شناسهٔ خبر: 70557935 - سرویس بین‌الملل
نسخه قابل چاپ منبع: ایکنا | لینک خبر

روایت استاد آمریکایی از رویکرد قرآن کریم به کتب دینی پیشین

استاد مطالعات ادیان دانشگاه کارولینای شمالی با تأکید بر اینکه قرآن کتابی مستقل است که از متون دینی پیش از خود نشئت نگرفته است، گفت: قرآن، رویکرد خاصی نسبت به کتب مقدس مسیحی و یهودی پیش از خود دارد.

صاحب‌خبر -

به گزارش ایکنا، چهارمین مدرسه تابستانی انعکاس  با موضوع «قرآن و عهدین: سنت‌ها، بافتارها و بینامتن‌ها» شهریور امسال برگزار شد. 

این برنامه با همکاری دانشگاه اکستر  و با مشارکت ارائه‌کنندگانی از کشورهای مختلف برگزار شد که پیش از این، دستاوردهای علمی خود در این حوزه را در مجلات یا مجامع علمی بین‌المللی عرضه كرده‌اند. 

در چهارمین مدرسه تابستانه انعکاس، ۴۰ ساعت ارائه علمی با پرسش و پاسخ در ۶ روز ارائه شد و ۱۹ استاد از دانشگاه‌های ۱۴ کشور مختلف، ۵ سخنرانی به زبان فارسی و ۱۴ سخنرانی به زبان انگلیسی ارائه کردند.

جان سی. ریوز (John C. Reeves)، استاد مطالعات یهودیت و ادیان در دانشگاه کارولینای شمالی در شارلوت از جمله سخنرانان این مدرسه بود.

وی در سال 1996 پس از خدمت به عنوان عضو هیئت علمی در دانشگاه وینتروپ در دانشگاه کارولینای شمالی کار تدریس را آغاز کرد. تحقیقات او به بررسی تعاملات گروه‌های حاشیه‌ای خاور نزدیک، سنت‌های آخرالزمانی و دوگانگی دینی در اواخر دوره باستان و قرون وسطی اختصاص دارد. وی سخنرانی خود را با عنوان «قرآن آشنایی با کدام کتاب مقدس را مفروض می‌گیرد؟» انجام داد.

ضرورت شناخت تعاملات سنت‌های دینی

 ریوز در این سخنرانی بر تعامل پیچیده بین سنت‌های دینی و متون مختلف در شکل‌گیری روایات و تفسیرهای اولیه اسلامی تأکید و بر اهمیت این نکات تکمیلی برای درک بهتر پیچیدگی‌های موجود در مطالعه منابع و تأثیرات اولیه بر متون و روایات اسلامی اشاره کرد. او در ابتدای سخنرانی خود تأکید کرد که درک برخی مسائل اساسی برای دستیابی به بینش عمیق‌تر در مورد گفتمان زمینه‌ای که قرآن آن را پیش فرض می‌گیرد، ضروری است. او در همین راستا برای پرداختن به بررسی ارتباط بین قرآن و متون کتاب مقدس این نکات کلیدی را مورد اشاره قرار داد:
۱ . توجه به زمینه‌ای که اسلام در آن ظهور کرد و پیوستگی‌های فکری این بستر با جریان‌های یکتاپرستی موجود در جوامع رومی، ایرانی و عربی قرن ششم و هفتم میلادی.
2. عدم ثبات و یکپارچگی مفهوم کتاب مقدس (کتاب مقدس (The Bible) به مجموعهٔ متون مقدس مسیحیان، یهودیان گفته می‌شود) در قرن هفتم میلادی چرا که در واقع، انواع مختلفی از کتاب مقدس با محتوا و ساختارهای متفاوت وجود داشت.
3. استفاده از اصطلاحات کلی «مسیحیان» یا «یهودیان» برای توصیف هویت‌های دینی در دوره باستان متأخر کافی نیست و تفاوت‌های منطقه‌ای و فرهنگی باید در نظر گرفته شود.
4. فرض اینکه هر سنت تفسیری یهودی یا مسیحی لزوماً قدیمی‌تر از روایات مشابه اسلامی است، رویکردی غیرانتقادی و مدرن(غربی) محسوب می‌شود.
5. جوامع مذهبی مختلف در تعامل با یکدیگر بوده و مواد ادبی یکدیگر را مطالعه، بحث، رد و اقتباس می‌کردند.

