شناسهٔ خبر: 70557130 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: جوان | لینک خبر

مجری مسلمان‌شده فرانسوی در شبکه المنار:

مادرم تحت تأثیر داستان «بدون دخترم هرگز»  نگران مسلمان‌شدن من بود

هیچ چیز بدون غرض در رسانه‌ها گفته نمی‌شود. این یک تفکر سیاسی است که از جهان عرب و اسلام فهمیده‌اند تا مردم را علیه اعراب و مسلمانان بدبین کنند، به دنبال شیطان جلوه دادن اسلام هستند؛ یک ترس غیرمنطقی که احتمالاً به دلیل عدم‌آگاهی از اسلام است ولی می‌بینیم افراد بیشتری در حال تغییر مذهب و روی آوردن به اسلام هستند

صاحب‌خبر -
جوان آنلاین: گروه تحریریه فرانسوی‌زبان تلویزیون المنار که اکتبر ۲۰۰۲ در جریان اجلاس فرانکفونی در بیروت ایجاد شده است، از سوی زن جوان فرانسوی به نام الین برایانت اداره می‌شود که به تازگی مسلمان شده است و برای تلویزیون حزب‌الله در شبکه المنار کار می‌کند. 
 
 چطور با اسلام آشنا شدید و به تلویزیون المنار آمدید؟
پدر من فرانسوی و مادرم آلمانی است. در حومه لیون و خانواده‌ای که اصلاً مذهبی نبودند بزرگ شدم. ما در روابط اجتماعی خیلی باز و آزاد بودیم. در سن ۱۱ سالگی به دین علاقه‌مند شدم، می‌خواستم در کلاسی ثبت‌نام کنم تا با مذهب کاتولیک آشنا شوم، اما والدینم گفتند زود است و ترجیح دادند تا ۱۸ سالگی صبر کنم. سال آخر دبیرستان با زنی مراکشی دوست شدم، او با معلم فلسفه ما درباره وجود خدا بحث می‌کرد. من آتئیست بودم، اما از روی کنجکاوی به این بحث علاقه‌مند شدم و شروع به خواندن قرآنی کردم که آن دوستم به من داده بود. ابتدا تصور مثبتی از اسلام نداشتم و تحت تأثیر فضای ضداسلام در فرانسه بودم. در رشته گردشگری مدرک گرفتم و سال ۲۰۰۰ با علی لبنانی که علوم کامپیوتر می‌خواند آشنا شدم. خیلی باهم بحث دینی می‌کردیم و همین کمک زیادی کرد تا با فرهنگ دیگری متفاوت از مراکشی‌ها آشنا شوم. کم‌کم توانستم جزئیات بیشتری درباره اسلام به دست بیاورم. با خواندن کتاب‌هایی که علی توصیه می‌کرد به دنبال معنویت بودم. سرانجام مسلمان شدم و با علی ازدواج کردم. سال ۲۰۰۴ به لبنان آمدیم، وقتی فهمیدم که گروه تحریریه فرانسوی‌زبان المنار به دنبال مجریانی به زبان فرانسه هستند، داوطلب شدم. از آن زمان به بعد آنجا کار می‌کنم. 
 
واکنش خانواده شما به تغییر مذهب شما چطور بود؟
ابتدا پدر و مادرم خیلی مخالفت کردند، همانطور که گفتم آنها دین نداشتند. قطعاً می‌توانید واکنش آنها را وقتی فهمیدند، مسلمان شده‌ام حدس بزنید. رسانه‌ها درباره اسلام آنقدر بد گفته‌اند که فکر می‌کردند من مجبور شده‌ام. می‌ترسیدند مانند زنان افغان گرفتار تفکرات طالبانی بشوم که آزادی زن را گرفته‌اند. این بحران هشت ماه طول کشید. آنها حاضر نبودند همسرم را ببینند برای همین قطع رابطه کردند. بالاخره متوجه شدند که من هنوز همان دخترشان هستم و تغییری نکرده‌ام؛ سرزنده، شاد، خندان و در نهایت وضعیت من را قبول کردند، حتی دو بار برای دیدار ما لبنان آمدند. مادرم تحت تأثیر کتاب «بدون دخترم هرگز» قرار گرفته بود و می‌ترسید، اما وقتی لبنان آمد و من را دید، نگرانی‌اش رفع شد. 
 
