گروه سیاسی جهان نیوز: آمدن ترامپ گویا دست اندرکاران برجام و حامیان آن را وسوسه کرده است تا دوباره با آمریکاییها بر سر میز مذاکره بنشینند. عجیب آن که برجام گرایانی که مقصر اصلی شکست برجام را ترامپ و اقدام او برای خروج از برجام توصیف میکردند، حالا لزوم مذاکرات جدید با او را تئوریزه میکنند.
چند وقت پیش روزنامه دولتی ایران، یادداشتی را از معاون سابق حسن روحانی در زمان دبیری وی بر شورای عالی امنیت ملی منتشر کرده بود. حسین موسویان در این یادداشت سعی داشت مسئولان دولت را مجاب کند که باید وارد مذاکره با ترامپ شد. موسویان که سالها پیش به جرم اقدام علیه امنیت ملی محکوم شده بود، مسئولان ایران را انذار میدهد باید در چند ماه ابتدایی شروع به کار ترامپ مذاکره کلید بخورد در غیر این صورت، ترامپ قید مذاکره با ایران را خواهد زد.
او که گویی حامل پیام آمریکاییها به افکار عمومی ایران است، از همین الان تلاش می کند ایرانیها را برای بدعهدیهای آمریکا در هرگونه توافق احتمالی آماده کند. او در این یادداشت که چندی پیش توسط جهان نیوز مورد نقد واقع شد، نوشته است: «هیچ تضمینی نخواهد بود که حتی در صورت توافق، آمریکا بدان پایبند باشد. چنین تضمینی را امریکا به هیچ کشوری در قراردادهای دوجانبه و بینالمللی نداده است. منتهی اگر واقعبینانه بنگریم کشورها برای تأمین منافع ملی خودشان و در شرایط خاص در انتخاب بین بد و بدتر تصمیم میگیرند».
موسویان همچنین پیشنهاد می دهد که برای اینکه احتمال خروج ترامپ از توافق جدید کمتر شود، این توافق باید جامع -بخواندی برجام موشکی و منطقه ای- باشد.
مسعود نیلی دیگر چهره اصلاح طلب که در دولتهای هاشمی، خاتمی و روحانی پستهای ارشد اقتصادی داشته است، این روزها دست به قلم شده و از روزهای تلخ ایران مینویسد: «بحرانهای گوناگونی که در عرصههای روابط خارجی، اقتصاد و چالشهای اجتماعی ذکر شد، در کنار یکدیگر، کشور را در موقعیتی خطیر قرار داده است. ماههای پیش رو و سال آینده میتواند گردنهای پرپیچ و صعبالعبور برای ایران عزیز باشد.»
او که 24 سال به عنوان یکی از مهمترین عناصر سیاستهای اقتصادی ایران شناخته میشد، مبدع «برجام2» بود و در دهه نود عبای اقتصاد را کنار گذاشته و قبای سیاست پوشیده و برجام را تئوریزه میکرد؛ حالا ماههای آینده را که آغاز ریاست جمهوری ترامپ است، خطیر میداند و پیشنهاد اخذ تصمیمات تلخ، مهم و سخت را می دهد.
محمد قوچانی هم اخیراً از علاقه شدید ترامپ برای مذاکره با ایران در دوره قبل گفته و از نقش واسطهگری مکرون پرده برداشته است. او در مصاحبهای گفته است: «در اوایل به قدرت رسیدن ترامپ در آمریکا از ظریف پرسیدم که آیا به نظر شما ترامپ قابل گفتوگو است؟ او در جواب گفت که من طرح این موضوع را نوشتهام و بهراحتی هم میتوانم آن را انجام دهم. از نظر دولت حسن روحانی امکان به توافق رسیدن با ترامپ میتوانست سادهتر از اوباما باشد. چنین صحنهای را دیگر در تاریخ ایران نخواهید دید که رئیسجمهور فرانسه از محل اقامت خود با عجله به محل اقامت رئیسجمهور ایران بیاید تا روحانی فرصتی بدهد که با ترامپ مذاکره کند و در محل اقامت رئیسجمهور ایران تلاش کند تا ارتباطی بین این دو برقرار شود یا دستکم ارتباطی تصویری برقرار کند»!