بستر مشترک فرهنگی قرآن و متون مقدس یهودی مسیحی

ریوز در ادامه گفت: بر این اعتقاد است که محتوای قرآن با گفتمان کتاب مقدس تلاقی دارد و شامل شخصیت‌ها و روایت‌های برجسته‌ای می‌شود که در متون مقدس یهودی و مسیحی نیز وجود دارد. او اشاره کرد که سنت‌های مشترک بین کتاب مقدس و قرآن احتمالاً برآمده از یک بستر مشترک است که به فلسطین دوران معبد دوم مربوط می‌شود و نسل‌های متمادی از راویان یهودی و مسیحی با بازگویی دانش کتاب مقدس و یا بازتنظیم و ترویج آن انتقال این سنت را انجام داده‌اند. او فرضیات مدرنی که مدعی وجود یک متن ثابت برای کتاب مقدس تا پایان قرن اول یا دوم میلادی‌اند را نادرست دانست زیرا به نظر می‌رسد قرآن به متونی فراتر از متون قانونی سنتی اشاره می‌کند که ممکن است شامل آثار جعلی یا شبه جعلی باشد.

به گفته وی اشارات خاص قرآن به صحف ابراهیم و موسی و کتاب‌های پیشین، ممکن است به طیف گسترده‌تری از ادبیات دینی مربوط باشد. در واقع زمینه ادبی که قرآن و مفسران اولیه در آن فعالیت می‌کردند، آکنده از گفتمان‌های مختلف کتاب مقدسی و مرتبط با کتاب مقدس، اعم از قانونی و غیرقانونی بود. بنابراین محققان باید به تفسیر شخصیت‌ها، صحنه‌ها و مضامین قرآنی به شیوه‌ای ظریف‌تر و هدفمندتر نزدیک شوند و از نتیجه‌گیری‌های کلی و مبهم فراتر روند. 

ریوز بر اهمیت پژوهش دقیق در شناسایی و تحلیل این تلاقی‌ها تأکید و به تاریخ انتقال و بافت زبانی متون مربوطه اشاره کرد که به گفته وی می‌تواند شامل داستان‌های پیشینیان یا اساطیر الاولین و کتاب‌های پیشین (صحف) باشد که نشان‌دهنده وجود مجموعه گسترده‌تری از متون مقدس است. اما احتمال وجود نسخه مکتوب صحف ابراهیم پیش از قرن هفتم میلادی کم است، اگرچه برخی مضامین یا استعاره‌های روایی آن ممکن است به صورت شفاهی وجود داشته است.

قرآن ایده مذکور، یعنی وجود مجموعه‌ای گسترده‌تر از کتاب‌ها و نوشته‌های وحیانی مرتبط با شخصیت‌های کتاب مقدس را تأیید می‌کند. در تفسیر آیه 37 سوره بقره (فَتَلَقَّى آدَمُ مِنْ رَبِّهِ كَلِمَاتٍ فَتَابَ عَلَيْهِ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ: سپس آدم از پروردگارش كلماتى را دريافت نمود و [خدا] بر او ببخشود آرى او[ست كه] توبه‏‌پذير مهربان است) اینکه آدم از پروردگارش کلماتی دریافت کرد، می‌تواند با روایات یهودی و مسیحی شرقی درباره کتابی که به آدم وحی شد، مرتبط باشد.
«گواه آدم» متنی بسیار محبوب در سنت‌های مسیحی شرقی است که به زبان‌ها و نسخه‌های مختلف موجود است. روایات یهودی نیز داستان‌هایی درباره کتابی دارند که توسط فرشته‌ای به نام رازیئل به آدم وحی شده است. ریوز تأکید می‌کند که این ارتباطات پیچیده بین متون مختلف نشان‌دهنده شبکه گسترده‌ای از روایات و سنت‌های مشترک است که زمینه ظهور قرآن را شکل می‌دهد. او بر اهمیت بررسی دقیق این ارتباطات و در نظر گرفتن پیچیدگی‌های انتقال شفاهی و کتبی این روایات تأکید کرد.

