شناسهٔ خبر: 70556235 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه وطن‌امروز | لینک خبر

دولتی‌ها از تجربه مذاکرات هسته‌ای با 1+5 عبرت بگیرند

خوردن گول ترامپ!

صاحب‌خبر - فائزه گیتی‌نما: تمایل ترامپ برای مذاکره بی‌دلیل نیست. همزمان با شتاب گرفتن تحرکات خارجی دولت چهاردهم در آستانه حضور ترامپ و در میانه بحبوحه تحولات منطقه‌ای، برخی محافل سیاسی نزدیک به دولت و عناصر حاضر در دولت با بهره‌برداری از شرایط تکوینی دولت، سعی در نهادینه کردن گزاره مطلوب خود در فضای سیاسی دارند. در واقع، آنها بانی صراحت لهجه دولت شده‌اند تا زمینه کلید زدن ایده انتخاباتی دولت برای مذاکره با آمریکا - ولو مستقیم - را به مدد ناکارآمدی دولت در بخش‌های اقتصادی، انرژی و... تسهیل کنند. آنها به جای آنکه راه‌حل مدون و شدنی را با استفاده از ظرفیت‌های موجود مدنظر داشته باشند، بیشتر الگویی از همان رفتار نخ‌نمای دولت روحانی را تعقیب کرده و نسخه نهایی مذاکره با آمریکا را به عنوان حلال همه مشکلات تجویز می‌کنند. این پلن ایجادی که چارچوب‌های قدیمی را آپدیت می‌کند اما با فراز و فرودهایی در مواجهه با مسائل همراه شده است. برخی اظهار نظرها همانند مطالب منتشر شده توسط ظریف در نشریات خارجی و حتی شخص عراقچی و تلاش‌های پیدا و پنهان برای ریل‌گذاری مذاکره با آمریکا همین وضعیت را تداعی می‌کند. منشأ این رفتار دوپهلو که در صدد القای انطباق‌پذیری اقدامات سیاست خارجه با راهبرد جمهوری اسلامی است، عقب‌نشینی از مواضع سرسختانه ایران در بلوای منطقه و اطمینان خاطر بخشیدن به آمریکا در قبال تضمین امنیت منافع آنهاست. استفاده از ادبیاتی همچون احترام متقابل آمریکا و ایران به منافع مشروع دوجانبه، منطقه‌ای و بین‌المللی و خودداری از ضربه زدن به آن که در اظهارات برخی مقامات دولت وجود دارد، از نمونه‌های عینی واقعیت‌های موجود در دستگاه اجرایی کشور است که با ماهیت مقاومت و فواید آن برای کشور همخوانی ندارد. در واقع، این معادله غلط در حالی از سوی برخی در ایران در فضای سیاسی جهان بی‌وقفه پمپاژ می‌شود که به موازات آن، رژیم صهیونیستی با حمایت صریح آمریکا به توسعه‌طلبی‌های خود در منطقه و افزایش تهدید علیه ایران ادامه می‌دهد. * بازگشت به خط‌مشی امتیازدهی یک‌طرفه: نتایج و پیامدها برای ایران تردیدی نیست که رهیافت‌های دولت چهاردهم از نظر غرب بویژه آمریکا همچنین بسیاری از کشورهای منطقه پوشیده نیست و این موضوع، ساز دستگاه سیاسی دولت‌های متخاصم را علیه ایران کوک کرده است. فارغ از هزینه‌های متمادی که در ورای برجام و بطن برجام به ایران تحمیل شد، دولت کنونی با دادن امتیازات هسته‌ای به گروسی به تصور ممانعت از تصویب قطعنامه شورای حکام، خط‌مشی امتیاز دادن یک‌طرفه را احیا کرد. این در حالی بود که این عقب‌نشینی، شورای حکام را بیشتر به رفتار تهاجمی و تصویب قطعنامه ضد ایرانی ترغیب کرد. از آن حادتر، زمانی که در داخل سیگنال‌های مداومی در رابطه با تسهیل مذاکره با غرب و در رأس آن مذاکره با آمریکا وجود دارد و رفع مشکلات داخلی بویژه اقتصادی به دولت جدید آمریکا حواله داده می‌شود، کاخ سفید هم سیاست فشار علیه ایران را به هر روشی تشدید می‌کند. منطق موازنه تهدید هم بر همین موضوع دلالت دارد. در واقع، نتیجه انفعال‌های دولت‌های