زینب اسماعیلی: در حالی که دولت چهاردهم در به کارگیری زنان در رده های مختلف شغلی، نسبت به دولتهای پیشین پیشتاز بوده اما در دستگاه دیپلماسی انتصاب زنان عقبگرد کرده است.
به تعبیری سهم زنان دیپلمات در دوره زعامت عباس عراقچی در این وزارتخانه تاکنون در سطح همان انتصابات باقیمانده از دوران حسین امیرعبداللهیان وزیر خارجه قبل متوقف مانده و نسبت به دوره محمدجوادظریف عقبگَرد کرده است.
اگرچه نباید از نظر دور داشت که وزارت خارجه از روزی که عباس عراقچی به این سمت انتخاب شده آنقدر بحران پشت بحران تجربه کرده که حتی بعید است وزیر فرصت کرده باشد لختی به صندلی وزارت تکیه زده باشد. اما آنچه مساله را غیر قابل چشم پوشی میکند محقر شدن سهم زنان دیپلمات از حضور در تصمیم سازیهای دیپلماسی به یک اداره کل آنهم اداره زنان و حقوق بشر است. حتی در سطح دستیاری وزیر نیز زنان دیپلمات در سطح همین محور زنان و نهایتا حقوق بشر محدود شدهاند.
نکته قابل تامل آنکه در خبری که از ملاقات وزیر خارجه با زنان شاغل در این نهاد به مناسبت گرامیداشت روز زن در هفته گذشته برگزار شده نیز نکته، احتمال و مبحثی مبنی بر استفاده از زنان دیپلمات در مناصب جدیتر به چشم نمیخورد. به این ترتیب به نظر میرسد وزارت خارجه در به کارگیری زنان یا عقب گرد خواهد داشت یا توقف در نقطه آغازین.
از بهمن ۱۴۰۰ تاکنون سه بانوی دیپلمات وزارت خارجه در همین چند سمت فریز شدهاند:
مرضیه افخم، مشاور وزیر و مدیرکل زنان و حقوق بشر
سونا احمدی، مشاور امور زنان و خانواده
منصوره شریفی صدر، دستیار وزیر امور خارجه
فروزنده ودیعتی سفیر پیشین ایران در فنلاند و افسانه نادی پور سفیر پیشین ایران در دانمارک نیز به نظر میرسد در دوره سکون بعد از سفارت به سر میبرند و در هیچ خبری اسمی از آنها نیست.
اغراق نیست اگر بگوییم که عباس عراقچی حتی اگر استراتژی سلف خود در حوزه دیپلماسی یا مذاکرات و .. را نیازمند تغییر میداند، اما در حوزه زنان با او هم نظر بوده که تغییری در این روند ایجاد نکرده است. معصومه آباد، عضو ائتلاف آبادگران که در دولت رئیسی از شورای شهر به سفارت ایران در فنلاند رفت هنوز در سمت خود باقی مانده است و سه بانوی دیپلمات در وزارت خارجه نیز در همان سمتهای قبلی خود ابقا شدهاند. زهرا ارشادی نیز به عنوان سفیر ایران در نمایندگی ایران در سازمان ملل نیز در کنار امیرسعید ایروانی در نیویورک مشغول به کار است ولی به دلیل ساختار اداری نمایندگی نفر دوم محسوب میشود.
چهار دهه بعد از انقلاب کجاییم؟
قوانین نانوشته هزار بار بدتر از قوانین نوشته به افراد و ابنا یک جامعه آسیب میرسانند. مثل آنچه در عرف و خردهفرهنگها دههها یقه بخشی از مردم جوامع را میگیرد. همین قوانین نانوشته سالهاست دست زنان را برای دستیابی به برخی ردههای شغلی و مدیریتی بستهاست. همچنان زنان بیشتر مناسب سمتهایی پنداشته میشوند که قرار است وضع موجود را حفظ کند نه آنکه در آن تغییر یا ارتقایی ایجاد کنند.
