شناسهٔ خبر: 70691739 - سرویس اجتماعی
نسخه قابل چاپ منبع: رسا | لینک خبر

یادداشت؛

«تبرّی» ‌از‌ ضروری‌ترین‌ اعتقاد شیعیان/رابطه‌ «تبرّی» با مسئله‌ وحدت

اظهار تبری بسنده به شرایط است و در این زمان حساس که ما در یک حرکت سریع تمدنی هستیم بی دقتی در اظهار تبری، موجب تاثیر سوء در یکی از مهمترین عوامل موثر در این حرکت تمدنی است و آن وحدت بین امت اسلام است.

صاحب‌خبر -

به گزارش سرویس حوزه و روحانیت خبرگزاری رسا، تبری جزء جدائی ناپذیر مکتب شیعه و از اعتقادات اساسی این مکتب است؛ قرآن کریم در اینباره می فرماید: يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا عَدُوِّي وَعَدُوَّكُمْ أَوْلِيَاءَ ای اهل ایمان! دشمنان من و دشمنان خودتان را دوستان خود مگیرید. ممتنحه۱

نمی شود خدا و پیامبر و اهل بیت علیهم السلام را دوست داشت و در مقابل با دشمنان آنها نیز از در دوستی وارد شد؛ اگر با دشمنان اهل بیت علیهم السلام دوستی کردیم ما نیز داخل در گروه دشمنان اهل بیتیم عن جابر بن عبداللّه الأنصاريّ ـ لِعَطِيَّةَ العَوفِيِّ ـ: يا عَطِيَّةُ، سَمِعتُ حَبيبي رَسولَ اللّه ِ صلي الله عليه و آله يَقولُ: مَن أحَبَّ قَوما حُشِرَ مَعَهُم، ومَن أحَبَّ عَمَلَ قَومٍ اُشرِكَ في عَمَلِهِم. (بحار الأنوار ج۱۰۱،ص۱۹۶)

همانگونه که در حدیث فوق ذکر شده است، اگر با دشمنان اهل بیت علیهم السلام از در دوستی وارد شدیم، می شویم مصداق کسی که با عمل آنها موافق است و کسی که با عمل یک قوم موافق باشد داخل در آن قوم است.

اسماعیل جعفی تاکید امام صادق علیه السلام را برمسئله تبری چنین نقل می کند عن اسماعيل الجعفي قال : قلت لابي جعفر عليه‌السلام رجل يحب أمير المؤمنين عليه‌السلام ولا يبرأ من عدوه ويقول هو احب إلي ممن خالفه فقال: هذا مخلط وهو عدو لا تصل خلفه ولا كرامة إلا أن تتقيه او می گوید: به حضرت امام باقر صلوات‌الله‌علیه عرض كردم: شخصی است که امیرالمؤمنین علیه‌السلام را دوست مى‌دارد، ولی از دشمنان او تبرّی نمی‌جوید (اهل برائت نیست) و در عین حال می‌گوید: امیرالمؤمنین علیه‌السلام نزد من از مخالفینش محبوب‌تر است!  حضرت فرمودند: «چنین شخصی، آشفته‌حال است و دشمن ما محسوب می‌شود! پشت سرش نماز نخوان و او را تکریم و احترام نکن، مگر اینکه (از شرّش بترسی و) موظّف به تقیّه باشی.» ( تهذیب الاحکام،ج۳،ص۲۸)

قرآن گاهی از لعن عبور کرده است و زبان به سبّ گشوده است، همانند آنجاکه فرمود: فمثله کمثل الکلب/اعراف۱۷۶، یا آنجائیکه می گوید: اولئک کالانعام بل هم اضل/اعراف ۱۷۹

در روایت نیز داریم که گاهی اهل بیت از لعن عبور کرده اند و روی به سبّ  آورده اند، همانند این کلام نورانی حضرت صادق صلوات الله علیه که از قول پیامبر صلی الله علیه و آله اینگونه نقل می کنند عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ :

 إِذَا رَأَيْتُمْ أَهْلَ اَلرَّيْبِ وَ اَلْبِدَعِ مِنْ بَعْدِي فَأَظْهِرُوا اَلْبَرَاءَةَ مِنْهُمْ وَ أَكْثِرُوا مِنْ سَبِّهِمْ(الکافي، جلد۲، صفحه۳۷۵)

در اینجا امام صادق علیه سلام به نقل ار پیامبر صلی الله علیه و آله می فرمایند: بعد از من اگر کسی اهل شک در حقانیت ما و بدعت شد، برائت خود را نسبت به او آشکار کنید و او را مورد سبّ قرار دهید.