یازدهم و دوازدهم در برابر غرب که در سیمای دولت چهاردهم تجلی یافته، طمع غرب برای افزایش فشار حداکثری و در نهایت تهدید‌آفرینی را سرعت بخشیده است، بویژه که دولت چهاردهم باید به تناسب معادلات جدید در منطقه، سیاستی برای جایابی ایران در برابر ماجراجویی‌های منطقه به رهبری آمریکا ایجاد کند اما در عمل سیر قاطعیت در برابر این ماجراجویی را به طور وارونه طی می‌کند. این شرایط در حالی از سوی متصدیان و حامیان دولت پی‌ریزی می‌شود که مواضع تهاجمی وزیران و دستیاران ترامپ در نقطه مقابل آن قرار دارد و آمریکا تمایل خود برای تشدید کمپین فشار حداکثری آغشته به چاشنی تهدیدات نظامی را بروز می‌دهد. مارک والتز، مشاور امنیت ملی پیشنهادی ترامپ، در مصاحبه‌ای تاکید کرد باید دست اسرائیل را برای رویارویی با ایران باز بگذارند و به اسرائیل تسلیحات پیچیده و پیشرفته‌ای بدهند که دولت بایدن به آنها نداده بود. چندی پیش هم وال‌استریت ژورنال نوشت دونالد ترامپ در حال بررسی گزینه‌هایی از جمله احتمال انجام حملات هوایی پیشگیرانه برای جلوگیری از دستیابی ایران به تسلیحات هسته‌ای است. * آمریکا از مذاکره احتمالی با ایران چه اهدافی را دنبال خواهد کرد؟ اهمیت مذاکره برای آمریکا به عنوان راه‌حل فشار علیه ایران بیش از هر چیز دیگری است. با آنکه جناح‌های سیاسی حامی دولت در داخل به دلیل هراس از پایان یافتن مذاکره، پالس‌های آشکاری را برای غرب ارسال می‌کنند اما در حقیقت این غرب است که نیاز بیشتری به میز مذاکره دارد، چرا که تجربه برجام و متعلقاتش چون مکانیسم ماشه که نمونه آشکاری از برد غرب در برابر خسران ایران است، اراده آنها را برای مذاکره حفظ کرده است. بی‌شک تهدیدات ایران مبتنی بر تغییر دکترین هسته‌ای، نگرانی‌های عمیقی را در کاخ سفید به وجود آورده که ضربات امنیتی ناشی از موشک‌های ایرانی به بدنه اسرائیل این نگرانی‌ها را تشدید کرده است. اهمیت فناوری موشکی و پهپادی در مدل جنگ‌های امروزی و تهدیدات کارآمد عملیات‌های «وعده صادق» ایران و یمن و حزب‌الله، خطر تکنولوژی موشک را برای غرب و رژیم صهیونیستی چندین برابر کرده، لذا بی‌شک قواعد جدیدی بر مذاکره حاکم خواهد کرد. به طور عینی، در سال‌های پس از انعقاد برجام، آمریکا و متحدان اروپایی‌اش در دولت دوازدهم در صدد بودند پای موضوع فعالیت‌های موشکی ایران را به دور جدید مذاکرات هسته‌ای بکشانند. ترامپ نیز در دوره ریاست‌جمهوری‌اش، به دلیل آنکه برجام نتوانست برنامه موشکی و نفوذ منطقه‌ای ایران را محدود کند، آمریکا را از توافق برجام خارج کرد. در این بین، اظهارات عراقچی که «برجام به آن شکل فعلی که وجود دارد، به تعبیری قابل احیا نیست و حتما باید این سند دوباره باز شود، قسمت‌هایی از آن مورد تغییر واقع شود و مذاکرات جدیدی شکل بگیرد»، ابهامات زیادی را در رابطه با چگونگی مذاکرات جدید در داخل ایجاد کرده و همزمان امیدهای زیادی در غرب برای ارائه یک بازی جدید با عنوان مذاکرات جدید را شکل داده است. به عنوان نمونه، گروسی پیش‌تر طی مصاحبه‌ای در واکنش به این اظهارات درباره چارچوب‌های توافق جدید گفته بود: «می‌تواند بر مبنای برجام باشد اما با توجه به اینکه ایران نسبت به آن موقع توانمندی‌های خیلی زیادتری دارد، باید بسیار بسیار قوی‌تر باشد». در این بین، ابتکار ساده‌لوحانه