احتمالاً در روزهای آینده تعداد بیشتری از برجامگرایان از مذاکره با ترامپ خواهند گفت، هدف نیز تاثیرگذاری بر افکار عمومی داخلی و تاثیر بر سطح تصمیمسازی است، گرچه در نهایت ترامپ و تیم او بیشترین بهرهبرداری را از این مطالب و اظهارات میکنند.
چند وقت پیش روزنامه دولتی ایران، یادداشتی را از معاون سابق حسن روحانی در زمان دبیری وی بر شورای عالی امنیت ملی منتشر کرده بود. حسین موسویان در این یادداشت سعی داشت مسئولان دولت را مجاب کند که باید وارد مذاکره با ترامپ شد. موسویان که سالها پیش به جرم اقدام علیه امنیت ملی محکوم شده بود، مسئولان ایران را انذار میدهد باید در چند ماه ابتدایی شروع به کار ترامپ مذاکره کلید بخورد در غیر این صورت، ترامپ قید مذاکره با ایران را خواهد زد.
او که گویی حامل پیام آمریکاییها به افکار عمومی ایران است، از همین الان تلاش می کند ایرانیها را برای بدعهدیهای آمریکا در هرگونه توافق احتمالی آماده کند. او در این یادداشت که چندی پیش توسط جهان نیوز مورد نقد واقع شد، نوشته است: «هیچ تضمینی نخواهد بود که حتی در صورت توافق، آمریکا بدان پایبند باشد. چنین تضمینی را امریکا به هیچ کشوری در قراردادهای دوجانبه و بینالمللی نداده است. منتهی اگر واقعبینانه بنگریم کشورها برای تأمین منافع ملی خودشان و در شرایط خاص در انتخاب بین بد و بدتر تصمیم میگیرند».
موسویان همچنین پیشنهاد می دهد که برای اینکه احتمال خروج ترامپ از توافق جدید کمتر شود، این توافق باید جامع -بخواندی برجام موشکی و منطقه ای- باشد.
مسعود نیلی دیگر چهره اصلاح طلب که در دولتهای هاشمی، خاتمی و روحانی پستهای ارشد اقتصادی داشته است، این روزها دست به قلم شده و از روزهای تلخ ایران مینویسد: «بحرانهای گوناگونی که در عرصههای روابط خارجی، اقتصاد و چالشهای اجتماعی ذکر شد، در کنار یکدیگر، کشور را در موقعیتی خطیر قرار داده است. ماههای پیش رو و سال آینده میتواند گردنهای پرپیچ و صعبالعبور برای ایران عزیز باشد.»
او که 24 سال به عنوان یکی از مهمترین عناصر سیاستهای اقتصادی ایران شناخته میشد، مبدع «برجام2» بود و در دهه نود عبای اقتصاد را کنار گذاشته و قبای سیاست پوشیده و برجام را تئوریزه میکرد؛ حالا ماههای آینده را که آغاز ریاست جمهوری ترامپ است، خطیر میداند و پیشنهاد اخذ تصمیمات تلخ، مهم و سخت را می دهد.
محمد قوچانی هم اخیراً از علاقه شدید ترامپ برای مذاکره با ایران در دوره قبل گفته و از نقش واسطهگری مکرون پرده برداشته است. او در مصاحبهای گفته است: «در اوایل به قدرت رسیدن ترامپ در آمریکا از ظریف پرسیدم که آیا به نظر شما ترامپ قابل گفتوگو است؟ او در جواب گفت که من طرح این موضوع را نوشتهام و بهراحتی هم میتوانم آن را انجام دهم. از نظر دولت حسن روحانی امکان به توافق رسیدن با ترامپ میتوانست سادهتر از اوباما باشد. چنین صحنهای را دیگر در تاریخ ایران نخواهید دید که رئیسجمهور فرانسه از محل اقامت خود با عجله به محل اقامت رئیسجمهور ایران بیاید تا روحانی فرصتی بدهد که با ترامپ مذاکره کند و در محل اقامت رئیسجمهور ایران تلاش کند تا ارتباطی بین این دو برقرار شود یا دستکم ارتباطی تصویری برقرار کند»!
احتمالاً در روزهای آینده تعداد بیشتری از برجامگرایان از مذاکره با ترامپ خواهند گفت، هدف نیز تاثیرگذاری بر افکار عمومی داخلی و تاثیر بر سطح تصمیمسازی است، گرچه در نهایت ترامپ و تیم او بیشترین بهرهبرداری را از این مطالب و اظهارات میکنند.