در کنار این اصل، از جانب خدای تبارک و اهل بیت سلام الله علیهم اجمعین دستورالعملی برای ما صادر شده است، که آن ایجاد و حفظ وحدت در میان امت اسلام است.

اهمیت وحدت به اندازه ایست که قرآن خطاب به پیامبر صلی الله علیه و آله می فرماید: إِنَّ الَّذِينَ فَرَّقُوا دِينَهُمْ وَكَانُوا شِيَعًا لَسْتَ مِنْهُمْ فِي شَيْءٍ إِنَّمَا أَمْرُهُمْ إِلَى اللَّهِ ثُمَّ يُنَبِّئُهُمْ بِمَا كَانُوا يَفْعَلُونَ «مسلماً کسانی که دینشان را بخش بخش کردند، وگروه گروه شدند، تو را هیچ پیوندی با آنان نیست، کار آنان فقط با خداست، سپس به اعمالی که همواره انجام می دادند، آگاهشان می کند»/انعام ۱۵۹

خدای متعال در این آیه یک حکم کلی را برای پیامبر صلی الله علیه و آله تبیین می کند، که یا رسول الله، بین تو و تفرقه افکنان، هیچ پیوند و ارتباطی نیست، آن ها را به من بسپار من میدانم و آنها.

این اهمیت وحدت نزد خدای تبارک است.

حال سوال اینجاست آیا قائل بودن به اصل مهم تبری و مسئله وحدت با یکدیگر منافات دارد یا قابل جمع است؟

جواب این است هیچ منافاتی بین اعتقاد به تبری و پایبندی به وحدت نیست، به این بیان که ما در عین حال که قائلیم تبری جزء جدایی ناپذیر مکتب است، وحدت را نیز به عنوان یک دستورالعمل، در عملکرد خود قرار می دهیم، بنابراین باید چنین گفت:

 بلی ما  قائلیم که إِنَّ الَّذِينَ يُؤْذُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَأَعَدَّ لَهُمْ عَذَابًا مُهِينًا قطعاً، «آنان که خدا و پیامبرش را می آزارند، خدا در دنیا و آخرت لعنتشان می کند و برای آنان عذابی خوارکننده آماده کرده است»./احزاب ۵۷

ما نیز قائلیم که إنَّ اللّه َ يَغضَبُ لِغَضَبِ فاطِمَةَ و يَرضى لِرِضاها «به يقين خداوند با خشم فاطمه به خشم مى آيد و با خشنودى او خشنود مى شود»(بحارالانوار،ج،۴۳،ص۳۲۰)

اما اظهار این تبری، بستگی به شرایط زمانی و مکانی دارد که این مسئله، هم در قرآن و هم در لسان اهل بیت عصمت و طهارت سلام‌الله‌علیهم‌اجمعین مورد اشاره قرار گرفته است.

همانطور که بررسی شد قرآن کریم می گوید لعن جایز است، گاهی سب نیز جایز است،

 اما خط قرمز کجاست؟

خدای تبارک می فرماید الَّذِينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ فَيَسُبُّوا اللَّهَ عَدْوًا بِغَيْرِ عِلْمٍ

«و ای مومنان، معبودانی را که کافران به جای خدا می پرستند، دشنام ندهید، که آنان هم از روی دشمنی و نادانی خدا را دشنام خواهند داد»/انعام۱۰۸. مرحوم طبرسی می گوید: گروهی از مسلمانان به خدایان مشرکین دشنام می دادند، در حین این ماجرا ابوجهل به پیامبر صلی الله علیه و آله گفت: یا به این مسلمانان می گویی این کا را ترک کنند یا ما نیز در مقابل به خدای شما دشنام می دهیم در این هنگام بود که این آیه نازل شد.

