ورزش سه: نشست امروز درویش به مناسبت تمدید قرارداد اوستون اورونوف بهانهای شد که خبرنگاران انتقاداتی که وجود دارد را مستقیما به درویش برسانند اما مدیرعامل پرسپولیس نیز جوابها و کنایههای خاص خودش را در مورد موضوع انتخاب سرمربی و برخی بازیکنان بی کیفیت مثل نبیل باهویی داشت.
درویش در بخشی از حرفهایش گفته بود چرا کسی به استقلال که وضعیت جدولی خوبی ندارد نمیپردازد و برخی انتقادات خط دهی شده است. او سپس در ادامه کنفرانس مورد سوال و انتقاد در این خصوص و نحوه انتخاب سرمربی و بازیکنان خارجی قرار گرفت و لحظات چالشی در کنفرانس او رخ داد.
سوال: الان استقلال رقیب پرسپولیس در جامعه هواداری محسوب نمیشود. در مورد گاریدو هم انتقادات از روز اول وجود داشت چراکه بارها اخراج شده بودند و از نظر تاکتیکی هم به درد پرسپولیس نمیخورد. گزینههای حال حاضرتان هم کاملا سبک متفاوتی از هم دارند. مثلا کواچ که گفتید بسیار با پرسپولیس متفاوت است. باید این اتفاقات را در نظر بگیرید که تجربه گاریدو، نبیل باهویی و... تکرار نشود.
درویش در پاسخ به این سوال میگوید: نکات خوبی را گفتید اما ما رقیب شما را نگفتیم! از نظر هواداری دو باشگاهی که یک جور اداره میشدند را عرض کردم. هوادار ما و استقلال را همیشه رقیب میداند و از نظر جدولی نگفتم بلکه از این جهت که متولیشان همیشه یکی بوده، عرض کردم. فردا از این استفاده میکنند، من نگفتم بلکه بعضیها کفتند یک پولی همینجوری دادیم (در مورد نبیل باهویی و گاریدو و...). مربیهای دیگری هم که آمدند و فسخ کردند هیچکدام با تفاهم فسخ نکردند. اینکه سبک مربی چی باشد به گروه فنی ربط دارد. اگر قصد دارید در گروه فنی باشید میتوانیم پیشنهاد بدهیم شما هم بیایید و بگویید چطوری انتخاب کنند و آیا به سبک شما میخواند یا خیر!
درویش در ادامه راجع به پروسه انتخاب سرمربی گفت: گزینههای مختلفی از اقصی نقاط دنیا به تیم فنی معرفی میشود و میآیند تحلیل و بررسی میکنند و بر اساس دسته بندی انتخاب میکنند. بعد وارد مذاکره میشویم که آیا میتوانند برای پرسپولیس مثمر ثمر باشند یا خیر. ضمن اینکه جمله زیباتری در مورد نبیل باهویی گفتید. چهارتا بازیکن را من انتخاب کردم چون وقت نبود و نمیشد با سرمربی صحبت کرد چون دلالان امان نمیدادند اسمی مطرح شود و سریع نظرشان را تغییر میدادند. من لوکادیا، نبیل باهویی، اورونوف و عبدالکریم را انتخاب کردم. پیرامون هیچکدام از سه نفر دیگر حرفی نیست اما نبیل باهویی را میگویند. همانطور که فکر کردم لوکادیا به درد میخورد، فکر میکردم باهویی هم با آن مشخصات به درد میخورد. همین اوستون را ساعت سه و نیم صبح انتخاب کردیم که اگر دوست نماها متوجه میشدند زیرآب میزدند! یا عبدالکریم را در عرض یک ساعت گرفتیم. پولی که به این چهار نفر دادیم نسبت به پولی که از رضایت نامه عبدالکریم گرفتیم، همهشان در واقع رایگان شد! چه چیزی باعث میشود دلواپسان انقدر ناراحتند؟ ما چند بازیکن ایرانی با زجر آوردیم اما در تیم ما آن اثری که در ذهن کادرفنی و هوادار بود محقق نشد. فرق انسان با ماشین همین است و شاید آنجور که میخواهیم نمیشود.