با سقوط دولت اسد در سوریه موضوع «سوریسازی ایران» بر زبان برخی از سران باند تروریستی حاکم بر سرزمینهای اشغالی و دولتمردان حامی آنها در غرب جاری شد که بیشک تحت تأثیر سرمستی ارتش کودک کش صهیونیستی در میدان خالی از حریف است.
اگر همه مؤلفههای قدرت و اقتدار جمهوری اسلامی ایران از حکومت مردمسالار دینی، ملت شرافتمند، غیرت ملی و بصیرت دینی، نظام ولایی با رهبری حکیم و فرزانه، سرمایه انسانی ۸۰ میلیونی با استعداد فوق العاده جوانان ایران، منابع سرشار زیرزمینی، موقعیت جغرافیایی و سرزمینی با شرایط اقلیمی بسیار عالی، پیشرفتهای علمی و اقتدار دفاعی و نظامی و... جمهوری اسلامی ایران را نادیده بگیریم، «حماسه یوم الله ۹ دی» به تنهایی برای اثبات برتری و بطلان هر گونه قیاس میان دو کشور کفایت میکند. حضور گسترده، متراکم، خودجوش، خداجویانه، حقطلبانه ملت ایران در نهم دی ماه ۱۳۸۸ ثابت کرد:
رابطه امت و امام در ایران اسلامی چنان قوی و مستحکم است که امت بدون صدور فرمانی از سوی امام به یاری ولی خدا آمده و چشم جهانیان را از عظمت حضور خویش خیره میسازد.
بصیرت مردم به اندازهای بالاست که غبار فتنههای بزرگ و پیچیده هم نمیتواند مانع تشخیص حق و باطل گشته و بر انگیزه دفاع از جبهه حق تاثیر بگذارد.
بیگانه ستیزی و دشمن شناسی در فرهنگ اسلامی - ایرانی به حدی است که پنجههای پولادین دشمن پشت دستکشهای مخملی و انقلابهای رنگی تشخیص داده و دست رد بر سینهها آنها میزند.
ارزشهای اسلامی و فرهنگ عاشورایی در ایران چنان قوی است که اهانت به عاشورا از سوی عدهای غیرت میلیونها ایرانی را به جوش آورده و اجازه ادامه فتنهگری را به دشمن نمیدهند.
همه اینها نشان میدهد ایران سوریه نیست و اگر اسد به یکی از این امکانها نیز دسترسی داشت، میتوانست از سقوط دولتش جلوگیری کند. حال سؤال اساسی این است که چرا دشمنان ملت ایران سخن از سوریهسازی و اجرای مدل فروپاشی این کشور به میان میآورند. به نظر میرسد آنچه دشمن را تشجیع نموده تا سخن از مشابهتسازی و اجرای مدل سوریه در ایران به میان آورد، شیوه و روش فروپاشی این کشور است که بر استفاده از هوش مصنوعی، تحلیل کلان دادهها و مدیریت اذهان عمومی حتی دولتمردان و فرماندهان ارتش سوریه تمرکز داشت؛ لذا دوستان و دشمنان سوریه میدانند که دولت اسد پیش از آنکه میدان را واگذار نماید، فضای رسانهای و روانی، مدیریت اذهان و افکار مردم و نیروهای مسلح را واگذار نموده و در یک جمله به شیوه و شگرد نرم دشمنان خود باخت. اگرچه با این شیوه هم تصور فروپاشی نظام اسلامی حتی با کمک ابزارهای نوین قابل ترسیم نیست، اما عدم استفاده از این روش، سوء استفاده از فرصت پیش آمده و شرایط داخلی کشور سبب میشود تا زمینهای برای تست شانس مجدد فراهم آید. به ویژه آنکه سران صهیونیزم بهتر از هر کسی میدانند که حفظ امنیت سرزمینهای اشغالی امروز حتی در تلآویو که میلیاردها دلار برای گنبد آهنین آن هزینه شده ممکن نیست چه رسد به اینکه بخواهند دایره اشغالگری خویش را گسترش داده و دشمنان خود را مصممتر و متحدتر کنند.
آنچه در این میان به شکل دهی تصمیم دشمن کمک میکند یکی تحلیلهایی است که هوش مصنوعی از دادههای هر ایرانی در فضای مجازی به دشمن میدهد. دوم اشتباهات نخبگان، دیر فهمان همسو و مغرضان غیرهمسو است که با ارسال پیامهای غلطی مانند استعفا، استیضاح و... به فکر بهره برداریهای سیاسی هستند. سوم نادیده گرفتن نقش عوامل نفوذی و لیدرهای داخلی در سوق دهی مطالبهگریها و نارضایتیها به اعتراضات و تجمعات خیابانی میباشد. چهارم مرجفون و هراس افکنانی هستند که با مقصرسازی دیگران در تنور اختلافات خودیها دمیده و دل دوستان را خالی میکنند. پنجم خناسان و وسوسه گرانی هستند که در لایههای عمیقتر و پشت صحنه، دشمن را در موقعیت برتر و نظام اسلامی را در شرایط سخت نشان میدهند. کاری که رسانههای غربی در سوریه کردند.
با این توضیح دشمن صهیونیستی باید بداند آنچه که در اندیشههای خیالپردازانه سران این رژیم درباره نظام جمهوری اسلامی ایران جاری است، از اساس باطل است و نظام جمهوری اسلامی ایران به پشتوانه عظیم مردمی از بحرانها و گردنههای به مراتب سخت تری عبور کرده و خواهد کرد.
حسین عبداللهیفر
ایران سوریه نیست
با سقوط دولت اسد در سوریه موضوع «سوریسازی ایران» بر زبان برخی از سران باند تروریستی حاکم بر سرزمینهای اشغالی و دولتمردان حامی آنها در غرب جاری شد که بیشک تحت تأثیر سرمستی ارتش کودک کش صهیونیستی در میدان خالی از حریف است.
صاحبخبر -
∎