امام صادق سلام الله علیه ذیل این آیه فرمودند:  وَ إِیَّاکُمْ وَ سَبَّ أَعْدَاءِ اللَّهِ حَیْثُ یَسْمَعُونَکُمْ  «بپرهیزید از دشنام دادن به دشمنان خدا، آنجایی که حرف شما به گوششان می رسد و می‌شنوند»(الکافی، ج۲، ص۳۷۸).

امام باقر علیه السلام در این باره می فرمایند: خدای متعال به موسی بن عمران علیه السلام چنین فرمود: لَا تَسْتَسِبَّ لِي عِنْدَهُمْ بِإِظْهَارِ مَكْتُومِ سِرِّي : فَتَشْرَكَ عَدُوَّكَ وَعَدُوِّي  فِي سَبِّي « با برملا ساختن اسرار من، فحش و دشنام ایشان را متوجه من نساز؛ زیرا اگر با عمل تو، آنان به من توهین کنند، تو شریک آنان در این جرم بشمار خواهی آمد» (بحارالانوار،ج۷۵،ص۴۳۸) بنابراین خط قرمز اظهار لعن و برائت، متناظر به بازخورد این عمل است.

در جائیکه اظهار تبری موجب هتاکی طرف مقابل به خدا و مکتب می شود، لعن و اظهار تبری قبیح است، تا جائیکه که اگر موضع گیری های ما در این امر، باعث جسارت به اهل بیت سلام الله علیهم اجمعین بشود ما نیز در آن جسارت شریک هستیم.

در زمان امام صادق سلام الله علیه شخصی بدون توجه به این ملاحظه مشغول دادن لعن به دشمنان اهل بیت صلوات الله علیهم بود، خبر رسید به حضرت که یا ابن رسول الله،  إِنَّا نَرَى فِي اَلْمَسْجِدِ رَجُلاً يُعْلِنُ بِسَبِّ أَعْدَائِكُمْ وَ يَسُبُّهُمْ  مردی را دیدیم در مسجد که دارد دشمنان شما را لعن می کند، حضرت در جواب چنین فرمودند:  فَقَالَ مَا لَهُ لَعَنَهُ اَللَّهُ تَعَرَّضَ بِنَا، او چه می کند؟ خدا او را لعنت کند، او باعث می شود که به ما تعرض بشود(بحار الأنوار، جلد۷۱، صفحه۲۱۷)

در ماجرای جنگ صفین نیز دو تن از یاران حضرت شروع به لعن و سبّ لشکر شام کردند، امام علیه السلام فوراً آنها را فراخواند و چنین فرمود: إنّي أكرَهُ لَكُم أن تَكُونُوا سَبّابِينَ «من خوش ندارم كه شما ناسزا گو باشيد» (نهج البلاغه خطبه، ۲۰۶)

نتیجه اینکه اظهار تبری بسنده به شرایط است و در این زمان حساس که ما در یک حرکت سریع تمدنی هستیم بی دقتی در اظهار تبری، موجب تاثیر سوء در یکی از مهمترین عوامل موثر در این حرکت تمدنی است و آن وحدت بین امت اسلام است.

به گزارش سرویس حوزه و روحانیت خبرگزاری رسا، تبری جزء جدائی ناپذیر مکتب شیعه و از اعتقادات اساسی این مکتب است؛ قرآن کریم در اینباره می فرماید: يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا عَدُوِّي وَعَدُوَّكُمْ أَوْلِيَاءَ ای اهل ایمان! دشمنان من و دشمنان خودتان را دوستان خود مگیرید. ممتنحه۱

به گزارش سرویس حوزه و روحانیت خبرگزاری رسا، تبری جزء جدائی ناپذیر مکتب شیعه و از اعتقادات اساسی این مکتب است؛ قرآن کریم در اینباره می فرماید: يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا عَدُوِّي وَعَدُوَّكُمْ أَوْلِيَاءَ ای اهل ایمان! دشمنان من و دشمنان خودتان را دوستان خود مگیرید. ممتنحه۱ سرویس حوزه و روحانیت خبرگزاری رسا

