گروه اندیشه: چرا تروتسکی از یاران لنین، سرانجام سرنوشت شومی پیدا کرد و توسط استالین ترور شد؟ چگونه تروتسکی که با علیه تزار با تمام وجودش جنگید تاجایی که ترک خانواده کرد، خودش برای قدرت گرفتن، به همان روش های سلطنتی اقدام کرد، و به عبارتی تروتسکی ضد سلطنت چگونه انقلابی سلطنتی شد و به قصد عدالت، کشورش را ویران کرد؟ خلاصه ترجمه مهدی نیکویی که در سیاست نامه شماره 16 منتشر شده، در زیر از نظرتان می گذرد:
***
لئون تروتسکی حافظه تاریخی ما را تسخیر کرده است. او یکی از بزرگترین شخصیتهای انقلابی و نویسندهای چیرهدست است که در تعیین شکل و ساختار سیاستهای قرن بیستم نقش زیادی داشته است. او در حالی که نوجوان بود، موضعی ضدتزاری گرفت و هیچگاه از تعهد خود به انقلاب دست نکشید. او به سازماندهی نیروهای انقلابی، نوشتن و پخش شبنامه و مقالات مختلفی اقدام کرد، به سیبری تبعید شد، همسر نخست و دخترانش را رها کرد. تمام این بخشهای سرگذشت او با هدف مبارزه با یک پادشاهی به شدت محافظهکار بود. اما زمانی که بر خلاف تمام احتمالات و انتظارات در زمره مسئولان انقلاب پیروز قرار گرفت، دقیقا همان شیوهها و روشهای رژیمی را به کار گرفت که زمانی او را زیر طوق خود درآورده بودند.
تروتسکی به طور کامل متوجه شده بود که استالین در حال ایجاد رژیمی است که از ظاهر فریبنده سوسیالیسم برای استتار اهداف سبعانهاش استفاده میکند. او همچنین خطر واکنش مبهم استالین به ظهور هیتلر را درک کرده بود؛ زمانی که کرملین نتوانست بر این موضوع پافشاری کند که حزب کمونیست آلمان به همراه سوسیالیستهای آلمان در تقابل با رژیم نازی قرار گرفتهاند. تروتسکی در زمره نخستین کسانی بود که دو موضوع را درباره هیتلر پیشبینی کرد
نخست آنکه فتوحات هیتلر میتواند فاجعهای برای رفقای یهودیاش در اروپا باشد و دوم آنکه اگر پیشقدمی شوروی برای پیوستن به جبهه دموکراسیهای غربی به نتیجه نینجامد، استالین به دنبال اتحاد با هیتلر برخواهد آمد. اما تروتسکی هیچگاه متوجه این موضوع نشد که او و لنین مسئول رد و کنار گذاشتن ارزشهای دموکراتیک خواهند بود؛ ارزشهایی که استالین از آنها به عنوان ابزاری برای رسیدن به اهداف شیطانیتر خود استفاده کرد. تروتسکی و لنین تأکید کردهاند که آنها به دنبال ترویج نوع متفاوتی از دیکتاتوری بودهاند.تاریخ پر است از چنین قهرمانان تراژیکی؛ کسانی که رویای عدالت داشتند و باعث ویرانی شدند.
تروتسکی پس از تأسیس حزب کمونیسم و شکلگیری اتحاد جماهیر شوروی هم مسئولیت هدایت ارتش سرخ و روابط خارجی کشور را بر عهده داشت اما احتمالا سرآغاز فصل سقوطش را باید خود انقلاب اکتبر دانست. جایی که پس از رسیدن لنین به پایتخت و پیروزی نهایی انقلاب، بلافاصله دستور توقف جنگ «امپرالیستی» داد. این دستور همان چیزی است که سفر با قطار لنین در سراسر آلمان را امکانپذیر ساخته بود. ژنرال ستادی ارتش آلمان از اینکه بتواند به دشمنان جنگی روسیه یعنی لنین کمک کند، بسیار خرسند بود.
اعلامیه اتمام جنگ با امپرالیسم روز بعد از پیروزی صادر شد و حتی نزدیکترین رفقای او را هم در بهت فرو برد. به گفته لنین، انقلاب تنها یک نقطه آغاز بود. بحث بر سر دفاع از دولت انقلابی و ایجاد یک دموکراسی پارلمانی نبود. جنگ باید بلافاصله به پایان میرسید. زمینها باید بلافاصله در بین رعایا توزیع میشد. دولت، پارلمان، جنگ یا هیچ چیز دیگری اهمیت نداشت. این مشکل پرولتاریای آلمان بود که باید امپرالیسم آلمانی را دفن میکردند! دیکی از کسانی که سخنان لنین را شنیده، به وضوح آن لحظه را به یاد میآورد: «این احساس را داشتم که با پتک به سرم کوبیدهاند.»
با نگاه به عقب، چیزی شگفتآور درباره این مرد و انقلاب ۱۹۱۷ به چشم میخورد: اینکه چگونه سیاستهای جدیدی متولد میشوند که از تسلیم شدن به هر نوع محدودیتهای عملی سر باز میزنند. این سیاستها حتی از تسلیم شدن به نظریات یا سایر مارکسیستها هم امتناع کردند. رقبای دستچپی لنین هشدار دادند که زمان برای انقلاب بعدی، مناسب نیست. این خواست خدا (یا خواست مارکس) بود که دموکراسی بورژوا پیش از سوسیالیسم بیاید، لطفا برای مرحله بعدی عجله نکنید! لنین مرد عمل بود. حتی استالین هم چنین بود.
از سال ۱۹۱۷ تا ۱۹۴۰ که زندگی تروتسکی را با ترور به پایان رساند، هیچ روزی را نمیتواند دید که بین تروتسکی با حاکمان شوروی اختلافنظر جدی وجود نداشته باشد. در حالی که آنها مرد عمل بودند، تروتسکی همچنان فردی انقلابی و متفکر باقی مانده بود. لنین و استالین اهل سیاست و مدیریت بودند. آنها باید کشور را به ثبات میرساندند و ریشه جنگ و ناآرامی را میخشکاندند. حتی در روابط بینالمللی نیز شوروی نیاز به متحدان جدیدی داشت و تروتسکی به خوبی پیشبینی کرده بود که در صورت ناکام ماندن استالین در ایجاد ائتلاف با جهان غرب حاضر است حتی سراغ آلمانی برود که نماد ظلم و سرکوب یهودیان بود.
متن کامل این مقاله را میتوانید در شماره شانزدهم سیاستنامه مطالعه کنید.
۲۱۶۲۱۶