آسیبپذیری کند.
۲. غیرقابل اعتماد بودن ایالات متحده:
دولتهای گذشتهی آمریکا به ویژه دولت ترامپ در دور قبلی ریاست جمهوری خود، تردیدهایی جدی در خصوص تمایل ایالات متحده برای دفاع از متحدان خود ایجاد کرده است.
۳. فشارهای منطقهای:
چین و روسیه به عنوان دو قدرت متحد کره شمالی، اگرچه منتقد هستهای شدن احتمالی کره جنوبی هستند، اما نتوانسته یا در واقع نخواستهاند از نفوذ خود برای مهار تهدیدآفرینیهای هستهای کره شمالی استفاده کنند.
مزیتهای هستهای شدن کره جنوبی
۱. استقلال استراتژیک:
یک زرادخانهی داخلی، وابستگی سئول به بازدارندگی گستردهی ایالات متحده (در قالب چتر هستهای یا توافقنامهی ۱،۲,۳) را کاهش میدهد.
۲. برابری در بازدارندگی:
دستیابی به موازنهی هستهای با کره شمالی میتواند بهطور موثری از هرگونه تعرض مرزی و ارضی جلوگیری کند.
۳. تقویت اتحاد منطقهای:
یک کرهی جنوبی هستهای، مانند فرانسه یا بریتانیا در ناتو، میتواند به امنیت منطقه کمک کند، بدون اینکه بار سنگینی بر دوش ایالات متحده بگذارد.
گزینههای جایگزین و محدودیتها
۱. استقرار سلاحهای هستهای تاکتیکی ایالات متحده:
این گزینه ناکارآمد است، زیرا کنترل این تسلیحات در اختیار ایالات متحده است و به نگرانیهای کره جنوبی ناظر به رها شدن در میانهی بحران پاسخ نمیدهد.
۲. اشتراکگذاری هستهای:
این گزینه اگرچه از مورد قبل اندکی مطلوبتر است، اما همچنان بازدارندگی کره جنوبی را به تصمیمات ایالات متحده منوط میکند و استقلال کره جنوبی در تأمین امنیت خود را برآورده نمیکند.
۳. استراتژی بازدارندگی هستهای نهفته:
این قابلیت بدون تسلیحات کامل راه حلی میانه ارائه میدهد، اما فاقد مزایای بازدارندگی کامل است.
پیامدهای استراتژیک
۱. برای ایالات متحده:
دادن مجوز به سئول برای توسعهی بازدارندگی خود از طریق هستهای شدن، میتواند از مخاطراتی که در یک تنش نظامی بالقوه در حوزهی آسیای شرقی مستقیماً ایالات متحده را متأثر میکند بکاهد، مؤتلفان ایالات متحده را برای برعهده گرفتن مسئولیتهای دفاعی بیشتر ترغیب کرده و ارزشهای لیبرالدموکراتیک در چارچوب مورد نظر امریکا ناظر بر خودپویی استراتژیک متحداناش را تقویت کند، و اتحاد راهبردی ایالات متحده و کره جنوبی را محکمتر کند.
۲. برای منطقهی شرق آسیا:
هستهای شدن کره جنوبی از یک سو میتواند به ثبات منطقهای بیانجامد و وضعیت امنیتی شبهجزیره را با ایجاد بازدارندگی در مقابل کره شمالی تثبیت کند، اما از سوی دیگر ممکن است خطر واکنش چین و روسیه را به دنبال داشته باشد و یا در بدترین سناریو، به دوئل هستهای کرهی جنوبی و کره شمالی منتهی شود.
۳. برای نظام بینالملل:
بدعت عضویت کشورهای بیشتر در باشگاه کشورهای هستهای، نه فقط در اردوی ناهمسو با سیاستهای ایالات متحده میتواند میل به هستهای شدن را تقویت کند، بلکه در کشورهای همسو و همسود نیز انتظار هستهای شدن بر مبنای معیارهای مشابه کره جنوبی را افزایش میدهد. (مثلاً ترکیه و عربستان سعودی)
استقلال در تأمین امنیت، توسعهی بازدارندگی، مهار تهدیدهای پیرامونی، و دستیابی به همترازی در بازدارندگی به ویژه در سطح منطقهای، مواردی هستند که هستهای شدن کشورها را موجّه میکنند. اگر هستهای شدن کره جنوبی مشروع باشد، هستهای شدن ایران نه فقط امری مشروع، که ضرور است.
محقّق شدن چنین وضعیتی، زلزلهای سخت در نظم کنونی بینالملل خواهد بود.