تأثیر متون یهودی ـ مسیحی بر تفاسیر اسلامی

در ادامه او به بررسی روایات فراتر از کتاب مقدس، درباره آدم و میراث او می‌پردازد و به‌ویژه بر متونی مانند عهدنامه آدم و تفاسیر اسلامی تمرکز دارد. ریوز گفت: عهدنامه آدم روایتی را ارائه می‌دهد که در آن آدم دانش و پیشگویی‌هایی الهی را دریافت می‌کند، از جمله پیش‌بینی‌هایی درباره عیسی(ع) و طوفان نوح. این متن، گناه آدم را میل به خداگونه شدن تصویر می‌کند که خداوند نهایتاً پس از یک دوره مجازات، آن را به وی اعطا می‌کند. ریوز به همبستگی‌های احتمالی بین این روایات و آیات قرآنی اشاره می‌کند، به‌ویژه آیه 37 سوره بقره که ممکن است به دریافت کلمات یا دانش الهی توسط آدم اشاره داشته باشد.
به گفته ریوز تفاسیر اسلامی، موضوع دریافت کتاب‌های الهی توسط آدم را به‌طور گسترده‌ای بسط داده‌اند. روایات مختلف، تعداد متفاوتی از کتب آسمانی را به آدم نسبت می‌دهند، از یک یا دو تا 21 کتاب. این روایات اسلامی شباهت‌هایی با متون آپوکریفای یهودی و مسیحی دارند به‌ویژه کتاب چهارم عزرا که در آن عزرا به‌طور معجزه‌آسا 94 کتاب الهی عرضه می‌کند.

ریوز به تأثیر احتمالی کتاب چهارم عزرا و دیگر آثار آپوکریفا بر روایات اسلامی اشاره کرد و تحقیقات علمی درباره ترجمه‌های عربی اولیه این متون که در منابع مسیحی و احتمالاً مسلمان یافت شده را مورد بحث قرار دارد. از جمله روایتی که با حکایتی درباره وهب بن منبه، یکی از راویان اولیه روایات کتاب مقدس در اسلام، و داستان گرویدن او به اسلام پایان می‌یابد. این روایت به ۸۸ جلد مجلد از حکمت پیشینیان اشاره می‌کند که احتمالاً بازتابی از  94 کتاب در روایت چهارم عزرا است. از اینجا تعامل پیچیده بین روایات یهودی، مسیحی و اسلامی در مورد دانش نبوی و کتب الهی منسوب به شخصیت‌های اولیه کتاب مقدس مانند آدم و عزرا برجسته می‌شود.

او در ادامه از تأثیر روایات آپوکریفا (اَپوکریفا در اصطلاح به برخی متون دینی یهودی و مسیحی گفته می‌شود که برخی از گروه‌های یهودی و مسیحی آن‌ها را نیمه‌شرعی می‌دانند)، به‌ویژه داستان‌های مربوط به عزرا و خنوخ (ادریس)، بر روایت‌های اسلامی اولیه سخن گفت و به رواج روایت آپوکریفای عزرا در اوایل دوره اسلامی اشاره کرد.

