شناسهٔ خبر: 70663086 - سرویس اجتماعی
نسخه قابل چاپ منبع: دانشجو | لینک خبر

گزارش|

از آرزوی پرواز تا زمین‌گیر شدن؛ روایت تلخ قربانیان موسسات اعزام دانشجو / وقتی فریب، همه چیزت را می‌گیرد!

فریب تبلیغات رنگارنگ و وعده‌های دروغین موسسات غیرقانونی مهاجرتی، زندگی بسیاری از جوانان را به کابوس تبدیل کرده است. تلاش برای پایان دادن به زندگی، تنها بخشی از پیامد‌های تلخ این اعتماد بی‌جا است؛ پیامد‌هایی که قربانیان آن با حسرتی عمیق روایت می‌کنند.

صاحب‌خبر -

به گزارش خبرنگار دانشگاه خبرگزاری دانشجو؛ رؤیای مهاجرت و دستیابی به آینده‌ای بهتر، بسیاری از جوانان را به سمت تصمیم‌های عجولانه و خطرناک سوق می‌دهد. تبلیغات رنگارنگ موسسات اعزام دانشجو به خارج غیرقانونی، آن‌ها را با وعده‌هایی فریبنده به دام می‌اندازد؛ وعده‌هایی که نه‌تنها به سرانجام نمی‌رسند، بلکه زندگی، سرمایه و آرامش آن‌ها را به نابودی می‌کشانند. در این داستان‌ها، سرنوشت تلخ افرادی روایت می‌شود که با اعتماد بی‌جا به این موسسات، نه‌تنها آرزوهای خود را بر باد داده‌اند، بلکه تا مرز فروپاشی روانی و جسمی پیش رفته‌اند. 

 

در ادامه این گزارش؛ روایت‌هایی تلخ داوطلبانی را می خوانید که همه‌چیز را در قمار رؤیاهایشان از دست داده‌اند. این سرگذشت‌ها، هشداری است برای هرکسی که بدون تحقیق و بررسی به دنبال رؤیاهایش است.

سراب آینده‌ی بهتر

یکی از داوطلبان قربانی موسسات اعزام به دانشجو در کفتگو با دانشجو گفت: من تازه دیپلم گرفته ام و یکی از هزاران داوطلب کنکور سراسری بودم. از خانواده‌ای متوسط در شهرستانی کوچک می‌آمدم و آرزوی بزرگ من را به اینجا کشده است؛ قبولی در رشته‌ی پزشکی و ساختن زندگی‌ای بهتر برای خودم و خانواده‌ام. اما کنکور سخت‌تر از آن بود که فکر می‌کردم. دو سال تلاش کردم، اما نتیجه دلخواه را نگرفتم. فشار خانواده و اطرافیان برای موفقیت، من را ناامید و خسته کرده بود. 

وی افزود: یک روز در اینستاگرام با تبلیغات یک موسسه غیرقانونی اعزام به دانشجو مواجه  شدم و موسسه‌ای که قول می‌داد با «هزینه‌ای مناسب»  در دانشگاهی معتبر در اروپا یا کانادا ثبت‌نام کند. تبلیغات جذاب بود «بدون نیاز به کنکور»، «تحصیل در برترین دانشگاه‌های دنیا»، «آینده‌ای درخشان در انتظار شماست». من را وسوسه کرد تا به دفتر این موسسه در تهران بروم. مشاور موسسه اعزام به دانشجو گفت: «فقط ۱۵۰ میلیون تومان پرداخت کنید و ما همه چیز را برایتان آماده می‌کنیم: پذیرش دانشگاه، ویزای تحصیلی، و حتی خوابگاه!» خانواده من به سختی توانستند این مبلغ را تهیه کنند. قرض گرفتند، طلا‌های مادرم را فروختم. 