نمی شود خدا و پیامبر و اهل بیت علیهم السلام را دوست داشت و در مقابل با دشمنان آنها نیز از در دوستی وارد شد؛ اگر با دشمنان اهل بیت علیهم السلام دوستی کردیم ما نیز داخل در گروه دشمنان اهل بیتیم عن جابر بن عبداللّه الأنصاريّ ـ لِعَطِيَّةَ العَوفِيِّ ـ: يا عَطِيَّةُ، سَمِعتُ حَبيبي رَسولَ اللّه ِ صلي الله عليه و آله يَقولُ: مَن أحَبَّ قَوما حُشِرَ مَعَهُم، ومَن أحَبَّ عَمَلَ قَومٍ اُشرِكَ في عَمَلِهِم. (بحار الأنوار ج۱۰۱،ص۱۹۶)

نمی شود خدا و پیامبر و اهل بیت علیهم السلام را دوست داشت و در مقابل با دشمنان آنها نیز از در دوستی وارد شد؛ اگر با دشمنان اهل بیت علیهم السلام دوستی کردیم ما نیز داخل در گروه دشمنان اهل بیتیم عن جابر بن عبداللّه الأنصاريّ ـ لِعَطِيَّةَ العَوفِيِّ ـ: يا عَطِيَّةُ، سَمِعتُ حَبيبي رَسولَ اللّه ِ صلي الله عليه و آله يَقولُ: مَن أحَبَّ قَوما حُشِرَ مَعَهُم، ومَن أحَبَّ عَمَلَ قَومٍ اُشرِكَ في عَمَلِهِم. (بحار الأنوار ج۱۰۱،ص۱۹۶)

همانگونه که در حدیث فوق ذکر شده است، اگر با دشمنان اهل بیت علیهم السلام از در دوستی وارد شدیم، می شویم مصداق کسی که با عمل آنها موافق است و کسی که با عمل یک قوم موافق باشد داخل در آن قوم است.

همانگونه که در حدیث فوق ذکر شده است، اگر با دشمنان اهل بیت علیهم السلام از در دوستی وارد شدیم، می شویم مصداق کسی که با عمل آنها موافق است و کسی که با عمل یک قوم موافق باشد داخل در آن قوم است.

اسماعیل جعفی تاکید امام صادق علیه السلام را برمسئله تبری چنین نقل می کند عن اسماعيل الجعفي قال : قلت لابي جعفر عليه‌السلام رجل يحب أمير المؤمنين عليه‌السلام ولا يبرأ من عدوه ويقول هو احب إلي ممن خالفه فقال: هذا مخلط وهو عدو لا تصل خلفه ولا كرامة إلا أن تتقيه او می گوید: به حضرت امام باقر صلوات‌الله‌علیه عرض كردم: شخصی است که امیرالمؤمنین علیه‌السلام را دوست مى‌دارد، ولی از دشمنان او تبرّی نمی‌جوید (اهل برائت نیست) و در عین حال می‌گوید: امیرالمؤمنین علیه‌السلام نزد من از مخالفینش محبوب‌تر است!  حضرت فرمودند: «چنین شخصی، آشفته‌حال است و دشمن ما محسوب می‌شود! پشت سرش نماز نخوان و او را تکریم و احترام نکن، مگر اینکه (از شرّش بترسی و) موظّف به تقیّه باشی.» ( تهذیب الاحکام،ج۳،ص۲۸)

اسماعیل جعفی تاکید امام صادق علیه السلام را برمسئله تبری چنین نقل می کند عن اسماعيل الجعفي قال : قلت لابي جعفر عليه‌السلام رجل يحب أمير المؤمنين عليه‌السلام ولا يبرأ من عدوه ويقول هو احب إلي ممن خالفه فقال: هذا مخلط وهو عدو لا تصل خلفه ولا كرامة إلا أن تتقيه او می گوید: به حضرت امام باقر صلوات‌الله‌علیه عرض كردم: شخصی است که امیرالمؤمنین علیه‌السلام را دوست مى‌دارد، ولی از دشمنان او تبرّی نمی‌جوید (اهل برائت نیست) و در عین حال می‌گوید: امیرالمؤمنین علیه‌السلام نزد من از مخالفینش محبوب‌تر است!  حضرت فرمودند: «چنین شخصی، آشفته‌حال است و دشمن ما محسوب می‌شود! پشت سرش نماز نخوان و او را تکریم و احترام نکن، مگر اینکه (از شرّش بترسی و) موظّف به تقیّه باشی.» ( تهذیب الاحکام،ج۳،ص۲۸)

