شناسهٔ خبر: 70575887 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه وطن‌امروز | لینک خبر

یادداشت

استعداد جمعیت‌های «بی‌ثبات کار یا پریکاریا» در عمل سیاسی رادیکال

صاحب‌خبر - جعفر علیان‌نژادی: یکی از گروه‌های مستعد عمل سیاسی رادیکال در جامعه شهری، جمعیت‌هایی هستند که از آنها تحت عنوان پریکاریا، یا لنگ در هوا یا بی‌ثبات کار یاد می‌شود؛ کسانی که یا بی‌شغل و درآمد هستند یا در معرض بی‌ثباتی شغلی و کار پاره‌وقت بدون بیمه. این افراد، طیف‌های متفاوتی را از کارگران روزمزد و فصلی گرفته تا خانواده‌های بی‌سرپرست و بدسرپرست و دیگر گروه‌ها شامل می‌شود. استندینگ به عنوان یکی از محققان شهری معروف، در توصیف این گروه می‌گوید، یک راه برای توصیف جمعیت‌های متنوع بی‌ثبات کار که بیشتر حقوق شهروندی‌شان را از دست داده‌اند، یا در معرض از دست دادن هستند، آن است که به جای به کار بردن اصطلاح شهروند برای آنها، از اصطلاح ساکن استفاده کنیم. این افراد عموما به دلیل فعل و انفعالات روانی حاصل از وضعیت پا در هوا و لرزان خود، دارای کمترین میزان حس تعلق شهری هستند. کاربست اصطلاح ساکن توسط استندینگ به همین موضوع مربوط است. کسانی که شهر برای آنها از موضوعیت خارج شده و بیشتر به آن نگاه موقتی و سکونت غیررسمی دارند. استندینگ ویژگی‌های روانی این جمعیت‌ها را چنین برمی‌شمارد: - سرخورده از وضعیت لرزان خود - اغلب عصبانی و خشمگین - وضع متزلزل آنان اجازه نمی‌دهد شبکه معناداری از روابط قابل اعتماد برقرار کنند. - ناکامی‌های مداوم و بی‌هویتی شغلی باعث می‌شود در هنجارهای اجتماعی جا نشوند و فاصله بگیرند. - مراجع اجتماعی هم آنان را تنبل و بی‌کفایت می‌دانند. - دچار بی‌هنجاری می‌شوند. - وقتی میان خود با کاری که می‌کنند هیچ تعلقی حس نمی‌کنند، با کار و دنیای اطراف بیگانه می‌شوند. اما این اشاره به چه دلیل است؟ واقعیت آن است که این روزها فعالیت‌های گروه‌های چپ شهری، آنقدر زیرپوستی و زیاد شده است که ضرورت پرداختن به این دسته‌ها مستعد عمل سیاسی دوچندان می‌شود. گفتار تولیدی چپ‌ها، نشان از برنامه‌ریزی روی چنین گروه‌ها و زیر نظر داشتن آنان برای تحریک به عمل سیاسی رادیکال دارد. این مطلب که مربوط به یکی از نوشته‌های مهم چپ‌هاست، قابل تامل است. فرد نویسنده در این مطلب، از 2 شکل زندگی نوشته است: زندگی در انقیاد قانون و زندگی رها از انقیاد قانون. وضعیت قبلی: آن وضعیت زندگی به انقیاد قانون درآمده، جایگاه سیاسی مردم را تغییر داد و خواست حداقل‌ها را نمایندگی کرد. به کمینه‌ها تقلیل یافته بودیم. با ابزار وضعیت آستانه‌ای، حفظ ترس فراگیر و تقلیل مشارکت عمومی، جامعه زیر جبر حاکم کنترل می‌شد. وضعیت تازه: در این وضعیت، سیاست که فضای ما بین زندگی و قانون است، به واسطه عمل آدمی پر می‌شود و با توزیع امر محسوس آشنایی‌زدایی می‌کند. باید با پراکتیس (عمل) قفل ذهن را برای تجربه‌های تازه باز کرد، جغرافی‌های‌مان را برای تحول توانمند ساخت و نوید دیدگاه‌های تازه‌ای برای ساخت آینده‌ها داد. اگر چپ کلاسیک را بتوان با اغماض پیرو آرمان طبقه کارگر و ایجاد آگاهی مبارزاتی در آن دانست، می‌توان چپ شهری را متوجه ایجاد آگاهی مبارزاتی در میان چنین جمعیت‌های بی‌ثباتی دانست؛ جمعیت‌های بی‌شغل و کاری که حس هویت شهری ندارند، ساکنانی که مایل به بی‌هنجاری هستند و مانند وضعیت بی‌ثبات‌شان، وضعیت روحی لرزانی دارند.