جیمی کارتر، سیونهمین رئیسجمهور ایالات متحده و مسنترین رئیسجمهور در قید حیات این کشور روز یکشنبه در سن ۱۰۰ سالگی درگذشت. کارتر در سال ۱۹۷۶ به عنوان رئیسجمهور ایالات متحده انتخاب شد. دوره ریاست جمهوری کارتر مصادف با انقلاب اسلامی ایران در سال ۱۹۷۹ میلادی و ماجرای تسخیر لانه جاسوسی آمریکا در تهران بود. وی دستور عملیات برای آزادی جاسوسان آمریکایی در تهران را صادر اما این عملیات در نهایت با طوفان شن در طبس به شکست انجامید.اشغال افغانستان توسط شوروی یکی دیگر از حوادث مهم در زمان ریاستجمهوری چهار ساله کارتر بود. همچنین این رئیسجمهور دموکرات نقشی پررنگ در توافق کمپ دیوید میان اسرائیل و مصر داشت.
سیاستهای کاتر نسبت به ایران
رابطه کارتر با ایران پیچیده و تحت تأثیر سه عامل اصلی بود: اولویت دادن به حقوق بشر، حمایت از شاه و واکنش به انقلاب ایران. سیاست جیمی کارتر در قبال ایران به دلیل پیچیدگیها و تحولات سیاسی آن زمان، بحثبرانگیز و مورد نقد قرار گرفته است. نکته مهم این بود که شاه ایران از رقیب کارتر در انتخابات ریاست جمهوری 1977 حمایت کرد و همین ریشه بسیازی از اختلافات کارتر و شاه میشود.
کارتر، سیاست خارجی خود را بر اساس حقوق بشر و انتقاد از دیکتاتوریهای متحد آمریکا، از جمله رژیم شاه ایران، بنا نهاد. این سیاست به دنبال محدود کردن فروش تسلیحات به کشورهایی بود که حقوق بشر را نقض میکردند و تلاش داشت تا از طریق تعدیل رویکردهای سرکوبگرانه، از انقلابهای اجتماعی جلوگیری کند. در ابتدا، کارتر حمایت خود را از محمدرضا شاه پهلوی اعلام کرد و حتی در سفری در سال ۱۳۵۶ به تهران، ایران را «جزیره ثبات» نامید. با این حال، با افزایش اعتراضات داخلی، کارتر تحت فشار قرار گرفت تا سیاست خود را تغییر دهد.
با نزدیک شدن به انقلاب اسلامی ۱۳۵۷، کارتر با مشاوران امنیتی خود درگیر بحثهایی درباره چگونگی مواجهه با انقلاب شد. در حالی که برخی معتقدند کارتر به دنبال حفظ شاه بود، مخالفان کارتر استدلال میکنند که او به اشتباه به جای حمایت از شاه، با مخالفان وارد گفتگو شد. اما در حقیقت دولت کارتر نتوانست میزان نارضایتی مردم ایران از شاه و قدرت تأثیرگذاری امام خمینی را بهخوبی ارزیابی کند. تلاشها برای حفظ یک دولت میانهرو و حامی آمریکا در ایران بینتیجه ماند و منجر به سقوط شاه و تشکیل جمهوری اسلامی شد.
اما پس از انقلاب، بحران گروگانگیری در سفارت آمریکا توسط دانشجویان پیرو خط امام در تهران به یکی از بزرگترین چالشهای سیاست خارجی کارتر تبدیل شد.
انقلابیون ایرانی سفارت آمریکا در تهران را اشغال کردند و ۵۲ آمریکایی را به مدت ۴۴۴ روز گروگان گرفتند. این اقدام واکنشی به حمایت آمریکا از شاه و پذیرش او برای درمان در آمریکا بود. او ابتدا به مذاکره و تحریمهای اقتصادی روی آورد. او در نهایت تصمیم به عدم حمله نظامی به ایران گرفت، هرچند که تلاش برای عملیات نجات (عملیات پنجه عقاب) نیز شکست خورد و به اعتبار او آسیب زد. این بحران نماد فروپاشی روابط آمریکا و ایران شد و بهشدت وجهه کارتر را تضعیف کرد.
