امروزه صنعت تبلیغات، مخاطب را در نیازهای غیر واقعی غوطه‌ور کرده و آن‌ها را به مصرف‌کنندگان دائم خود تبدیل می‌کنند. در واقع تبلیغات از طریق ایجاد نیازهایی کاذب، مصرف‌کنندگان را به این باور می‌رساند که زندگی‌شان بدون داشتن آن محصولات ناقص است. اما تبلیغات چطور می‌تواند موفقیت فرد را به داشتن یک محصول گره بزند؟

ایجاد حس مسئولیت کاذب

تبلیغاتی که با محور انسانیت است معمولاً احساس مسئولیت اجتماعی را در مصرف‌کننده ایجاد می‌کنند. این تبلیغات با آگاه خطاب کردن مصرف کننده و ایجاد حس خوشایند مشارکت در یک هدف بزرگ‌تر، فرد را به سمت خریدهای بیشتر و حتی تکراری سوق می‌دهد. مثل محصولات آرایشی فاقد تست حیوانی.

ایجاد هویت نمایشی

تبلیغاتی که مبتنی بر سبک زندگی لوکس است بر هویت مخاطب تاثیر بسزایی دارد. در واقع مخاطب هر کاری می‌کند تا زندگی خود را شبیه این دسته از افراد کند و هویتی نمایشی از خود بسازد. مثلا اگر لباس‌های برند انتخاب می‌کند می‌خواهد از سوی دیگران مورد توجه قرار بگیرد و بنابراین هر چه بیشتر به مصرف‌کننده تبدیل می‌شود.

تغییر اولویت‌ها

تبلیغات می‌تواند منجر به تغییر اولویت‌ها به سمت محصولات غیرضروری شود. برای مثال مدتی است که به فکر خرید طلا برای سرمایه‌گذاری هستید اما چند روزی است که صفحه فروشگاه یک برند ساعت را دنبال می‌کنید تصمیم می‌گیرید به جای خرید طلا، ساعت بخرید.

دستکاری استانداردها

تبلیغات با دستکاری استانداردهایی مثل استانداردهای زیبایی می‌تواند خرج زیادی روی دست مخاطبان خود بگذارد. در واقع تبلیغاتی که بر روی زیبایی تمرکز دارد با تزریق حس ناکافی بودن، مصرف‌کنندگان خود را به سمت خرید محصولات و خدمات خاصی سوق می‌دهند تا به این استانداردها نزدیک شوند.