عصرایران: آقای حمید رسایی، نماینده محترم مجلس شورای اسلامی در سخنان اخیرش در انتقاد از عدم ابلاغ قانون موسوم به عفاف و حجاب گفته است: ما طرح پیشنهاد میدهیم در دستور نمیآید، در دستور آید،زور میزنیم قانون شود، قانون میشود زور میزنیم ابلاغ شود، بعد از ابلاغ عمل نمیشود، عمل نمیشود باز باید کلی حرف بزنیم که به قانون عمل نمیشود. میخواهیم استیضاح کنیم میگویند استیضاح نمایشی است و استیضاح نباید شود، من شمردم نورافکنهای صحن ۴۵۰ تا هستند که روشناند، اینجا را تعطیل کنیم به برق کشور کمک کردهایم و آن دو درجهای که گفتند میشود. اینکه مجلس نشد.
در همین رابطه لینک زیر را ببینید:
رسایی: مجلس را تعطیل کنید تا کمتر برق مصرف شود!
1 - حرف درستی زده است آقای رسایی! قانون مصوب مجلس باید عمل شو ولی آیا جناب ایشان به این فکر کرده که چرا باید مجلس قانونی تصویب کند که عمل نشود یا بهتر است بگوییم قابلیت اجرا نداشته باشد؟!
چرا باید کسانی که عنوان وکیل مردم را یدک می کشند، قانونی تصویب کنند که اکثر موکلان شان با آن مخالف باشند؟
آقای رسایی درس حوزه خوانده و احتمالاً یادش هست که در حوزه و در باب وکالت به او یاد داده اند که وکیل نمی تواند برخلاف خواسته موکل عمل کند و اگر چنین کرد، ضامن ضرری است که به موکلش وارد شده است.
آیا همین قانون موسوم به عفاف و حجاب -که آن هم نه در صحن علنی مجلس که پشت درهای بسته کمیسیون تصویب شده- موافق خواست عموم مردم است یا اکثریت با آن مخالف اند؟!
نمی شود که به صورت محفلی، به خواسته های محفلی، لباس قانون پوشاند و آن را به جامعه تحمیل کرد. به فرض این که قانون مورد نظر ایشان ابلاغ و اجرا هم می شد، آیا جامعه زیر بار می رفت؟ آیا پیامدهای آن تشدید تنش های های اجتماعی، سیاسی و حتی امنیتی نبود؟! (شاهد هم هم هدف طراحان اصلی، همین بوده است؛ الله اعلم!)
پس باید خطاب به مجلس نشین ها گفت که هر گاه شما یا هر پارلمان دیگری در هر جای دنیا و هر نقطه تاریخ، مصوبه ای خلاف خواست مردم تصویب کنید، هر چند شکل قانون داشته باشد، ولی چون روح قانون، یعنی تایید عمومی و حمایت اجتماعی را ندارد، از حیّز انتفاع خارج است و مردم زیر بارش نخواهند رفت.
2 - آقای رسایی بعد از کلی مقدمه چینی گفته است: این که مجلس نشد!
راستش با این جمله ایشان هم موافقیم؛ مجلسی که بدون رقابت واقعی و بدون حضور اکثریت مردم در انتخابات شکل بگیرد، هر چند شکل مجلس دارد، مجلس نیست. همچنین مجلسی که خلاف خواست عموم مردم قانون تصویب کند و دغدغه بسیاری از نمایندگانش، اصلاً شبیه دغدغه عموم مردم نباشد نیز مجلس نیست.
اگر انتخابات اخیر مجلس که منجر به ورود افرادی مثل رسایی و ثابتی و عناصر پایداری به مجلس شد، به معنای واقعی کلمه، رقابتی و با حضور اکثریت مردم ایران بود، اکنون امثال آقای رسایی، به جای به قول خودشان "زور زدن" برای تصویب و ابلاغ شبه قانون ها، در دولت سایه و در خدمت آقای دکتر سعید جلیلی بودند و داشتند زور می زدند برای یافتن راه های زمین زدن دولت مستقر.
3 - به نظر می رسد آقای رسایی، درست ترین کار خود در دوران مجلس اش را انجام داده است: نشسته و تعداد نورافکن های بالای سرش را شمرده است.
اگر درست شمرده باشد، 450 نور افکن - و نه لامپ - بالای سر حضرات نمایندگان روشن است، یعنی به ازای هر نماینده، یک و نیم نور افکن! واقعاً چه خبر است؟! اگر این اسراف نیست، پس چیست؟! حتماً باید بر سر شبه قانون عفاف و حجاب اختلاف شان بشود که یادشان بیفتد هر روز دارند اسراف می کنند؟!
4 - با پیشنهاد آقای رسایی مبنی بر تعطیلی مجلس هم موافقیم؛ البته نه این که کشور مجلس نداشته باشد، بلکه برای نظام و کشور بسیار مفید خواهد بود اگر این مجلس با استعفای دسته جمعی نمایندگان تعطیل شود و مجلسی جدید و مبتنی بر اراده اکثریت شکل بگیرد؛ تا آن زمان هم به باز به قول آقای رسایی، در مصرف برق هم صرفه جویی می شود!