در حالیکه پیش از انقلاب اسلامی زنانی به سمتهای بالای دیپلماتیک دست پیدا کردهبودند اما چهار دهه بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، عدد دیپلماتهای زن به تعداد انگشتان دو دست هم نمیرسد.
طبیعتا این یک ضعف ساختاری و جدی است که باید رفع شود. اما پیش از هر چیزی باید به آن اندیشید و عللش را به درستی کاوید.
زنان دیپلمات کجا هستند؟
اگر روزی گذرتان به وزارت امور خارجه بیفتند، اگرچه اغلب چشمتان به آقایان برمیخورد تا به خانمها، اما فضا نسبت به یک دهه پیش بسیار متفاوت شده و خانمهای زیادی در این وزارت خانه مشغول به کار شدهاند اما اغلب در پستهای اداری؛ پستهایی که در ساختار وزارت خارجه جای تحول و رشد زیادی ندارد و مثل هر ارگان دیگری اغلب انجام وظایف محوله از مدیران مرد برعهده آنهاست نه تصمیم سازی و تصمیم گیری.
در وزارت امور خارجه، کارکنان در دو دسته اداری و سیاسی طبقهبندی میشوند که اغلب زنان شاغل در این وزارت خانه جذب بخش اداری میشوند.
یکی از علل اصلی این موضوع عدم جذب دانشجویان خانم در دانشکده روابط بینالملل وزارت خارجه تا اوایل سالهای دولت اصلاحات است. بعد از آنهم استقبال چندانی از سوی خانمها برای تحصیلات مرتبط در این حوزه انجام نگرفت یا اگر تحصیلات مرتبط داشتند به عوامل متعددی جذب نشدند.
سختی و پیچیدگی کار در حوزه دیپلماسی از یکسو و ماجرای ماموریتهای متعدد، ساعات کاری نامنظم و طبیعتا بهم ریختگی نظم زندگی میتواند مانع ذهنی جدی زنان برای نپیوستن به بخش سیاسی شود. چون قانون نانوشته این است که زنان در خانواده مسئول حفظ نظم، تر و خشک کودک و رسیدگی به تحصیل او و ...هستند. طبق اسناد تاریخی قبل از انقلاب حتی از زنان شاغل در وزارت خارجه تعهد گرفته میشد که بعد از ازدواج تقاضای اعزام به ماموریت نداشته باشند. بعد از انقلاب هم که تا حدود سه دهه کلا زنان در وزارت خانه مردانه خارجه نقشی نداشتند.
در نمونهای معاصر، زوج دیپلمات در وزارت خارجه در سطوح مشابه شغلی، زن شغل ثابت و مقیم تهران را انتخاب کرده و مرد ماموریت سفارت در کشور دیگر را. در حالیکه زن میتوانست سفارت را انتخاب کند تا دستکم عدد سفرای زن به تعداد انگشتان یک دست نزدیک شوند.
به نظر می رسد این همان جایی است که فرهنگ غربی با مفهومی به عنوان تبعیض مثبت برایش راه حل پیدا کرده است، نکتهای که فعلا به نظر نمیرسد در ذهن هیچ یک از مقامات کشور ما باشد.