آیا توانستید سبک زندگی جدیدی را بدون مشکل داشته باشید؟
بله، ما می‌توانیم بدون مشکل زندگی کنیم. نحوه لباس پوشیدن یا رفتار ما در جامعه در درجه دوم اهمیت قرار می‌گیرد. مهم‌ترین چیز آرامشی است که داریم. ما تا زمانی که قانع نشده‌ایم، کاری نمی‌کنیم. لبنان فرهنگ متفاوتی از فرانسه دارد، با جنبه‌های مثبت و منفی. ما فقط باید با زندگی جدیدی که انتخاب کرده‌ایم، سازگار شویم. تا جایی که به من مربوط می‌شود، مشکل زیادی نداشتم. اولین باری که اینجا آمدم، این کشور را دوست داشتم و تصمیم گرفتم عربی هم یاد بگیرم. 
 
برخورد زنان لبنانی چگونه است؟
از اینکه می‌بینند دین‌شان تنها محدود به جامعه آنها نیست و اسلام مذهبی جهانی است که تقریباً در همه جای دنیا افراد را جذب می‌کند، خوشحال هستند. 
 
شما از طرف دوستان فرانسوی خود هم طرد شدید. به نظرتان جامعه فرانسه نسبت به اسلام منصف نیست؟
برای من همه چیز سیاسی است. به عنوان مثال هیچ چیز بدون غرض در رسانه‌ها گفته نمی‌شود. این یک تفکر سیاسی است که از جهان عرب و اسلام فهمیده‌اند تا مردم را علیه اعراب و مسلمانان بدبین کنند، به دنبال شیطان جلوه دادن اسلام هستند؛ یک ترس غیرمنطقی که احتمالاً به دلیل عدم‌آگاهی از اسلام است ولی می‌بینیم افراد بیشتری در حال تغییر مذهب و روی آوردن به اسلام هستند. این واقعیت وجود دارد که ما چیز‌های متفاوت را دوست نداریم. به این فوبیای حجاب در فرانسه نگاه کنید، با این حال چیزی برای ترس از یک زن محجبه وجود ندارد، این اغراق محض است. ما باید از داشتن پیش‌فرض‌هایی که درباره زنان داریم دست برداریم. برای درک این موضوع فقط باید قرآن را جدی بخوانیم و فقط به چند کلیشه تکیه نکنیم. در واقع مشکل جامعه فرانسه نبود تفکر انتقادی و آزادی بیان است. به عنوان مثال برخلاف لبنان که در آن پیر و جوان سیاسی شده‌اند و در حال تعمیق آموزش سیاسی خود هستند، در فرانسه مانند اکثر کشور‌های غربی، مردم نگران زندگی روزمره هستند.
 
نظر شما درباره حملات اسرائیل علیه لبنان و غزه چیست؟
اسرائیل دشمنی است که برای کشتن و قتل‌عام بی‌هیچ ابا و پشیمانی آمده است. اسرائیلی‌ها از تخریب لذت می‌برند، اما این جنگ تجاوزکارانه با وجود کشتار عظیمی که اشغالگران راه انداخته‌اند، یک شکست و بی‌آبرویی برای اسرائیلی‌هاست که با سر‌های خمیده در جوامع دیگر حضور دارند. مقاومت از این تهاجم همواره پیروز بیرون آمده و امروز مانند گذشته قدرتمند ایستاده است. 
 
آیا به فکر بازگشت برای زندگی در فرانسه هستید؟
فعلاً نه، زیرا نمی‌خواهم مدام از دین تازه‌ام بپرسند و زیر نگاه‌هایی که بیش از حد سنگین است، بروم. برایم قابل تحمل نیست، البته تعصبی ندارم امیدوارم در آینده به آنجا برگردم، چون در هر حال فرانسه کشور من است، آن را دوست دارم و به وطن و زادگاهم وابسته هستم.