جوان آنلاین: علی حاتمی کارهای مهم و ماندگاری در سینمای ایران انجام داده که یکی از آنها، ساختن چند فیلم بیوگرافی از شخصیتهای تاریخی به شمار میرود. حاتمی این فیلمها را با حساسیت زیادی کارگردانی کرد و پس از او، ساختن پرترههایی از زندگی شخصیتهای سرشناس فرهنگی و سیاسی کمرنگ شد.
گمنامی شخصیتهای فرهنگی در سینمای ایران
سینمای ایران در طول سالهای اخیر از ضعفهای اساسی در پرداختن به ژانرهای مختلف رنج برده است. در سینمای تک ژانر شده این روزها، فیلمهای کمدی در گیشه حرف اول را میزنند، در کنارشان چند فیلم با سوژههای اجتماعی ساخته میشوند و دیگر خبری از ژانرهای جذاب سینمایی نیست.
این بیتوجهی ژنریک به سینما، تبعات بدی را به همراه دارد. همین باعث میشود فکر و ذهن سینماگران تنها به یک یا دو ژانر محدود شود و آنها از پرداختن به سوژههای دیگر عاجز بمانند. از عوامل نشان دهنده پویایی سینما در هر کشوری به همین تعدد ژانری فیلمها و ساخته شدن فیلمهای سینمایی با سوژههای متفاوت برمیگردد که قابلیت دربرگیری تعداد زیادی از مخاطبان را دارد.
اگرچه ژانر بیوگرافی به لطف سازمانهای حاکمیتی تا حدودی جان گرفته و توانسته زندگینامه تنی چند از فرماندهان دفاع مقدس را بر روی پرده سینما نشان بدهد، اما این قالب نتوانسته از فضای دفاع مقدس فراتر برود و معرف خوبی برای چهرههای ملی و فرهنگی کشور باشد.
تلاش بر معرفی شخصیتهای کم نام و نشان
در سینمای کشورهای صاحب سبک، هر ساله تعدادی فیلم بیوگرافی ساخته میشود تا معرف خوبی از شخصیتهای مهم و ملیشان باشد. بارزترین چهرهای که به تازگی پرتره آن بر صفحه سینما نقش برداشت، شخصیت «اوپنهایمر» بود. این فیلم با کارگردانی کریستوفر نولان، بخشهای مهمی از زندگی این فرد را نشان داد و بینندگان زیادی از سراسر جهان را با نام و فعالیتهای او آشنا کرد.
در سینمای امریکا فقط به ساختن فیلم از چهرهای سرشناس بسنده نمیکنند. فیلمسازان هالیوودی در میان اسناد و کتابهای تاریخی به دنبال شخصیتهای نسبتاً معمولی میگردند تا با دراماتیزه کردن زندگی و سرنوشتشان، آنها را به تمام دنیا معرفی کنند. توجه به همین مسئله نشان میدهد آنها به درستی از قدرت سینما آگاهی دارند و از هر فرصتی برای برجسته کردن شخصیتهایشان استفاده میکنند.
برای نمونه مل گیبسون در «سه تیغ هکسا» سراغ زندگی یک سرباز صلحطلب در زمان جنگ جهانی دوم رفت و دغدغههای صلحطلبانه او در قبال جنگ را نشان داد. یا تیم برتون با فیلم «چشمان بزرگ» مخاطبانش را با زندگی نقاشی بینام و نشان آشنا میکند که اعتماد به نفس لازم برای معروف شدن را ندارد. یا در فیلم «تار» با چالشهای پیشروی یک موزیسین آشنا میشویم.
فیلمهایی از این دست بسیارند که نام بردن از همه آنها طولانی میشود. بخش زیادی از این فیلمهای بیوگرافی به معرفی شخصیتهایی نه چندان معروف اختصاص دارند و سازندگانش میخواهند با بیرون کشیدن این شخصیتها از دل تاریخ، مفاخرشان در حوزههای مختلف را به همه نشان دهند.
انفعال برای معرفی شخصیتهای سرشناس
کشور ما با پشتوانه غنی فرهنگی و ادبی، شخصیتهای ممتاز زیادی برای ساختن فیلم از زندگیشان دارد که تا به حال کاری دربارهشان صورت نگرفته است. متأسفانه سینمای ایران در زمینه پژوهش و نوشتن فیلمنامهای درست و غنی از این شخصیتها به شدت منفعل و کم کار است و دغدغهای در این باره ندارد.
این کم کاری حتی به معرفی شخصیتهای معاصر هم برمیگردد. از زمان قاجار تا به امروز، شخصیتهای بزرگی در حوزههای فرهنگی و علمی کارهای مهمی انجام دادهاند که تا به حال به چشم سینماگران نیامده و آنها به راحتی از کنارشان عبور کردهاند. شخصیتهایی که اتفاقاً زندگیهایشان بار دراماتیک لازم برای ساخته شدن فیلم را دارند ولی نگاهِ به دور از آیندهنگری مسئولان سینمایی و سینماگرانش، عاملی شده تا این شخصیتها همچنان در دل تاریخ بمانند.
شخصیت «پروین اعتصامی» یکی از همین شخصیتهاست که در فیلم «پروین» به زندگیاش پرداخته شده و توانسته معرف خوبی از زندگی و هنر این شاعر باشد. کاری را که فیلم «پروین» در معرفی شخصیت این شاعر پرآوازه میکند دهها کتاب نمیتواند انجام دهد. سینما مدیومی است که قابلیت آشنایی و اثرگذاری وسیع و گسترده روی طیف زیادی از مخاطبان را دارد و دقیقاً به خاطر همین کارکرد از اهمیت زیادی برخوردار است.
فیلم قابل قبول پروین
البته توجه به جزئیات در طراحی شخصیت و حساسیت روی ساخت و کیفیت فیلم عامل مهمی است که نباید به سادگی از کنارش رد شد. خوشبختانه فیلم «پروین» از زوایای مختلف فیلم محترم و قابل قبولی از زندگی پروین اعتصامی است که اکرانش موجب سرافکندگی نخواهد بود. حتی اگر مسئولان بنیاد فارابی کمر همت ببندند و به فکر پیشرفت سینمای ایران باشند، میتوانند این فیلم را در کشورهایی مثل تاجیکستان و ازبکستان که اشتراکات زبانی و فرهنگی با ما دارند به اکران برسانند.
سینمای ایران باید از جایی این رخت رخوت را از تن در بیاورد و سراغ پژوهش در تاریخ و نگارش فیلمنامه از شخصیتهای سرشناس کشور برود. این نگاه کوتاه مدت به ژانر کمدی سینمای ایران را نجات نخواهد داد. تجربه تاریخی نشان داده فیلمهای شاخص هر دورهای هستند که در طول تاریخ ماندگار شده و به ویترین و آبروی سینمای آن کشور تبدیل شدهاند.