عطنا - همزمان با ورود تلویزیون فارسی ت ر ت ترکیه به مرحله اجرایی و پخش تیزرهای تبلیغاتی آن، بحث و تبادل نظر در مورد ماهیت و کارویژههای تلویزیون مذکور نیز شدت گرفته است. در این میان برخی با مشاهده این تیرزها، خوشبینانه تحکیم روابط دو کشور و معرفی جاذبههای گردشگری ایران را عامل تاسیس این تلویزیون دانسته اند و البته از خود نمیپرسند اگر دولت اردوغان قصد تبلیغ جاذبههای گردشگری ایران را دارد، بدیهی است که باید این کار را از طریق شبکههای تلویزیونی داخل ترکیه و برای جلب نظر مردم خودش انجام دهد و نه از طریق ت ر ت فارسی.
دولت اردوغان در راستای کارویژهای که با کارفرمایی انگلیس و اسرائیل برای تقابل با ایران تعریف کرده، بستههای اقتصادی، امنیتی، سیاسی و فرهنگی نیز طراحی کرده که راه اندازی تلویزیون ت ر ت فارسی بخشی از بسته فرهنگی این تقابل محسوب میشود.
افرادی که اندک آگاهی از شرایط داخلی ترکیه داشته باشند حتما از خود خواهند پرسید کشوری با ۵۰۰ میلیارد دلار بدهی خارجی، سقوط مداوم ارزش پول ملی (ارزش هر دلار به ۳۵ لیر در زمان نگارش این مطلب سقوط کرده)، کسر بودجه شدید، تورم تقریبا ۵۰ درصدی و بحرانهای متعدد هویتی و شکافهای اجتماعی میان اقوام و مذاهب و ... چرا باید برای راه اندازی یک شبکه تلویزیونی هزینه صرف کند و این تلویزیون چه کار خاصی را قرار است انجام دهد که بی بی سی فارسی و صدای آمریکا و من و تو و ایران اینترنشنال و بقیه شبکههای معاند قادر به انجام آن نبوده اند؟
ترکیه به علت همسایگی با ایران و استفاده کشورمان از ظرفیتهای اقتصادی ترکیه به منظور دور زدن تحریمها و نیز برخی فعالیتهای تجاری گسترده ایرانیان در این کشور و روابط فرهنگی و اجتماعی که در گذر زمان بین دو کشور همسایه ایجاد شده، میتواند بسیاری از برنامههای ناتمام تلویزیونهای ماهوارهای کشورهای معاند و دشمن را به سرانجام برساند و همچون گرگی در لباس میش برای تاثیرگذاری بر افکار عمومی ایرانیان تلاش کند.
البته ترکیه تا قبل از تاسیس تلویزیون ت ر ت بمب گذاریهای فرهنگی و اجتماعی خود را در ایران با همدستی دولت علیف، تامین مالی برخی کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس و هدایت و مدیریت انگلیس و صهیونیستها انجام داده است و ت رت قرار است مثل یک ضامن دستی بمبهای یادشده را منفجر کند.
بیش از یک دهه است که باکو و ترکیه با هدایت انگلیس و رژیم صهیونیستی در حال روایت سازی جعلی از فرهنگ و تاریخ و مذهب و تمدن گروههای مختلف ساکن ایران هستند. تلاش میشود تا در کشور پاره پارههای جمعیتی جداافتاده از یکدیگر که در پیوند با سایر ایرانیان نیستند، تعریف شوند و این پاره پارهها رقیب همدیگر و دارای مولفههای هویتی و تمدنی جدا و متفاوت از یکدیگر تعریف شوند. این خط کشی عمدتا بر مبنای قومیتهای مختلف ایرانی صورت میگیرد تا هویت قومیتی در کشور پررنگتر از هویت ملی تعریف شده و وحدت و همدلی ملی در کشور تضعیف شود.
سپس گروههای پاره پاره شده ایرانی در پیوند با ساکنان کشورهای مختلف همسایه تعریف و ترسیم میشوند که نتیجه این امر در نهایت حرکت به سمت تجزیه ایران خواهد بود. این همان هدفی است که دولت بوش پسر در قالب طرح خاورمیانه بزرگ ترسیم کرده بود و شاهد عملیاتی شدن آن در درجات مختلف در عراق، سوریه، لبنان، فلسطین و در برخی کشورهای مهم شمال آفریقا مانند لیبی هستیم. تنها کشور مهمی که هدف این طرح بوده و از آن جان به در برده ایران است که حالا تمام نگاهها به عنوان قلب محور مقاومت بر روی عملیاتی شدن این طرح در قبال ایران متمرکز شده است.