قرآن گاهی از لعن عبور کرده است و زبان به سبّ گشوده است، همانند آنجاکه فرمود: فمثله کمثل الکلب/اعراف۱۷۶، یا آنجائیکه می گوید: اولئک کالانعام بل هم اضل/اعراف ۱۷۹

قرآن گاهی از لعن عبور کرده است و زبان به سبّ گشوده است، همانند آنجاکه فرمود: فمثله کمثل الکلب/اعراف۱۷۶، یا آنجائیکه می گوید: اولئک کالانعام بل هم اضل/اعراف ۱۷۹

در روایت نیز داریم که گاهی اهل بیت از لعن عبور کرده اند و روی به سبّ  آورده اند، همانند این کلام نورانی حضرت صادق صلوات الله علیه که از قول پیامبر صلی الله علیه و آله اینگونه نقل می کنند عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ :

در روایت نیز داریم که گاهی اهل بیت از لعن عبور کرده اند و روی به سبّ  آورده اند، همانند این کلام نورانی حضرت صادق صلوات الله علیه که از قول پیامبر صلی الله علیه و آله اینگونه نقل می کنند عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ :

 إِذَا رَأَيْتُمْ أَهْلَ اَلرَّيْبِ وَ اَلْبِدَعِ مِنْ بَعْدِي فَأَظْهِرُوا اَلْبَرَاءَةَ مِنْهُمْ وَ أَكْثِرُوا مِنْ سَبِّهِمْ(الکافي، جلد۲، صفحه۳۷۵)

 إِذَا رَأَيْتُمْ أَهْلَ اَلرَّيْبِ وَ اَلْبِدَعِ مِنْ بَعْدِي فَأَظْهِرُوا اَلْبَرَاءَةَ مِنْهُمْ وَ أَكْثِرُوا مِنْ سَبِّهِمْ(الکافي، جلد۲، صفحه۳۷۵)

در اینجا امام صادق علیه سلام به نقل ار پیامبر صلی الله علیه و آله می فرمایند: بعد از من اگر کسی اهل شک در حقانیت ما و بدعت شد، برائت خود را نسبت به او آشکار کنید و او را مورد سبّ قرار دهید.

در اینجا امام صادق علیه سلام به نقل ار پیامبر صلی الله علیه و آله می فرمایند: بعد از من اگر کسی اهل شک در حقانیت ما و بدعت شد، برائت خود را نسبت به او آشکار کنید و او را مورد سبّ قرار دهید.

در کنار این اصل، از جانب خدای تبارک و اهل بیت سلام الله علیهم اجمعین دستورالعملی برای ما صادر شده است، که آن ایجاد و حفظ وحدت در میان امت اسلام است.

در کنار این اصل، از جانب خدای تبارک و اهل بیت سلام الله علیهم اجمعین دستورالعملی برای ما صادر شده است، که آن ایجاد و حفظ وحدت در میان امت اسلام است.

اهمیت وحدت به اندازه ایست که قرآن خطاب به پیامبر صلی الله علیه و آله می فرماید: إِنَّ الَّذِينَ فَرَّقُوا دِينَهُمْ وَكَانُوا شِيَعًا لَسْتَ مِنْهُمْ فِي شَيْءٍ إِنَّمَا أَمْرُهُمْ إِلَى اللَّهِ ثُمَّ يُنَبِّئُهُمْ بِمَا كَانُوا يَفْعَلُونَ «مسلماً کسانی که دینشان را بخش بخش کردند، وگروه گروه شدند، تو را هیچ پیوندی با آنان نیست، کار آنان فقط با خداست، سپس به اعمالی که همواره انجام می دادند، آگاهشان می کند»/انعام ۱۵۹

