شناسهٔ خبر: 70699991 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: جام‌جم آنلاین | لینک خبر

فرانسه در بحران: دلایل آشوب و سرنوشت پیش‌رو

فرانسه به‌عنوان یکی از مهم‌ترین بازیگران سیاسی و اقتصادی اروپا، در ماه‌های اخیر شاهد تحولات و ناآرامی‌هایی بوده که تصویر آن کشور را به‌عنوان یک دموکراسی باثبات و توسعه‌یافته به چالش کشیده است. از سقوط دولت امانوئل ماکرون تا خشونت‌های بی‌سابقه در آستانه تعطیلات کریسمس، فضای ملتهب جامعه فرانسه نشان‌دهنده بحران‌های ساختاری عمیقی است که فراتر از رخدادهای روزمره، ریشه در چالش‌های اجتماعی، اقتصادی و سیاسی دارد.  

صاحب‌خبر -
بحران دولت ماکرون: از وعده تا عمل  
امانوئل ماکرون که با وعده اصلاحات اقتصادی، اجتماعی و تقویت موقعیت بین‌المللی فرانسه به قدرت رسید، در اجرای برنامه‌های خود با مقاومت گسترده‌ای مواجه شد. سیاست‌های اقتصادی او، از جمله اصلاحات بازنشستگی و کاهش هزینه‌های عمومی، با مخالفت شدید اتحادیه‌های کارگری و اقشار آسیب‌پذیر روبه‌رو شد.  
 
ماکرون به‌دلیل اتخاذ رویکردی نخبه‌گرا و بی‌توجه به نیازهای واقعی جامعه، نتوانست اعتماد عمومی را جلب کند. موج اعتراضات «جلیقه‌زردها» از سال ۲۰۱۸ به بعد، تنها یک نمونه از مخالفت‌های گسترده‌ای بود که دولت او با آن دست‌وپنجه نرم کرد. در نهایت، این سیاست‌ها نه‌تنها رشد اقتصادی مطلوبی به همراه نداشت، بلکه نابرابری‌ها را تشدید کرد و فاصله میان دولت و مردم را افزایش داد.  
 
خشونت‌های کریسمس: جلوه‌ای از بحران اجتماعی  
خشونت‌های کریسمس امسال در فرانسه، نمادی از عمق بحران‌های اجتماعی بود. این رویدادها تنها به شورش‌های خیابانی محدود نشد، بلکه ریشه در نارضایتی عمیق طبقات مختلف جامعه داشت. فقر، نابرابری، و کمبود فرصت‌های اقتصادی، به‌ویژه در مناطق محروم و حاشیه‌ای، موجب شکل‌گیری یک طبقه معترض شد که دیگر احساس نمی‌کند صدایش در نظام سیاسی شنیده می‌شود.  
 
از سوی دیگر، بحران هویت در فرانسه نیز به این ناآرامی‌ها دامن زده است. جامعه‌ای که زمانی به‌عنوان مهد آزادی، برابری و برادری شناخته می‌شد، اکنون با شکاف‌های عمیق قومی و مذهبی مواجه است. مهاجران و اقلیت‌های قومی، که سهم قابل‌توجهی از جامعه فرانسه را تشکیل می‌دهند، به‌دلیل تبعیض‌های ساختاری و محدودیت‌های اجتماعی، خود را جدا از هویت ملی احساس می‌کنند.  
 
نقش سیاست خارجی در بحران داخلی  
سیاست خارجی ماکرون نیز به افزایش فشارهای داخلی کمک کرده است. مداخله نظامی فرانسه در آفریقا و حضور آن در ائتلاف‌های نظامی بین‌المللی، با انتقادهای داخلی مواجه شده است. شهروندان فرانسوی این اقدامات را منابع‌بر و بی‌ثمر می‌دانند، در حالی که مشکلات داخلی، به‌ویژه در حوزه‌های اقتصادی و اجتماعی، همچنان پابرجاست.  
 
ضعف ساختاری نظام سیاسی  
نظام سیاسی فرانسه نیز در این بحران‌ها نقش دارد. نظام نیمه‌ریاستی این کشور، که به رئیس‌جمهور قدرت گسترده‌ای می‌دهد، همواره با انتقادهایی مواجه بوده است. ماکرون نیز با تمرکز بیش از حد بر قدرت ریاست‌جمهوری و کاهش نقش پارلمان و احزاب مخالف، این انتقادات را تقویت کرد. سقوط دولت او نشانه‌ای از ناکارآمدی این نظام در مدیریت بحران‌های پیچیده کنونی است.  
 
پیامدهای پیش‌رو  
در شرایط کنونی، آینده فرانسه به توانایی رهبران سیاسی در ارائه راه‌حل‌های جامع و بلندمدت بستگی دارد. بازسازی اعتماد عمومی، رفع شکاف‌های اجتماعی و اقتصادی، و اصلاح ساختارهای سیاسی، مهم‌ترین چالش‌هایی هستند که فرانسه باید با آن‌ها روبه‌رو شود.  
 
همچنین، جامعه بین‌المللی نیز نظاره‌گر تحولات فرانسه است. ادامه بحران در این کشور، می‌تواند بر ثبات اروپا و موقعیت این قاره در نظام بین‌الملل تأثیر منفی بگذارد.
 
نتیجه‌گیری  
تحولات اخیر فرانسه نشان می‌دهد که این کشور نیازمند بازنگری جدی در سیاست‌ها و رویکردهای خود است. فضای ملتهب کنونی، فرصتی برای بازاندیشی و اصلاحات اساسی است، اما تحقق این امر نیازمند اراده سیاسی قوی و همبستگی ملی است. آیا فرانسه می‌تواند بار دیگر از دل بحران‌ها به‌عنوان یک ملت متحد و پیشرو سربرآورد؟ آینده نزدیک پاسخ این پرسش را خواهد داد.