ظریف تحت عنوان «مودت» و صلح در منطقه (که اسرائیل ذیل آن قرار دارد) در تنگاتنگ رقابت هسته‌ای و تسلیحاتی کشورهای منطقه با ایران و تلاش‌ها برای تضعیف مقاومت و تأمین امنیت اسرائیل، ظرفیت‌های ایران را به محک آزمایش رقبا گذاشته و پیامی دال بر امکان فرونشست مواضع قاطعانه ایران را به کاخ سفید مخابره کرده است. علاوه بر آن، وجود فکت‌هایی چون لزوم امنیت‌آفرینی در تنگه باب‌المندب با مشارکت دیگر کشورها که امروز کنترل آن در دستان مقاومت یمن قرار دارد، پیام صریحی مبنی بر دور زدن مقاومت و همسو کردن سیاست خارجه با اهداف غربی‌هاست. مهم‌تر از آن، وی در نشریه فارن افرز به طور صریحی اعلام کرد «پزشکیان، یک سیاست خارجی انعطاف‌پذیر، اتخاذ کرده و به گفت‌وگوهای سازنده و روابط دیپلماتیک اولویت داده و از الگوهای قدیمی فاصله گرفته است». تلفیق همه گزاره‌های ارائه شده، اشاره صریحی دارد که مذاکرات جدید و انعطاف‌پذیر که حتما دیگر در قد و قواره برجام نخواهد بود، لاجرم با شرایط مطلوب در کاخ سفید تطبیق داده می‌شود تا تنش‌ها برای رسیدن به مودت منطقه‌ای مدیریت شود. از این رو، تنها تمهیداتی که می‌تواند شرایط ارائه شده از سوی ایران را احراز کند، مذاکره جدید با محدودیت‌های جدید موشکی و منطقه‌ای و البته هسته‌ای است که خواسته کنونی آمریکا یعنی امنیت متزلزل اسرائیل را تأمین کند. * نگرانی‌های دیپلماتیک و ابهامات مذاکره با آمریکا در سایه نزدیک شدن به سررسید اسنپ بک یکی از ابزارهایی که جناح‌های حامی دولت برای تسریع اقدامات خود از آن بهره می‌گیرند، نزدیک شدن موعد پایان اعتبار قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت است. به این منظور، آنها تاریخ سررسید اسنپ بک یا مکانیسم ماشه در مهر ۱۴۰۴ را یک برگ برنده و کاتالیزوری برای روند مذاکرات و رسیدن به توافق به حساب می‌آورند تا با اضطراب‌افکنی به بدنه سیاسی و اجتماعی، امکانات لازم برای بستن توافق با غرب را قبل از این تاریخ بسیج کرده و نظارت عمومی و نخبگانی را به عملکردهای پیدا و پنهان خود به حداقل برسانند. در مجموع، دستگاه دیپلماسی دولت چهاردهم بارها سنگ بنای مذاکرات را بر اساس احترام و منافع متقابل تعریف کرده‌اند. باید پرسید با وجود وضعیت منطقه و گروه‌های مقاومت، چگونه منافع آمریکایی یا همان منافع رژیم صهیونیستی قرار است در منطقه حفظ شود؟ این در حالی است که با وجود تحرکات جمعی توقف‌ناپذیر حامیان دولت برای مذاکره با آمریکا، در آن سو هنوز مشخص نیست که ترامپ که تمایل خود را برای مذاکره با تهران ابراز کرده، در نهایت چه رویکردی ممکن است اتخاذ کند. اما بی‌شک برجام جدید یا مذاکرات جدید، طبق گفته دستگاه دیپلماسی، متغیرهایی را در خود جای خواهد داد که منافع آمریکا را در بلوای منطقه و فشارها علیه مواضع آمریکا و اسرائیل حفظ کند و مکانیسمی را برای عقب‌نشینی ایران و تأمین خواسته‌های دیگر رقبای منطقه به نام رویکرد آشتی‌طلبانه ایجاد کند. این در حالی است که به اعتراف بسیاری از ناظران غربی، بعد از ۷ اکتبر، روند فروپاشی نظم امنیتی آمریکا در منطقه تسریع گشته و ایالات متحده در حال بازسازی و تدارک راهبردی برای جلوگیری از آن است. این نکته را هم به خاطر داشته باشید که دولت آمریکا هنوز برای مذاکره با دولت پزشکیان ابراز تمایل نکرده است!