داوطلب کنکوری خاطرنشان کرد: ماه‌ها گذشت، اما خبری از ویزا و پذیرش نشد. هر بار که تماس می‌گرفتم، وعده‌های جدید می‌دادند: «مدارک شما در حال بررسی است»، «فقط کمی صبر کنید». تا اینکه یک روز، دفتر موسسه به‌طور ناگهانی تعطیل شد. وقتی به پلیس مراجعه کردند، فهمیدم موسسه‌ای که با آن کار کرده بودند، جعلی بوده و سر بسیاری از افراد را کلاه گذاشته است. حال نه پولی داشتم و نه امیدی و خانواده‌ام دچار بحران مالی شدند و دچار افسردگی شدید شدم. رؤیای مهاجرت تبدیل به کابوسی شد که نه تنها آینده‌اش، بلکه آرامش خانواده‌ام را نیز از بین برد. 


به گزارش دانشجو؛ این روایت ها زنگ خطری است برای همه‌ی کسانی که فریب تبلیغات موسسات غیرقانونی را می‌خورند. پیش از هر تصمیم بزرگی، تحقیق کنید، از صحت موسسه مطمئن شوید و از مشورت با افراد باتجربه غافل نشوید.

از آرزوی پرواز تا زمین‌گیر شدن؛ روایت قربانیان موسسات اعزام به دانشجو / وقتی فریب، همه چیزت را می‌گیرد

پایان ناتمام یک رؤیا 

یکی از داوطلبان کنکوری که ۱۹ سال  بیشتر ندارد در گفتگو با دانشجو می گوید: همه می‌گفتند که دختر باهوشی  هستم و همیشه از آینده‌ای بهتر حرف می‌زد؛ از رفتن به کشوری دیگر، تحصیل در دانشگاهی معتبر، و ساختن زندگی‌ای که هیچ شباهتی به سختی‌های زندگی خانواده‌اش نداشته باشد. کنکور برای من ، مثل بسیاری از هم‌سن‌وسال‌هایم، تبدیل به کابوس شده بود. بار‌ها تلاش کرد، اما در هیچ‌کدام از آزمون‌ها به نتیجه دلخواهش نرسید. 

وی افزود: یک روز، وقتی در حال مرور پست‌های اینستاگرام بود، چشمانش به تبلیغ موسسه‌ای افتاد که قول مهاجرت تحصیلی سریع و آسان می‌داد. وعده‌ها رؤیایی بودند: «بدون نیاز به معدل بالا»، «پذیرش تضمینی»، «زندگی جدید در اروپا».  من متاسفانه بدون اینکه تحقیق کنم، با آنها تماس گرفت. 

داوطلب کنکوری گفت: مشاور موسسه من را  قانع کرد که این تنها شانس او برای رسیدن به آرزوهایش است. هزینه سنگین بود: ۲۰۰ میلیون تومان بود که خانواده‌ای متوسط داشت، مادرش را متقاعد کرد تا طلا‌های خانوادگی را بفروشد. حتی وام گرفتند و همه پس‌اندازشان را روی این تصمیم گذاشتند.

وی درادامه خاطرنشان کرد: چند ماه بعد، از طرف موسسه با من تماس گرفتند که ویزا و پذیرش  شما آماده است،  من هیچ شکی نکردم  و به دفتر موسسه رفتم،  گفتند که همه‌چیز در حال انجام است و من با تمام سختی که بود به خازج از کشور برای تحصیل رفتم همه چیز به خوبی پیش می رفت تا اینکه ترم دوم دانشگاه یکی از دانشجویان به من گفت که مدرکی که ما در اینجا اخذ می کنیم ارزشی ندارد و باید دوباره به ایران برگردیم و از اول بخوانیم.

