درباره «ناهشیار جمعی» جامعه سوریه
روانکاوی سوریها
صاحبخبر - الهام قاجار: «ناخودآگاه جمعی» جوامع بشری واکنشهایی درست شبیه ناهشیار فردی دارد. در روانشناسی مقولهای به نام مکانیزمهای دفاعی روان داریم. به عقیده فروید، ایگو، روشی به نام دفاع را برای مقابله با هیجانات مخرب به وجود میآورد. مکانیزمهای دفاعی، از ذهن در برابر افکار و احساساتی محافظت میکنند که سازگاری با آنها برای ذهن خودآگاه بسیار دشوار است. 1- «دفاعها» آن دسته از اقدامات روانی هستند که مضامین عاطفی ناخوشایند را از حیطه هوشیاری خودآگاه بیرون میرانند؛ عواطف ناخوشایندی چون خشم، اضطراب و افسردگی. زمانی که این عواطف بر کارکردهای ایگو بویژه تفکر، سازماندهی و تمرکز اثر گذارد، تروماتیک یا آسیبزا برداشت شده و مکانیسمها را برانگیخته میکند. در برخی موارد نیز به نظر میآید مکانیسمهای دفاع روانی افکار و تکانههای نامناسب و ناخواسته را از ورود به ذهن خودآگاه باز میدارند. در واقع زمانی که یک رخداد با جنبههای واقعیاش برای اغلب مردم یک کشور قابل تحمل نباشد و اضطراب یا خشم و غم زیادی را وارد کند، ناخودآگاه جمعی برای هضم مساله به مکانیزمهای دفاعی غیرارادی متوسل میشود. 2- ماشه دفاع: یقینا در پی وقایع اخیر بعد از فروپاشی حاکمیت مرکزی در سوریه، روان جمعی مردم دچار یک ترومای شدید و شوک شده است. مردمی که تا یک دهه گذشته با وحشیترین ارتش سازماندهی شده آمریکایی به نام داعش دست و پنجه نرم میکردند، تروریست و اشغالگر را از ارتشی و سرباز وطن خوب بازمیشناسند. دختران و زنانی که در اردوگاههای داعش بودند، طعم ناامنی را چشیده و میفهمند. ناهشیار جمعی مردم سوریه تحلیلهای خود را از زمین واقعیت برداشته و بخوبی میتواند صحنه پیش رو را درک کند اما مساله اینجاست که برای رویارویی مجدد با آن همه اضطراب، ظرفیت روانیشان یاری نمیکند. آنها از منظر روانی بشدت خستهاند. 3- ترومای فروپاشی: از آنجا که پذیرش این حقیقت که مجموع عوامل دخیل در رساندن کشور به این حد از ضعف و انفعال خارج از حیطه کنترل مردم عادی است و قرار است فجایع جدیدی را از سربگذرانند که برای ناخودآگاهشان غیرقابل تحمل است، جا دارد آنها را درک کنیم. واکنشهای این روزهای مردم سوریه نه از سر مواجهه با واقعیت، بلکه برای محافظت از روان جمعی در برابر اضطرابهای شدید ناشی از این هجوم یکباره و شکست و فروپاشی دور از انتظار است. «مکانیزم سرکوب» فعال شده و احساسات وطنپرستانه را بشدت واپسرانی میکند. «مکانیزم فرافکنی» و «جابهجایی»، خشم مردم را از متجاوزان و تروریستها به دولت قبلی برمیگرداند تا به نوعی جلب توجه این متجاوز غیرقابل پیشبینی را کند. «مکانیزم انکار» در موقعیت بیش از حد دشوار کنونی باعث به کلی نادیده گرفتن حقیقت رخ داده میشود. به گونهای که شاهد رقص و پایکوبی و حرکت در جهت مخالف احساس مردم در روز مرگ کشورشان هستیم. در واقع به مکانیزم «واکنش وارونه» مسلح شدهاند. مکانیزم «جداسازی» میتواند افراد را از تجربه دردناک جدا و آن تنش را به کلی حذف کند. شاید رفتار عادی بسیاری از مردم در ادامه روند زندگیشان برخاسته از فعالیت همین مکانیزم باشد. مکانیزم «بیارزشسازی» زمانی رخ میدهد که افراد اهداف مطلوب و خواستنی را غیرقابل دسترس میپندارند و در نتیجه آنها را بیارزش و معیوب تلقی میکنند. استقلال، آزادی و امنیت مهمترین ارکان زندگی اجتماعی آنها امروز از بین رفته و بیارزشسازی میتواند کمک بسزایی در تحمل رنج ناشی از آن باشد. مکانیزم دیگری که میتوان شاهدش بود، «ناچیزشماری» است. عبارت است از کوچک شمردن و بیاهمیت کردن مسائل مهم و جدی. شاید این دفاع ناهشیار در برابر تخریبهای جدی زیرساختهای حیاتی این کشور در حال فعالیت است. 4- اگرچه به نظر میرسد آنچه کار را به اینجا رسانده جنگ شناختی دشمن و تمرکز بر سیستم تحلیلی مردم و القای خطاهای شناختی توسط رسانه در جنگ نرم است اما حالا که کار به اینجا رسیده، بهرهگیری از مکانیزمهای دفاعی روان جمعی تا مدتی بر زخمهای عمیق و آسیبهای جدی وارده مرهم خواهد گذاشت. به مرور زمان روند اصلاحی عوارض روانی جامعوی مردم سوریه آغاز خواهد شد و فراخوانی ناهشیار به سطح هشیار و اصول منطقی استنتاج را بازخواهند یافت. با ابراز شجاعت جوانان و آغاز مقاومت، مکانیزمهای نامبرده جای خود را به رویارویی با حقیقت، پذیرش، بررسی هزینه و فایده انتخابها، تفکر انتقادی، صبر، توکل و ایستادگی خواهد داد. تجربیات این برهه از تاریخ نیز در ناهشیار جمعی آنها ذخیره و تا ابد حفظ خواهد شد و در بحرانهای بعدی زمینهساز تحلیل و پردازش قرار خواهد گرفت. تاریخ در ناهشیار جمعی بشر مکتوب شده و قابل فراخوانی و به کارگیری است و هنر حکومتها در بسترسازی برای شنیدن ندای این حقیقت است.∎