.بحران گروگانگیری و سپس حمله نظامی آمریکا به طبس شکاف عمیقی میان دو کشور ایجاد کرد که تأثیرات آن همچنان پابرجاست. این بحران زمینهساز دههها تنش در روابط دوجانبه شد، از جمله اختلافات درباره برنامه هستهای ایران و تحریمهای اقتصادی. ایران تبدیل به یک دشمن اصلی شد که سیاست های ضدآمریکاییاش تا به امروز ادامه دارد. همچنین انقلاب ایران و تأسیس حکومت توسط امام خمینی، نظم سیاسی و ایدئولوژیک جدیدی را در منطقه ایجاد کرد. نفوذ آمریکا در ایران با احساسات ضدغربی جایگزین شد و این مسئله چشمانداز ژئوپلیتیک منطقه را کاملا تغییر داد.
امام خمینی، رهبر انقلاب اسلامی ایران، در دوران مبارزات انقلابی و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، اظهارنظرهای مختلفی درباره جیمی کارتر، رئیسجمهور وقت آمریکا، داشت، بنیانگذار جمهوری اسلامی آمریکا را به عنوان «شیطان بزرگ» معرفی کرد و کارتر را نماد این دشمنی دانست. در جریان بحران گروگانگیری، امام خمینی در سخنرانیهای متعددی کارتر را مسئول مشکلات ایران دانست و حتی گفت: «جیمی کارتر در حق ایران جنایت کرده است.»
امام خمینی سیاستهای کارتر را به ویژه در حمایت از شاه و دخالت در امور ایران، مورد انتقاد شدید قرار داد. در یکی از سخنرانیهایش گفت: «کارتر باید بداند که ملت ایران به دنبال استقلال و آزادی است و دخالتهای او بیهوده است.»
امام خمینی در پاسخ به تهدیدات کارتر برای آزادی گروگان های آمریکایی گفت: «اگر آمریکا بخواهد دست به اقدامی بزند، ما به جهاد مقدس دست خواهیم زد.»
مهمترین اقدامات سیاست خارجی کارتر
سیاست خارجی جیمی کارتر، چهل و دومین رئیسجمهور ایالات متحده آمریکا، بر چندین اصل کلیدی استوار بود که از جمله آنها میتوان به تمرکز بر حقوق بشر، دیپلماسی و کاهش تنشهای جهانی اشاره کرد. جیمی کارتر، با وجود اینکه دوره ریاست جمهوری او با چالشهای بسیاری همراه بود، تأثیرات پایداری بر سیاست خارجی و داخلی روسای جمهور بعدی ایالات متحده گذاشت. یکی از اقدامات کارتر در دیپلماسی، امضای معاهدات پاناما بود که کنترل کانال پاناما را به پاناما بازگرداند و نمادی از پایان سلطهگری آمریکا در آمریکای لاتین دانسته شد.
همچنین کارتر با میانجیگری بین اسرائیل و مصر، به امضای پیمان صلح کمپ دیوید رسید که اولین پیمان صلح رسمی بین یک کشور عربی و اسرائیل با میانجگری آمریکا بود.
به طور کلی، سیاست خارجی کارتر تلاشی برای تغییر جهت از سیاستهای سختگیرانه به سمت دیپلماسی و اصولیتر شدن رویکرد آمریکا در عرصه بینالمللی بود، اما با چالشهای پیچیده و بعضاً ناکامیهایی همراه شد. اگرچه کارتر با تهاجم شوروی به افغانستان مواجه شد، تلاشهای او برای تنشزدایی و کنترل تسلیحاتی با شوروی راه را برای مذاکرات بعدی هموار کرد که در دوره ریگان به توافقاتی مانند INF (نابودی موشکهای هستهای میانبرد) انجامید.
در میان روسای جمهوری بعدی آمریکا،اوباما شباهت جالبی با کارتر دارد، کارتر و اوباما هردو از روسای جمهور دموکرات آمریکا بودند، هم کارتر و هم اوباما، با شعارهایی مبتنی بر تغییر و اصلاح به قدرت رسیدند. هر دو رئیسجمهور تلاش کردند تا سیاستهای خارجی مبتنی بر حقوق بشر و دیپلماسی به جای تهاجم نظامی را برای بازتولید استعمار و استکبار پیش ببرند. کارتر با جایزه صلح نوبل و اوباما با دیپلماسی هستهای ایران و توافقات بینالمللی شناخته شدند.