از آرزوی پرواز تا زمین‌گیر شدن؛ روایت قربانیان موسسات اعزام به دانشجو / وقتی فریب، همه چیزت را می‌گیرد

داوطلب کنکوری گفت:  دنیا روی سرم خراب شد. خانواده‌ام زیر بار بدهی له شده بودند. مادرم بیمار شد و پدرم مدام من را سرزنش می‌کرد. دیگر تاب نگاه اطرافیان و حسرت آرزو‌های بر باد رفته را نداشت. یک شب تصمیم گرفتم به زندگی‌ام پایان دهم. و به سمت پل بزرگی در شهر رفت، جایی که فکر می‌کرد نقطه پایان دردهایم خواهد بود. 

وی در پایان خاطرنشان کرد: اما تقدیر طور دیگری رقم خورد. اما پس از سقوط، به طرز معجزه‌آسایی زنده ماندم و با کمک یک مشاور و روان‌درمانگر، آرام‌آرام زندگی‌ام را بازسازی کردم.

از آرزوی پرواز تا زمین‌گیر شدن؛ روایت قربانیان موسسات اعزام به دانشجو / وقتی فریب، همه چیزت را می‌گیرد

قمار روی رؤیا‌ها 

یکی دیگر از داوطبان پسر در رابطه با مهاجرت به موسسات اعزام به دانشجو گفت: من همیشه آرزو داشتم به خارج از کشور مهاجرت کنم، شغلی پردرآمد داشته باشم و خانواده‌ام را از مشکلات مالی نجات دهم. رؤیای مهاجرت  من را درگیر خودش کرده بود؛ آن‌قدر که به پیشنهاد‌های عجیب‌وغریب هم فکر می‌کردم. 

وی افزود: یک روز، در اینترنت با تبلیغ یک موسسه مهاجرتی مواجه شد که ادعا می‌کرد: «بدون نیاز به مدارک پیچیده و تنها در ۳ ماه، شما را به کانادا یا آلمان می‌فرستیم!» با هیجان تماس گرفت و جلسه‌ای با یکی از مشاوران موسسه ترتیب دادم و مشاور موسسه با وعده‌هایی جذاب، من را قانع کرد که این یک فرصت استثنایی از دست ندهم. «ما تمام مراحل را برایت انجام می‌دهیم. فقط کافی است ۳۰۰ میلیون تومان پرداخت کنی. بعدش یک زندگی رویایی در انتظار توست.» علی که تمام پس‌اندازش ۱۵۰ میلیون تومان بود، به فکر فرو رفت. برای تأمین مابقی پول، خودرویش را فروخت و حتی از یکی از دوستانش قرض گرفت. 

داوطلب پسر در ادامه خاطر نشان کرد: چند ماه اول همه‌چیز خوب پیش می‌رفت تا موسسه ایمیل‌هایی از «دانشگاه» ارسال می‌کرد که نشان می‌داد در حال پذیرش است من با رویای اینکه قرار است در خارج از کشور تحصیل کنم هر شب به بالین می رفتم و در نهایت با موسسات اعزام دانشجو به یکی از کشورهای اروپائی رفتم و بعد از فارغ التحصیلی و هزینه های هنگفت متوجه شدم که این مدارک برای کشورهای ما بی اهمیت است.

وی در پایان خاطر نشان کرد: تمام سرمایه‌ام از دست رفته؛  بدهی‌هایم روزبه‌روز بیشتر شد و دوستان و آشنایانم از من فاصله گرفتند. 

به گزارش دانشجو؛ روایت تلخ این  داوطلبان زنگ هشداری است برای همه کسانی که رؤیای مهاجرت یا آینده‌ای بهتر را در سر دارند. اعتماد بی‌جا به موسسات غیرقانونی اعزام به دانشجو نه‌تنها رؤیاها، بلکه زندگی، سرمایه و آرامش انسان را به نابودی می‌کشاند. هر تصمیم بزرگی باید با تحقیق، آگاهی و مشورت همراه باشد. هیچ موفقیتی میان‌بر ندارد، و گاهی پشت وعده‌های زیبا، مسیر‌هایی تاریک و خطرناک پنهان شده است. آگاهی و احتیاط  کلید جلوگیری از تکرار این سرنوشت‌های تلخ است.