اهمیت وحدت به اندازه ایست که قرآن خطاب به پیامبر صلی الله علیه و آله می فرماید: إِنَّ الَّذِينَ فَرَّقُوا دِينَهُمْ وَكَانُوا شِيَعًا لَسْتَ مِنْهُمْ فِي شَيْءٍ إِنَّمَا أَمْرُهُمْ إِلَى اللَّهِ ثُمَّ يُنَبِّئُهُمْ بِمَا كَانُوا يَفْعَلُونَ «مسلماً کسانی که دینشان را بخش بخش کردند، وگروه گروه شدند، تو را هیچ پیوندی با آنان نیست، کار آنان فقط با خداست، سپس به اعمالی که همواره انجام می دادند، آگاهشان می کند»/انعام ۱۵۹

خدای متعال در این آیه یک حکم کلی را برای پیامبر صلی الله علیه و آله تبیین می کند، که یا رسول الله، بین تو و تفرقه افکنان، هیچ پیوند و ارتباطی نیست، آن ها را به من بسپار من میدانم و آنها.

خدای متعال در این آیه یک حکم کلی را برای پیامبر صلی الله علیه و آله تبیین می کند، که یا رسول الله، بین تو و تفرقه افکنان، هیچ پیوند و ارتباطی نیست، آن ها را به من بسپار من میدانم و آنها.

این اهمیت وحدت نزد خدای تبارک است.

این اهمیت وحدت نزد خدای تبارک است.

حال سوال اینجاست آیا قائل بودن به اصل مهم تبری و مسئله وحدت با یکدیگر منافات دارد یا قابل جمع است؟

حال سوال اینجاست آیا قائل بودن به اصل مهم تبری و مسئله وحدت با یکدیگر منافات دارد یا قابل جمع است؟

جواب این است هیچ منافاتی بین اعتقاد به تبری و پایبندی به وحدت نیست، به این بیان که ما در عین حال که قائلیم تبری جزء جدایی ناپذیر مکتب است، وحدت را نیز به عنوان یک دستورالعمل، در عملکرد خود قرار می دهیم، بنابراین باید چنین گفت:

جواب این است هیچ منافاتی بین اعتقاد به تبری و پایبندی به وحدت نیست، به این بیان که ما در عین حال که قائلیم تبری جزء جدایی ناپذیر مکتب است، وحدت را نیز به عنوان یک دستورالعمل، در عملکرد خود قرار می دهیم، بنابراین باید چنین گفت:

 بلی ما  قائلیم که إِنَّ الَّذِينَ يُؤْذُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَأَعَدَّ لَهُمْ عَذَابًا مُهِينًا قطعاً، «آنان که خدا و پیامبرش را می آزارند، خدا در دنیا و آخرت لعنتشان می کند و برای آنان عذابی خوارکننده آماده کرده است»./احزاب ۵۷

 بلی ما  قائلیم که إِنَّ الَّذِينَ يُؤْذُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَأَعَدَّ لَهُمْ عَذَابًا مُهِينًا قطعاً، «آنان که خدا و پیامبرش را می آزارند، خدا در دنیا و آخرت لعنتشان می کند و برای آنان عذابی خوارکننده آماده کرده است»./احزاب ۵۷

ما نیز قائلیم که إنَّ اللّه َ يَغضَبُ لِغَضَبِ فاطِمَةَ و يَرضى لِرِضاها «به يقين خداوند با خشم فاطمه به خشم مى آيد و با خشنودى او خشنود مى شود»(بحارالانوار،ج،۴۳،ص۳۲۰)

ما نیز قائلیم که إنَّ اللّه َ يَغضَبُ لِغَضَبِ فاطِمَةَ و يَرضى لِرِضاها «به يقين خداوند با خشم فاطمه به خشم مى آيد و با خشنودى او خشنود مى شود»(بحارالانوار،ج،۴۳،ص۳۲۰)

اما اظهار این تبری، بستگی به شرایط زمانی و مکانی دارد که این مسئله، هم در قرآن و هم در لسان اهل بیت عصمت و طهارت سلام‌الله‌علیهم‌اجمعین مورد اشاره قرار گرفته است.

