علی ربیعی در سلسله نشستهای گفتمانسازی عدالت اجتماعی فراگیر تحت عنوان «افق گشایی موضوع فقر» که در موسسه کار و تامیناجتماعی برگزار شد، با طرح این پرسش که چرا سیاستگذاریها به فقرزدایی پاسخ نمیدهند؟ اظهار کرد: این پرسش نه تنها در ذهن پژوهشگران بلکه با آن در ذهن دانشجویان ترمهای اول نیز مواجه می شویم. چرا فقر از بین نمیرود؟ تردید ندارم که هیچ رئیس دولتی در ایران موافق گسترش فقر نیست و بنای آن از بین رفتن فقر بوده است و روسای دولت ها به دنبال این امر بودند اما چرا این موضوع محقق نشده است؟.
وی افزود: اگر بخواهیم صادقانه موضوع را بررسی کنیم، سیاستگذاران ما غالبا به دنبال فقرزدایی بودند و علاوه بر این، نهتنها موفق نشده بلکه بر تعداد فقرا افزود شده است به نحوی که به عنوان مثال شاخص گرسنگی به ویژه در کودکان زیر ۵ سال روند مطلوبی نیست.
در ذات اجرای سیاست های توسعه در کشورها «نابرابری» وجود دارد
وی معتقد است که به نظر کشورهای جهان سوم که میخواهند در مسیر توسعه قرار گیرند با دو نوع نابرابری موثر در فقر مواجهاند؛ در وضعیتی هستیم که با جهان توسعه یافتهتر همواره یک نابرابری را با خود حمل میکنیم که این نابرابری درازمدت در داخل کشور تأثیرگذار است و یک نابرابری در داخل را نیز تجربه میکنیم که شکاف آن در حال افزایش است.
دستیار ویژه رئیس جمهور در امور اجتماعی با اشاره به فقر و نابرابری و به ویژه فقر مقایسهای که بیشتر در شهرها رخ میدهد، افزود: بخش اعظمی از ناآرامیهای سیاسی و بیثباتی در کشورها ناشی از فقر است. در بسیاری از کشورها، فقر پایه بسیاری از ناآرامیهایی است که حتی ساختارشکن نیست اما در ذات خود ناآرامی تولید میکند؛ بر همین اساس، برخی از سیاستهای رفاهی دلسوزانه نیست و در بسیاری از کشورها، سیاست های تامین اجتماعی و رفاهی برای کنترل سیاسی و ثبات اجتماعی هم به کار میرود.
وی با تاکید بر اینکه فقر یک پدیده صرف اقتصادی نیست و به شدت اجتماعی شده و پدیده امنیتی است، گفت: روند توسعه در کشورها براساس دیدگاههای مدرنیزاسیون شکل گرفته و اینکه چگونه فقر به رغم اینکه کسی دلش نمیخواهد جامعه طبقاتی شود، ناشی از اجرای سیاست های توسعه است که در ذات خود نابرابری دارد.
اجرای سیاست های توسعه و مدرنیزاسیون از دلایل وجود فقر در ایران
ربیعی با تاکید بر اینکه در ایران سیاست های توسعه و مدرنیزاسیون یکی از دلایل فقر است، تصریح کرد: توسعه فراگیر، توسعه پایدار، رشد پایدار و... مفاهیمی هستند که به نحوی سیاستها را ترمیم کنند. اولین علت را سیاست های توسعه میدانم که این سیاست های توسعه در بسیاری از کشورهای جهان در دل خود نابرابری طبقاتی و منطقهای را تولید کرده است.
وی در بخش دیگر به نقش بوروکراسی در موضوع فقر اشاره کرد و با بیان اینکه بوروکراسی کنونی ما نمیتواند سیاست فقرزدا و سیاست های رفاهی درست تولید کند، گفت: اساسا سیاستگذاریهای ما با فقدان دانش مناسب برای فقرزدایی مواجه بوده است.
ربیعی در بخش دیگری از سخنان خود، علت دیگر را تعارض منافع و فساد دانست که سیاستگذاری معطوف به هدف را کم میکند و در این باره افزود: هرگاه بخواهید یک سیاستگذاری کنید که درازمدت جواب بگیرید چون منافع عدهای را به خطر میاندازد این سیاست ها به ثمر نمینشیند. آسیب دومی که خورده ایم سیاست های تودهستایانه است.
وی با بیان اینکه این چهار سال فرصتی برای همه است و این چهار سال یک فرصت طلایی است گفت: یکی از ویژگی های دکتر پزشکیان این است که میگوید من میخواهم اصلاح سیاست کنم.
ربیعی در بخش دیگری از سخنان خود به عوامل بیرونی اشاره و بیان کرد: بزرگترین عامل عدم کارآمدی سیاستهای فقر در این نکته نهفته است که فقر گاهی به عنوان استثنا و قابل برنامهریزی است، اما وقتی قاعده شد، دیگر قابل برنامهریزی نیست. فقر قاعده یعنی وقتی صدکبندی کنید، افراد به سهولت سقوط میکنند و این سیاستگذاری سخت میشود.