ترکیه قبل از راه اندازی رسانه اصلی خود یعنی ت رت فارسی، گفتمان واگرایی ملی و تجزیه طلبی را در ایران از طریق راه اندازی رسانههای کوچکتر اینترنتی پیگیری میکرد. این رسانهها تلاش میکنند تمامی آداب و سنن و جشنها و مفاخر ایرانی را مصادره کنند و به آنها رنگ و بوی ترکیهای بدهند و اگر قادر به این کار نباشند با توهین و تحقیر و کاستن از ارزش و اهمیت آنها برای ایجاد اعتبار جعلی در گزینههای هدف خود تلاش میکنند. مصادره بوعلی سینا، فارابی، نظامی گنجوی و ... از یکسو و معادل سازیهای مضحک و دروغین ترکیهای و باکویی برای آثار ادبی سترگ ایرانی و شخصیتهای بینظیری همچون شاهنامه و فردوسی در همین راستا است. این رویه از طریق تولید آثار نمایشی و ادبی مثل تئاتر و فیلم و رمان و موسیقی و ... نیز ادامه یافته تا افرادی مانند ستارخان و استاد شهریار و ... نیز مصادره شوند و اهداف وطن پرستانه و ملی گرایانه آنها در پیوند با توطئههای تجزیه طلبانه و واگرایانه باکو و ترکیه تعریف شود و با توجه به کم کاری رسانههای داخلی تداوم این روند نسل جدید را از واقعیات تاریخی بیگانه کرده و این روایت جدید دروغین را واقعی جلوه خواهد داد.
یکی دیگر از روشهای تقویت گفتمان واگرایی ملی و تجزیه طلبی در ایران توسط ترکیه، حمایت از گروههای قومی است که این کشور توسط نیروهای وابسته به خود در پوشش خبرنگار، دانشجو، محقق، تاجر و ... شناسایی کرده و با تحریک روحیات قوم گرایانه در آنها برای آینده به سبک مطلوب تربیت میکند. این گروههای قومی در نقاط مختلفی از ایران سکونت دارند و با توجه به القائات میت ترکیه در کنار یکدیگر میتوانند گرایشات واگرایانه را در کشور تقویت کنند. به خصوص که عوامل وابسته به ترکیه و تحت تعلیم سازمان جاسوسی میت این کشور، به گروههای قومی مذکور چنین القا میکنند که شما فرهنگ و تمدن و تاریخ و مذهب منحصر به فرد و مجزایی دارید که در پیوند با ترکیه و باکو بوده و توسط حکومت مرکزی فارس نژادپرست! تضعیف شده و باید برای حفظ این سابقه فرهنگی سرقت شده بکوشید و آن را در برابر سایرین زنده نگهدارید. این نوع تحریکات مداوم، در روزهای اخیر منجر به درگیریها و اعتراضات پراکندهای در کشور شده و برخی در کشور مدعی ثبت نشانههای فرهنگی خاص مربوط به خود توسط سایر اقوام شده اند.
نکته جالب این است که این اعتراضات و تنشها به طور منظم توسط رسانههای تجزیه طلب وابسته به باکو و ترکیه منعکس میشود. برخی از این اقوام که فدراسیونی از لرها، آذری زبان ها، عربها و ... هستند در نقاط مختلف کشور پراکنده بوده و در سرشاخههای آبی یا شهرهای نفتی و گازی کشورسکونت دارند. اصرار مداوم اقوام مذکور برای تاسیس استانهای مستقل میتواند روند واگرایی و تنش در کشور را تشدید کند. این درخواستها نیز به طور مرتب در رسانههای مزدور وابسته به ترکیه و باکو بازنشر میشوند.
در مجموع ترکیه بعد از این بمب گذاریهای اجتماعی و فرهنگی در ایران به تحریک اسرائیل و انگلیس، تلویزیون ت ر ت فارسی را برای برداشت محصول نهایی راه اندازی کرده است. کارکرد تلویزیون فارسی اردوغان، روایت سازی جعلی از ایران و ایرانی بودن با هدف پایان دادن به حس تعلق جمعی ما ایرانیان به یک کشور است. کاری که با سوریه و افغانستان و لیبی و عراق و کشورهای دیگری نیز انجام شد تا اتباع این کشورها به جای حس تعلق ملی، بیشتر حس تعلق قومی و مذهبی داشته باشند و دربرابر تجاوز خارجی بدون مقاومت تسلیم شوند!