اما اظهار این تبری، بستگی به شرایط زمانی و مکانی دارد که این مسئله، هم در قرآن و هم در لسان اهل بیت عصمت و طهارت سلام‌الله‌علیهم‌اجمعین مورد اشاره قرار گرفته است.

همانطور که بررسی شد قرآن کریم می گوید لعن جایز است، گاهی سب نیز جایز است،

همانطور که بررسی شد قرآن کریم می گوید لعن جایز است، گاهی سب نیز جایز است،

 اما خط قرمز کجاست؟

 اما خط قرمز کجاست؟

خدای تبارک می فرماید الَّذِينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ فَيَسُبُّوا اللَّهَ عَدْوًا بِغَيْرِ عِلْمٍ

خدای تبارک می فرماید الَّذِينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ فَيَسُبُّوا اللَّهَ عَدْوًا بِغَيْرِ عِلْمٍ

«و ای مومنان، معبودانی را که کافران به جای خدا می پرستند، دشنام ندهید، که آنان هم از روی دشمنی و نادانی خدا را دشنام خواهند داد»/انعام۱۰۸. مرحوم طبرسی می گوید: گروهی از مسلمانان به خدایان مشرکین دشنام می دادند، در حین این ماجرا ابوجهل به پیامبر صلی الله علیه و آله گفت: یا به این مسلمانان می گویی این کا را ترک کنند یا ما نیز در مقابل به خدای شما دشنام می دهیم در این هنگام بود که این آیه نازل شد.

«و ای مومنان، معبودانی را که کافران به جای خدا می پرستند، دشنام ندهید، که آنان هم از روی دشمنی و نادانی خدا را دشنام خواهند داد»/انعام۱۰۸. مرحوم طبرسی می گوید: گروهی از مسلمانان به خدایان مشرکین دشنام می دادند، در حین این ماجرا ابوجهل به پیامبر صلی الله علیه و آله گفت: یا به این مسلمانان می گویی این کا را ترک کنند یا ما نیز در مقابل به خدای شما دشنام می دهیم در این هنگام بود که این آیه نازل شد.

امام صادق سلام الله علیه ذیل این آیه فرمودند:  وَ إِیَّاکُمْ وَ سَبَّ أَعْدَاءِ اللَّهِ حَیْثُ یَسْمَعُونَکُمْ  «بپرهیزید از دشنام دادن به دشمنان خدا، آنجایی که حرف شما به گوششان می رسد و می‌شنوند»(الکافی، ج۲، ص۳۷۸).

امام صادق سلام الله علیه ذیل این آیه فرمودند:  وَ إِیَّاکُمْ وَ سَبَّ أَعْدَاءِ اللَّهِ حَیْثُ یَسْمَعُونَکُمْ  «بپرهیزید از دشنام دادن به دشمنان خدا، آنجایی که حرف شما به گوششان می رسد و می‌شنوند»(الکافی، ج۲، ص۳۷۸).

امام باقر علیه السلام در این باره می فرمایند: خدای متعال به موسی بن عمران علیه السلام چنین فرمود: لَا تَسْتَسِبَّ لِي عِنْدَهُمْ بِإِظْهَارِ مَكْتُومِ سِرِّي : فَتَشْرَكَ عَدُوَّكَ وَعَدُوِّي  فِي سَبِّي « با برملا ساختن اسرار من، فحش و دشنام ایشان را متوجه من نساز؛ زیرا اگر با عمل تو، آنان به من توهین کنند، تو شریک آنان در این جرم بشمار خواهی آمد» (بحارالانوار،ج۷۵،ص۴۳۸) بنابراین خط قرمز اظهار لعن و برائت، متناظر به بازخورد این عمل است.

امام باقر علیه السلام در این باره می فرمایند: خدای متعال به موسی بن عمران علیه السلام چنین فرمود: لَا تَسْتَسِبَّ لِي عِنْدَهُمْ بِإِظْهَارِ مَكْتُومِ سِرِّي : فَتَشْرَكَ عَدُوَّكَ وَعَدُوِّي  فِي سَبِّي « با برملا ساختن اسرار من، فحش و دشنام ایشان را متوجه من نساز؛ زیرا اگر با عمل تو، آنان به من توهین کنند، تو شریک آنان در این جرم بشمار خواهی آمد» (بحارالانوار،ج۷۵،ص۴۳۸) بنابراین خط قرمز اظهار لعن و برائت، متناظر به بازخورد این عمل است.

