شناسهٔ خبر: 70659464 - سرویس بین‌الملل
نسخه قابل چاپ منبع: بهار | لینک خبر

پیام وزرای خارجه آلمان و فرانسه به سوریه

صاحب‌خبر -
گروه بین الملل: روزنامه اعتماد در یادداشتی به چرایی سفر وزیران خارجه آلمان و فرانسه به دمشق پرداخته است.
این روزنامه در این زمینه نوشت: نخستین سفر یک هیات بلندپایه سوری به عربستان تا جای ممکن شوکه‌کننده بود. انتظار‌ها این بود که سفر نخست یک هیات دیپلماتیک سوری نه به ریاض که به آنکارا صورت پذیرد، اما این‌گونه نشد.
در میان بهت و حیرت جهانیان، هواپیمای دیپلمات‌های سوریه در فرودگاه بین‌المللی ریاض بر زمین نشست. این سفر کافی بود تا کارشناسان در این سوی و آن سوی دنیای مرموز سیاست به تحلیل چرایی آن به پردازند. در میان این تحلیل‌های بی‌شمار، ما آن را «رنسانس روابط سوریه و عربستان؟» نامیدیم. اما آیا این سفر رنسانسی در روابط سوریه و عربستان بود یا برقراری دیپلماسی کدورت بین دو طرفی که هیچ پیوند سیاسی و عقیدتی با یکدیگر نداشتند؟! 
حاکمان جدید سوریه برای بهره‌مندی از سرمایه‌گذاری عربستان در بخش ساخت و ساز و نفت و انرژی و نیز بنیه دفاعی کشورشان به سمت عربستان روی آورده‌اند، اما این‌گونه نیست! این حاکمان تازه سوریه نبودند که به سمت عربستان دست دراز کردند؛ بلکه این عربستان سعودی بود که آنها را به ریاض کشاند. حضور نمایندگان حاکمان تازه سوریه در ریاض حتی برای خود سوری‌ها و حکام حجاز نیز عاری از حیرت و تعجب نبود. چرا؟ برای پاسخ به چرایی این نکته باید نگاهی به پیشینه عربستان با این نیرو‌های جنگجو در سالیان گذشته در سوریه بیندازیم. عربستان سعودی با جبهه النصره در خاک سوریه در جنگ بود.
می‌دانیم که بخشی از این نیرو‌ها جدا‌شدگان القاعده هستند و عربستان با گروه القاعده نیز در خاک سوریه جنگید. به عبارت دیگر، در سال‌های جنگ داخلی در سوریه، عربستان با همین نیرو‌هایی که اکنون حاکمیت سوریه را در دست گرفته‌اند، جنگیده است. به علاوه آنکه این نیرو‌ها عقاید اخوانی دارند که حاکمان سعودی از بن دندان با آنها سر ناسازگاری دارند. پس چه چیزی موجب شده است با این همه اختلاف‌های بنیادین و ریشه‌ای، باز هم عربستان سعودی از مقصد نخستین سفر حاکمان تازه سوریه به جهان خارج شود؟ در اینجا راز این معمای سر به مهر را باید در آن ضرب‌المثل مشهور و مهم عربی جست‌و‌جو کرد که می‌گوید: «دستی را که نمی‌توانی گاز بگیری، ببوس.» بله، ببوس.
عربستان سعودی دریافته است که ابو محمد الجولانی به عنوان فرمانده پیشین جبهه النصره و القاعده سوریه که در گذشته با عربستان در جنگ بود، اکنون خواهی نخواهی بر شام و سوریه سیطره یافته است. سعودی‌ها باور کرده‌اند که او نیامده است که برود. او با نیروهایش آمده‌اند که بمانند. دیگر نمی‌شود آن دست جبهه النصره و القاعده پیشین را گاز گرفت. پس اعجاز دیپلماسی حکم می‌کند که این دست را در دستت بگیر، هر چند با کدورت تمامی که از تمام سلول‌های چهره و زبان بدن پیداست، اما آن را در دستانت بفشار. این خاصیت دیپلماسی است. 
به سفر روز جمعه وزیران خارجه فرانسه و آلمان به دمشق نظری بیفکنیم. به حتم نباید گمان کنیم که خانم وزیر خارجه آلمان جلیقه ضدگلوله پوشیده است و در حالی که وزیر خارجه فرانسه پشت سرش حرکت می‌کند، چهره در چهره جولانی انداخته است که پیروز‌ی‌اش را به او تبریک و تهنیت بگوید، خیر؛ آنها به دمشق رفته‌اند تا به حاکمان تازه بگویند که نفت شمال شرق و قلمروی کرد‌ها خط قرمز ماست. 
آنها به دمشق رفته‌اند که آشکارا حرکات ترکیه را در سوریه در همین ابتدا محدود کنند. مزه لیوان چای که هاکان فیدان در دامنه کوه قاسیون مشرف به دمشق با جولانی نوشید، قرار نبود در مذاق ترکیه ماندگار شود. حرکت‌های دیپلماتیک بعدی خیلی خیلی زود کام بسی شیرین شده ترکیه را در بهت و حیرت تمام تلخ کرد. 
حالا هنوز دو ماهی از رطل گران زدن ترکیه از پیروزی در سوریه نگذشته است که آنکارا به حاشیه و فراموشی سپرده شد. این معجزه دیپلماسی است. اکنون سوال مهم در دنیای سیاست این است که ایران پرچم دیپلماسی را در کجای روابط با سوریه برمی‌افرازد؟ آیا ممکن است دیپلماسی ایرانی هم در روابط با سوریه جهان را به حیرت و تحسین وادارد؟