او سپس آیه 30 سوره توبه که یهودیان را متهم می‌کند عزیر را پسر خدا می‌دانند (وَقَالَتِ الْيَهُودُ عُزَيْرٌ ابْنُ اللَّهِ) مورد بحث قرار می‌دهد؛ ادعایی که در منابع یهودی یافت نمی‌شود و ممکن است ناشی از ترکیب روایات مربوط به عزرا و خنوخ باشد. ریوز به نظریه‌های مختلف برای توضیح این آیه قرآنی اشاره می‌کند از جمله: احتمال اشتباه گرفتن عزرا با فرشته‌ای به نام عزازئیل؛ بررسی چگونگی استفاده از روایات عزرا در مناظرات بین ادیان، به‌ویژه در مورد اصالت متون مقدس؛ اشاره به سنت‌های اسلامی درباره کتاب‌های آسمانی منتسب به پیامبران مختلف، مانند آدم، شیث، خنوخ (ادریس)، نوح و دیگران؛ بحث درباره چگونگی ورود برخی متون آپوکریفا به سنت اسلامی، مانند مزمور 151 که در تاریخ یعقوبی آمده است؛ اشاره به روایات اسلامی درباره خنوخ (ادریس) و تفاوت‌های آن با متون یهودی و مسیحی؛ بحث درباره تأثیر احتمالی کتاب‌هایی مانند یوبیل و مکاشفه ابراهیم بر روایات اسلامی؛ اشاره به محدودیت شواهد قطعی در قرآن برای وابستگی مستقیم به متون آپوکریفا.
این بیانات نشان می‌دهد که چگونه روایات یهودی و مسیحی خارج از کتاب مقدس در شکل‌گیری برخی روایات اسلامی تأثیرگذار بوده‌اند، اما در عین حال بر پیچیدگی این تأثیرات و دشواری اثبات ارتباط مستقیم در بسیاری موارد تأکید می‌کند.

وجود نسخه‌های متفاوت از کتب یهودی و مسیحی


ریوز همچنین به بررسی تأثیر روایات آپوکریفا و خارج از کتاب مقدس بر سنت‌های اولیه اسلامی و قرآن کریم پرداخت. وی تأکید کرد که در دوران باستان متأخر خاور نزدیک، یک کتاب مقدس واحد وجود نداشت، بلکه نسخه‌های متعددی از متون مقدس توسط جوامع مختلف استفاده می‌شد. او اشارات قرآن به الکتاب یا اهل کتاب را مورد بررسی قرار داد و این سؤال را مطرح کرد که این اصطلاحات به چه متون خاصی اشاره دارند؟ و در ادامه آثار آپوکریفا و شبه‌نوشته‌های مختلف مانند عهدنامه ابراهیم، مکاشفه ابراهیم را به عنوان منابع احتمالی یا موازی برای روایات قرآنی ذکر کرد.

قرآن، مستقل از کتب پیشین است

ریوز این فرضیه را مطرح می‌‌کند که اگرچه برخی متون پس از قرن هفتم یعنی زمان ظهور قرآن نوشته شده‌اند، اما ممکن است حاوی سنت‌ها یا مضامین قدیمی‌تری باشند که می‌توانسته‌اند بر روایات اسلامی تأثیر گذاشته باشند.
او همچنین به نظریه دنیل مدیگان درباره اصطلاح الکتاب در قرآن اشاره می‌کند که معتقد است این اصطلاح ممکن است به مفهوم گسترده‌تری از فرمان الهی و نه لزوماً به یک کتاب فیزیکی اشاره داشته باشد.

ریوز همچنین تأکید کرد که قرآن با کتاب‌های دیگر گفت‌وگو می‌کند، نه اینکه از آن‌ها نشئت گرفته باشد. قرآن، مخاطبی را فرض می‌گیرد که با شخصیت‌ها و داستان‌های کتاب مقدس آشنا است و یک دانش مقدماتی از کتاب مقدس را در مخاطبان خود پیش‌فرض می‌گیرد. چنانچه قرآن شخصیت‌هایی مانند ابراهیم و نوح را تعریف نکرده و این نشان‌دهنده یک شناخت فرض شده برای مخاطب است. بنابراین از مخاطب قرآن انتظار می‌رود پیش‌زمینه‌ای ابتدایی از سنت‌های کتاب مقدس داشته باشد.

گزارش از محسن حدادی

انتهای پیام