در جائیکه اظهار تبری موجب هتاکی طرف مقابل به خدا و مکتب می شود، لعن و اظهار تبری قبیح است، تا جائیکه که اگر موضع گیری های ما در این امر، باعث جسارت به اهل بیت سلام الله علیهم اجمعین بشود ما نیز در آن جسارت شریک هستیم.

در جائیکه اظهار تبری موجب هتاکی طرف مقابل به خدا و مکتب می شود، لعن و اظهار تبری قبیح است، تا جائیکه که اگر موضع گیری های ما در این امر، باعث جسارت به اهل بیت سلام الله علیهم اجمعین بشود ما نیز در آن جسارت شریک هستیم.

در زمان امام صادق سلام الله علیه شخصی بدون توجه به این ملاحظه مشغول دادن لعن به دشمنان اهل بیت صلوات الله علیهم بود، خبر رسید به حضرت که یا ابن رسول الله،  إِنَّا نَرَى فِي اَلْمَسْجِدِ رَجُلاً يُعْلِنُ بِسَبِّ أَعْدَائِكُمْ وَ يَسُبُّهُمْ  مردی را دیدیم در مسجد که دارد دشمنان شما را لعن می کند، حضرت در جواب چنین فرمودند:  فَقَالَ مَا لَهُ لَعَنَهُ اَللَّهُ تَعَرَّضَ بِنَا، او چه می کند؟ خدا او را لعنت کند، او باعث می شود که به ما تعرض بشود(بحار الأنوار، جلد۷۱، صفحه۲۱۷)

در زمان امام صادق سلام الله علیه شخصی بدون توجه به این ملاحظه مشغول دادن لعن به دشمنان اهل بیت صلوات الله علیهم بود، خبر رسید به حضرت که یا ابن رسول الله،  إِنَّا نَرَى فِي اَلْمَسْجِدِ رَجُلاً يُعْلِنُ بِسَبِّ أَعْدَائِكُمْ وَ يَسُبُّهُمْ  مردی را دیدیم در مسجد که دارد دشمنان شما را لعن می کند، حضرت در جواب چنین فرمودند:  فَقَالَ مَا لَهُ لَعَنَهُ اَللَّهُ تَعَرَّضَ بِنَا، او چه می کند؟ خدا او را لعنت کند، او باعث می شود که به ما تعرض بشود(بحار الأنوار، جلد۷۱، صفحه۲۱۷)

در ماجرای جنگ صفین نیز دو تن از یاران حضرت شروع به لعن و سبّ لشکر شام کردند، امام علیه السلام فوراً آنها را فراخواند و چنین فرمود: إنّي أكرَهُ لَكُم أن تَكُونُوا سَبّابِينَ «من خوش ندارم كه شما ناسزا گو باشيد» (نهج البلاغه خطبه، ۲۰۶)

در ماجرای جنگ صفین نیز دو تن از یاران حضرت شروع به لعن و سبّ لشکر شام کردند، امام علیه السلام فوراً آنها را فراخواند و چنین فرمود: إنّي أكرَهُ لَكُم أن تَكُونُوا سَبّابِينَ «من خوش ندارم كه شما ناسزا گو باشيد» (نهج البلاغه خطبه، ۲۰۶)

نتیجه اینکه اظهار تبری بسنده به شرایط است و در این زمان حساس که ما در یک حرکت سریع تمدنی هستیم بی دقتی در اظهار تبری، موجب تاثیر سوء در یکی از مهمترین عوامل موثر در این حرکت تمدنی است و آن وحدت بین امت اسلام است.

نتیجه اینکه اظهار تبری بسنده به شرایط است و در این زمان حساس که ما در یک حرکت سریع تمدنی هستیم بی دقتی در اظهار تبری، موجب تاثیر سوء در یکی از مهمترین عوامل موثر در این حرکت تمدنی است و آن وحدت بین امت اسلام است.