اردوغان، فیدان و کالین توهم دارند که این شبکه ضدایرانی ترکیه، در آینده پیوند مردم نقاط مختلف کشور با یکدیگر را از طریق روایت سازی جعلی از تاریخ، فرهنگ، مذهب و آیینهای دسته جمعی مردم ایران سست خواهد کرد تا اتباع هر بخش ایران به کشور دیگری یا فقط قوم و قبیله خودشان احساس تعلق خاطر کنند و نه مردم بقیه نقاط ایران تا ایران فاقد هویت یکپارچه ملی بدون شلیک یک گلوله در زمان مناسب تسلیم شود!
شعاری که میت ترکیه قبلا ابداع کرد (تبریز، باکی، آنکارا- بیز هارا، فارسلار هارا یعنی تبریز، باکو، آنکارا - ما کجا به فارسها مربوط هستیم؟) مبنای نظری راهاندازی ت رت فارسی است.
علت ابداع این مبنای نظری و تلاش برای بیگانه سازی و غیریت سازی میان مردم ایران و پیوند زدن بخش زیادی از آنها به ترکیه و باکو، ایجاد جهان ترک خیالی توسط اردوغان است. این جهان ترک که با جعل تاریخ و الفبای مشترک در آسیای مرکزی و قفقاز، همکاریهای اقتصادی مشترک میان این کشورها، فارسی زدایی و ایران زدایی از کشورهای آسیای مرکزی و تلاش برای خلق ناتوی ترکی در تبعیت از طرحهای انگلیس و اسرائیل پیگیری میشود، گسترهای از استانهای ترک نشین چین تا آسیای مرکزی (که توسط ترکیه ترکستان نام گرفته) تا شمال سوریه و عراق و بخشهایی از ایران را دربر میگیرد. هدف از اجرای این طرح تهاجمی با پیمانکاری ترکیه و هدایت آمریکا و انگلیس و اسرائیل تضعیف ایران و روسیه و چین و محاصره اقتصادی و امنیتی و فرهنگی این سه کشور است؛ لذا سه کشور و به خصوص ایران و چین باید همکاریهای خود را در این زمینه گسترش دهند تا از تکمیل این طرح جلوگیری کنند.
علاوه بر ایران، ارمنستان نیز کشور دیگری است که به علت زبان و خط و دین متفاوت مانعی طبیعی در برابر ایجاد جهان ترک و ناتوی ترکی تلقی میشود. ترکیه و باکو قصد دارد با اشغال استان سیونیک در جنوب ارمنستان که هم مرز با ایران است، ضمن محاصره ارمنستان و نابودی این کشور ناهمگون با اهداف قوم گرایانه خود، ایران را نیز محاصره کرده و هم دسترسی کشورمان به اروپا را منوط به عبور از جهان ترک کرده و از ایران به نحو دلخواه باج گیری کنند، کریدور شمال – جنوب ایران را از کار بیندازند تا کشورمان از سالانه میلیاردها دلار درآمد اقتصادی محروم شود و در نهایت رنگین کمانی از نیروهای ناتو، تکفیری، صهیونیست، تجزیه طلب و ... را در مجاورت مرزهای ایران به سادگی اسکان دهند و سپس سر ایران آذربایجان را هدف بگیرند؛ بنابراین ایران باید همکاریهای اقتصادی و نظامی و امنیتی خود با ارمنستان را برای ایجاد سدی در برابر این تهاجم تقویت کند.
در چنین شرایطی اردوغان و کارفرمایانش امید دارند که ایران قومیت زده با بمباران رسانهای ترکیه، اسراییل، انگلیس، آمریکا، باکو و ... به ایرانی مبدل شود که ساکنانش دیگر حامی هم نیستند و در صورت وقوع جنگ و درگیری در یک نقطه، بقیه ساکنانش به سبک جنگ هشت ساله به یاری هم نمیروند! البته ترکیه قبل از اینکه بتواند این توهم خود را عملیاتی کند، به علت بحرانهای شدید اقتصادی، سیاسی، امنیتی وهویتی داخلی و با توجه به تبعیضات شدید علیه ترک ها، علوی ها، اعراب و ... با چالشهای جدی مواجه خواهد شد و با اقداماتی از این دست تنها مردم ایران را در برابر تهدیدات خارجی متحدتر کرده و شناخت از ماهیت شوم پان تورانیسم، پان ترکیسم و نوعثمانی گری را برای عموم ایرانیان سادهتر خواهد کرد؛ کاری که کارشناسان و متخصصان ایرانی باید سالها برای آن وقت و هزینه صرف میکردند!
عطنا را در شبکههای اجتماعی دنبال کنید: