با وجود این اما تغییرات برای رسیدن به یک مدل مبتنی بر عدالت بیشتر همچنان ادامه دارد. این درحالی است که بیتردید بهترین نسخه برای برقراری عدالت آموزشی و افزایش سهم دهکهای پایین اقتصادی ازدانشگاههای برتر، تقویت مدارس دولتی است. همین چند روز پیش بود که فرشاد ابراهیمپور، عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس گفت: در جلسه اخیر کمیسیون آموزش مجلس، وزیر آموزشوپرورش با پیشنهاد کمیسیون مبنی بردو بار فرصت ترمیم معدل در سال برای داوطلبان آزمون سراسری موافقت کرد. سوی دیگر ماجرای این مصوبه جنجالی، نحوه سنجش وپذیرش دانشجوهاست. حالا سؤال اینجاست که این نوع روش پذیرش دانشجو، با عدالت آموزشی سازگار است؟ یا هر دانشجویی فارغ از استعدادها و شایستگیهایش و تنها براساس ثروت و سطح خانوادگیاش وارد دانشگاههای برتر کشور میشود؟ شاید در حال حاضر رقابت برای ورود به دانشگاهها کمی از عدالت فاصله گرفته باشد، بهگونهای که بسیاری از دانشآموزان حتی بحث ترمیم معدل را فرصتی مغتنم برای خود میدانند تا یک گام به جلو برای کسب یک صندلی در دانشگاه مدنظرشان برداشته باشند.
سهم بیشتر مرفهین از آموزش عالی
فرآیند پذیرش در دانشگاهها برای داوطلبان یکی از مراحل حیاتی تحصیلی است که درمسیر دستیابی به اهداف تحصیلی آنها قرار دارد اما این فرآیند هماکنون به کلاسهای درسی ختم میشود که همه معلمان و دانشآموزان مشغول طراحی تست وتمرینِ سرعت در پاسـخگویی بـه تـستهای کنکور هستند تا از قافله پذیرفتهشدگان دانشگاهها بازنمانند. در این بین، دانشآموزانی که از سطح خانوادگی بالاتری برخوردارند گویا در این قافله هم سردمدارند. البته دکتر یوسف زراعتکیش، پژوهشگر آموزش عالی در گفتوگو با جامجم بر این باور است که درهرشرایطی حتی اگر دانشگاههای مابهصورت کلی باز باشند وهمه داوطلبان بتوانند وارد دانشگاه شوند، باز هم شرایط اقتصادی خانواده و داوطلبان باعث میشود که سهم اقشار ضعیف ازدانشگاه کم شود.وی میافزاید: «شما هر روش سنجش و پذیرشی را که اعمال کنید درواقع خانوادههایی که مرفهتر هستند و شرایط اقتصادی بهتری دارند، برخورداریشان از آموزش عالی بیشتر خواهد شد.»
سنجش توان علمی یا مالی؟
بهنظر میرسد حالا دیگر کنکور تنها به سنجش توان علمی محدودنمیشود؛ بلکه به یک پدیده اجتماعی با تأثیرات عمیق در خانوادهها و فرهنگ جامعه تبدیل شده است. البته یوسف زراعتکیش نظر دیگری دارد و میگوید: «طبق بررسیها و تحقیقات انجامشده، چه در زمانی که فقط کنکور بود و چه در حال حاضر که ترکیبی از کنکور و سوابق تحصیلی برای سنجش و پذیرش استفاده میشود، در هر دو صورت سهم خانوادهها و داوطلبین دهکهای بالای جامعه از دانشگاه بیشتر است.» با اینحال، این پژوهشگر معتقد است که ما از هر روشی استفاده کنیم و حتی اگر هیچ مانع و سنجشی هم برای پذیرش نداشته باشیم، باز هم اقشار مرفه جامعه به آموزش عالی دسترسی بیشتری دارند.
بالابردن کیفیت و پوشش مدارس دولتی
مصوبه کنکوری وچالشهای امتحانات نهایی وسوابق دانشآموزان و تأثیر آن در کنکور ازیکسو وشیوه سنجش دانشجویان و تمرکز بر نتیجه آن از سوی دیگر، آزمون سراسری، نحوه شایستهگزینی، عدالت آموزشی و شناسایی دقیق استعدادها را زیر سؤال میبرد. البته زراعتکیش معتقد است که اگر درحال حاضر عدالت آموزشی در آموزش عالی برقرار نیست، نمیتوانیم تقصیر را به گردن کنکور یا همین مصوبه کنکوری بیندازیم، چرا که درهرصورت اقشار محروم سهمشان کمتر است. اوبا اشاره به راهحل این موضوع میافزاید: «صرفا کنکور و روش سنجش و پذیرش نیست، بلکه ابزاری برای سنجش بهترینهاست. ما میخواهیم بهترینها را از منظر آموزشی، پذیرش و انتخاب کنیم نه از نظرپولداربودن یانبودنشان.درحقیقت این پولداربودن آنها پشت کیفیت آموزشیشان نشسته است. برای کاهش این شکاف، بهترین کار این است که کیفیت، گسترش و پوشش مدارس دولتی را بالا ببریم.»
توجه مضاعف به شایستگیهای دانشآموزان
به هرحال وجود آسیبها و مشکلاتی همچون ترویج مدرکگرایی در جامعه، عدم تناسب نیازهای شغلی کشور با الگوهای پذیرش دانشجو در دانشگاهها، افزایش میزان بیکاری وفقدان فرصت شغلی برای فارغالتحصیلان، نبود ارتباط بین حوزه آموزش و بازار کار درکشور،ازجمله مسائلی است که نحوه سنجش وپذیرش دانشجویان راباچالشهای مختلفی روبهرومیکند.شاید لازم باشد به توانمندیها و استعدادهای دانشآموزان برای پذیرش بهتر در دانشگاهها بیشتر تمرکز وتوجه کردتاکمی از گره این آزمون سرنوشتسازباز شود.
تهمینه سبحانی شاد - گروه جامعه
سهم بیشتر مرفهین از آموزش عالی
فرآیند پذیرش در دانشگاهها برای داوطلبان یکی از مراحل حیاتی تحصیلی است که درمسیر دستیابی به اهداف تحصیلی آنها قرار دارد اما این فرآیند هماکنون به کلاسهای درسی ختم میشود که همه معلمان و دانشآموزان مشغول طراحی تست وتمرینِ سرعت در پاسـخگویی بـه تـستهای کنکور هستند تا از قافله پذیرفتهشدگان دانشگاهها بازنمانند. در این بین، دانشآموزانی که از سطح خانوادگی بالاتری برخوردارند گویا در این قافله هم سردمدارند. البته دکتر یوسف زراعتکیش، پژوهشگر آموزش عالی در گفتوگو با جامجم بر این باور است که درهرشرایطی حتی اگر دانشگاههای مابهصورت کلی باز باشند وهمه داوطلبان بتوانند وارد دانشگاه شوند، باز هم شرایط اقتصادی خانواده و داوطلبان باعث میشود که سهم اقشار ضعیف ازدانشگاه کم شود.وی میافزاید: «شما هر روش سنجش و پذیرشی را که اعمال کنید درواقع خانوادههایی که مرفهتر هستند و شرایط اقتصادی بهتری دارند، برخورداریشان از آموزش عالی بیشتر خواهد شد.»
سنجش توان علمی یا مالی؟
بهنظر میرسد حالا دیگر کنکور تنها به سنجش توان علمی محدودنمیشود؛ بلکه به یک پدیده اجتماعی با تأثیرات عمیق در خانوادهها و فرهنگ جامعه تبدیل شده است. البته یوسف زراعتکیش نظر دیگری دارد و میگوید: «طبق بررسیها و تحقیقات انجامشده، چه در زمانی که فقط کنکور بود و چه در حال حاضر که ترکیبی از کنکور و سوابق تحصیلی برای سنجش و پذیرش استفاده میشود، در هر دو صورت سهم خانوادهها و داوطلبین دهکهای بالای جامعه از دانشگاه بیشتر است.» با اینحال، این پژوهشگر معتقد است که ما از هر روشی استفاده کنیم و حتی اگر هیچ مانع و سنجشی هم برای پذیرش نداشته باشیم، باز هم اقشار مرفه جامعه به آموزش عالی دسترسی بیشتری دارند.
بالابردن کیفیت و پوشش مدارس دولتی
مصوبه کنکوری وچالشهای امتحانات نهایی وسوابق دانشآموزان و تأثیر آن در کنکور ازیکسو وشیوه سنجش دانشجویان و تمرکز بر نتیجه آن از سوی دیگر، آزمون سراسری، نحوه شایستهگزینی، عدالت آموزشی و شناسایی دقیق استعدادها را زیر سؤال میبرد. البته زراعتکیش معتقد است که اگر درحال حاضر عدالت آموزشی در آموزش عالی برقرار نیست، نمیتوانیم تقصیر را به گردن کنکور یا همین مصوبه کنکوری بیندازیم، چرا که درهرصورت اقشار محروم سهمشان کمتر است. اوبا اشاره به راهحل این موضوع میافزاید: «صرفا کنکور و روش سنجش و پذیرش نیست، بلکه ابزاری برای سنجش بهترینهاست. ما میخواهیم بهترینها را از منظر آموزشی، پذیرش و انتخاب کنیم نه از نظرپولداربودن یانبودنشان.درحقیقت این پولداربودن آنها پشت کیفیت آموزشیشان نشسته است. برای کاهش این شکاف، بهترین کار این است که کیفیت، گسترش و پوشش مدارس دولتی را بالا ببریم.»
توجه مضاعف به شایستگیهای دانشآموزان
به هرحال وجود آسیبها و مشکلاتی همچون ترویج مدرکگرایی در جامعه، عدم تناسب نیازهای شغلی کشور با الگوهای پذیرش دانشجو در دانشگاهها، افزایش میزان بیکاری وفقدان فرصت شغلی برای فارغالتحصیلان، نبود ارتباط بین حوزه آموزش و بازار کار درکشور،ازجمله مسائلی است که نحوه سنجش وپذیرش دانشجویان راباچالشهای مختلفی روبهرومیکند.شاید لازم باشد به توانمندیها و استعدادهای دانشآموزان برای پذیرش بهتر در دانشگاهها بیشتر تمرکز وتوجه کردتاکمی از گره این آزمون سرنوشتسازباز شود.
تهمینه سبحانی شاد - گروه جامعه