شناسهٔ خبر: 70597420 - سرویس استانی
نسخه قابل چاپ منبع: دفاع پرس | لینک خبر

یادداشت/ حجت‌الاسلام‌ گنابادی‌نژاد

«مکتب شهید سلیمانی» و خطر تحریف

اسطوره‌ها و الگوها همان‌طور که می‌توانند یک سرمایه و پشتوانه برای مخاطبان خود و حتی بشریت باشند، بدون تردید در معرض تهدیدها و آسیب‌های احتمالی قرار دارند که تحریف آنها یکی از خطرات در کمین است.

صاحب‌خبر -
گروه استان‌های دفاع‌پرس - حجت‌الاسلام‌والمسلمین «حجت گنابادی‌نژاد» معاون فرهنگی لشکر فاطمیون؛ اسطوره‌ها و الگو‌ها همان‌طور که می‌توانند یک سرمایه و پشتوانه برای مخاطبان خود و حتی بشریت باشند، بدون تردید در معرض تهدید‌ها و آسیب‌های احتمالی قرار دارند. امیرالمومنین (ع) در نامه‌ای خطاب به اهالی مصر می‌فرمایند: «وَ مَنْ نَامَ لَمْ یُنَمْ عَنْهُ (و هر که از دشمن آسوده بخوابد دشمن نسبت به او نخواهد خفت)». بر همین اساس بایستی این نکته را در خاطر داشته باشیم که دشمنان حتماً بر علیه ما، مفاخر و اسطوره‌هایمان از طرق مختلف برنامه داشته و سرمایه‌گذازی می‌کنند.
 
 
برای نمونه؛ شخصیتی مثل سپهبد «قاسم سلیمانی» در زمان حیات خود سیلی‌های محکمی به استکبار جهانی، آدم‌کش‌ها، کودک‌کش‌ها و خلاصه دشمنان بشریت وارد کرد. بنا به تعبیر رهبر معظم انقلاب اسلامی «قدرت شهید سلیمانی از سردار سلیمانی بیشتر است»؛ نمود بارز این نکته را ما در عملیات‌های «طوفان‌الاقصی» و «وعده صادق ۱ و ۲» شاهد بودیم چراکه پس از شهادت ایشان، بخش‌هایی از توانمندی جبهه مقاومت برای جهانیان به نمایش درآمد.
 
بر اساس آنچه که ذکرش رفت؛ دشمن یکی از راه‌هایی که تعقیب یا دنبال می‌کند این است که شخصیتی مثل سردار شهید سلیمانی را از طرق مختلف تبلیغاتی در اذهان مردم، تحریف کند.
 
رهبر معظم انقلاب اسلامی، سیره این شهید والامقام را در قالب «مکتب شهید سلیمانی» برای عموم مردم تعریف و چارچوب‌بندی کردند. وقتی که به جریانی عنوان مکتب اطلاق می‌شود، آن فکر یک حرکت تاثیرگذار و الگوی فراگیر است که در عرصه‌های مختلف برای کسانی که دل‌بسته به این راه هستند، می‌تواند پیشگام باشد.
 
اگر بنا بر این باشد که «مکتب شهید سلیمانی» از انحراف مصون باشد بایستی از چند منظر این مسئله را مورد توجه قرار دهیم. در گام نخست باید ملاک‌ها و معیار‌های این شهید در زندگی‌اش برای ما هم مهم باشد و این مسئله جز در تابعیت از ولایت فقیه، چه در دوران حیات امام خمینی (ره) و چه در دوران زعامت رهبر معظم انقلاب اسلامی، یافت نخواهد شد. اگر به سیره ایشان نگاه کنیم، می‌بینیم که هم در دوران دفاع مقدس و هم پس از آن تا شهادت، این مسئله نمود پررنگی در حیات سردار سلیمانی داشته است؛ لذا اگر کسی خود را پیرو مکتب شهید سلیمانی بداند، اما در عمل و یا سخن، حرکتش مغایر با فرامین ولی‌فقیه باشد؛ باید گفت که این فرد در قالب این فکر و مکتب دچار تحریف و انحراف بزرگی شده است.
 
برای نمونه ممکن است برخی افراد برای توجیهات خود در مسئله‌ای مثل برخورد با پدیده بی‌حجابی، استناد سخنانشان به فرازی از سخن سردار سلیمانی باشد که گفته بود: «آن دختر کم حجاب، دختر من و شما ست» و ما بایستی با آنها مدارا کنیم و از حرکات خشونت‌آمیز پرهیز کنیم. حال آن که اگر کمی روی همین نکته یا سخن دقیق شویم، درمی‌یابیم که ایشان همان سخنی را گفته است که رهبر معظم انقلاب اسلامی در سال ۱۳۹۱ و در جریان سفرشان به استان خراسان شمالی فرمودند. ایشان در جمع علما و روحانیون آن خطه می‌فرمایند: «خانمهائی بودند که در عرف معمولی به آنها می‌گویند «خانم بدحجاب»؛ اشک هم از چشمش دارد می‌ریزد. حالا چه کار کنیم؟ ردش کنید؟ مصلحت است؟ حق است؟ نه، دل، متعلق به این جبهه است؛ جان، دلباخته‌ی به این اهداف و آرمانهاست. او یک نقصی دارد. مگر من نقص ندارم؟ نقص او ظاهر است، نقص‌های این حقیر باطن است؛ نمی‌بینند.»
 
بر همین اساس؛ آن سخن سردار شهید سلیمانی هم‌راستا با فرمایشات رهبر معظم انقلاب اسلامی بوده است. وقتی که معظم‌له در سخنان خود حجاب را واجب شرعی و الزام قانونی و بی‌حجابی را منکر سیاسی و از آن نقشه‌های دشمنان جمهوری اسلامی ایران توصیف کردند، بدون شک اگر سپهبد سلیمانی نیز در قید حیات مادی می‌بود، بنا بر سیره مقتدا و ولی خود عمل می‌کرد و یا موضع می‌گرفت.
 
متأسفانه در بیان سیره و یا خاطرات سردار شهید سلیمانی نکته‌ای که گاهی اوقات فراموش می‌شود؛ حوزه مأموریتی ایشان است. این شهید والامقام در حوزه رزم و جبهه مقاومت مأموریت داشته و نباید این انتظار به جود بیاید که در تمامی حوزه‌های کاری و تخصصی غیر مرتبط، که فردی مثل ایشان در آن سررشته‌ای نداشته، آن مسئله با سیره شهید سلیمانی حل و فصل شود. فرض کنید که پزشکی بیاید ادعا کند که نحوه عمل جراحی که بر روی چشم یک بیمار داشته بر اساس، سیره سردار سلیمانی بوده است!
 
در کنار انطباق سیره شهید سلیمانی با مسئله ولایت و امامت در گام بعدی؛ بیان مسائل پیرامونی ایشان با سیره رفتاری‌شان است. به بیان دیگر، سپهبد سلیمانی شخصیت مبهمی  نداشته و در یک محیط آکادمیک دربسته، به دنبال فراگیری علم نرفته است. ایشان در یک گستره وسیع، زندگی طولانی داشته است. اگر ما می‌خواهیم مسئله یا کاری را در دورانی که سردار سلیمانی در آن حیات مادی ندارد، به او نسبت دهیم باید ببینیم وقتی که ایشان در حیات خود با مسئله مشابهی برخورد داشته، واکنش یا رفتارش نسبت به آن مسئله چطور بوده است؟
 
در پایان لازم هست که به نکته‌ای هم اشاره کنم و آن تحریفاتی است که احتمالاً بعد از شهادت سردار سلیمانی، برای شخصیت سردار سرتیپ پاسدار «اسماعیل قاآنی» فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب در اذهان برخی شکل گرفته باشد. سردار قاآنی مطمئن‌ترین و نزدیک‌ترین فرد به سردار شهید سلیمانی بود و پس از شهادت ایشان، با استناد به همین پشتوانه، فرمانده معظم کل قوا سردار قاآنی را به سمت فرماندهی این واحد نظامی منصوب کردند.
 
سردار شهید سلیمانی در زمان حیاتش در دیدار با جمعی از هنرمندان و اهالی رسانه گفته بود: «کارم من؛ عملیاتی و رزمی است و از کسی مثل من، تبیین، روایت و اطلاع‌رسانی ساخته نیست. امثال شما هنرمندان و اصحاب رسانه؛ بایستی این میدان را ببیند و آن را با زبان هنر به جامعه منتقل کند».
 
بر همین اساس؛ کار شخصیتی مثل سردار قاآنی هم رزم‌آوری و جنگاوری است و نه تبیین مسائل و اطلاع‌رسانی اخبار مقاومت. همان طور که اشاره شد، از هرکسی بایستی به فراخور حوزه مأموریتی که دارد، مطالبه و درخواست داشت و نه خارج از آن.
 
انتهای پیام/