زنان دیپلمات چه کردند؟
یکی از تنها دورانهای کاری متفاوت برای زنان در دستگاه دیپلماسی، دوره وزارت خارجه محمدجواد ظریف و دولت حسن روحانی است. دولتی که توانست پنج زن را بهعنوان سفیر به ماموریت بفرستد. حتی با اینکه یکی از سفرا یعنی حمیرا ریگی از بدنه وزارت خارجه نبود و از مجموعه وزارت کشور به ماموریت در برونئی و دارالسلام {در قالب سفیر سیاسی} رفت. مرضیه افخم اولین سخنگوی زن دستگاه دیپلماسی شد و بعد هم بهعنوان اولین سفیر زن به مالزی رفت و افسانه نادی پور که در دانمارک به ماموریت دیپلماتیک رفت. فروزنده ودیعتی در فنلاند و زهرا ارشادی در نیویورک. جالب اینجاست که تنها سفیر زن قبل از انقلاب یعنی بانو مهرانگیز دولتشاهی نیز سال ۵۴ سفیر ایران در دانمارک بود و در نیویورک ئیشتر هم در سطح رایزن و کاردار یا رییس گروه کاری زنان دیپلمات حضور داشتند. مانند فروزنده ودیعتی و پیمانه هسته ای که قبلا در نیویورک حضور داشتند.
اگرچه این نقد هم به بانوان دیپلمات وارد است که هیچ برون داد خاصی از کار آنها در دوره ماموریت مشاهده نشد و گویی تنها دوره را بدون دردسر به پایان رساندند. البته خانم نادی پور یک مورد تعرض را هم از سر گذراند. در مقابل این پاسخ هم وجود دارد که مگر چهاردهه سفارت آقایان در کشورهای مختلف با چه عملکرد خاص و ویژهای به پایان رسیده که از خانمها انتظار شکستن شاخ غول را داریم. وضعیت دیپلماسی کشور اگرچه محصول تصمیمات کلان حاکمیتی است اما در عمل عملکرد سفرا نیز بخشی از ان را ساختهاست که نتیجه را میبینیم.
از منظر دیپلماسی عمومی و با نگاهی درازمدت بهتر بود عملکرد بانوان دیپلمات برون داد رسانهای بیشتری میداشت تا فضا برای ادامه کار بانوان ادامه می یافت نه آنکه در جایی متوقف شود. وقتی به کسانی سمت پیش قراولی جریانی را واگذار کنید بدون شک انتظار دارید که آنها نقش مهم و با کیفیتی را اجرا کنند.
سمتی برای تکرار مواضع
طبیعتا حسین امیرعبداللهیان ادعایی در مورد زنان دیپلمات نداشت و قدمی هم در اینمورد برنداشت اما مسیری را رفت که عباس عراقچی هم در همان مسیر ادامه راه داد. آنهم حداقلی کردن حضور زنان در وزارت خارجه به اداره کل زنان و حقوق بشر و دستیار امور زنان.
مرضیه افخم بعد از بازگشت از ماموریت مالزی، بهعنوان دستیار امور زنان وزیر خارجه تعیین شد. سوال اینجاست که این سمت غیر از حضور در جلسات فرمایشی و تکرار برخی مواضع مکرر در مورد زنان چه دستور العملی میتواند داشته باشد؟ و حالا هم در اداره کل زنان و حقوق بشر.
در حالی که هم میشد از تجربه سخنگویی افخم در اداره دیپلماسی رسانهای و هم از تجربه کار او در مالزی در حوزه آسیای جنوب شرقی استفاده کرد. شاید مانع اداری مبتنی بر ارتقا سمت بعد از سفارت مساله بوده که باید برای آن راه حلی پیدا میشد.
اگرچه عباس عراقچی در حوزه های مختلفی نشان داده که میخواهد مسیری متفاوت از محمدجواد ظریف را در دستگاه دیپلماسی تجربه کند و به طبع بسیار محافظهکارانه عمل میکند اما در برخی حوزهها افراد نسبت به موضوعاتی تعهد تاریخی دارند و گاهی انجام ندادن برخی تعهدات تاریخی موجب عقب رفتی بیش از یک دوره میشود.
برای استفاده از ظرفیت زنان دیپلمات باید وزارت خارجه کار کارشناسی انجام داده و دستکم با طراحی برنامه کوتاه مدت و میان مدت، زنان این نهاد را از منشی و مسئول دفتر یا نهایتا کارشناس سیاسی به جایگاه واقعی شان برساند.
۳۱۱۳۱۴