یادداشت روز
تحریرالشام در افغانستان چه میکند؟
صاحبخبر - محمدحسین معصومزاده: برآوردهای خبری و اطلاعاتی نشان میدهد شاخهای از «هیات تحریرالشام» - به سرکردگی محمد جولانی که چندی پیش توانست قدرت را در سوریه به دست بگیرد - در دره اندراب استان بغلان در شمال افغانستان ظاهر شده است. بر اساس گفته منابع مطلع، این شاخه از تحریرالشام توسط شخصی به نام «مولوی عبدالفتاح» رهبری میشود. وی یک تاجیک افغانستانی و بومی بغلان است که حدود 8 سال سابقه حضور در سوریه و عراق به عنوان عضوی از داعش و بعدها تحریرالشام را دارد. چندین هفته است که عبدالفتاح به منظور تشکیل گروههای مسلح ذیل تحریرالشام در افغانستان مشغول کار است. کمکهای ارزشمندی در تشکیل نخستین گروههای شاخه افغانستان تحریرالشام از سوی شاخه افغانستان جنبش «حزبالتحریر» که در منطقه بازارک استان پنجشیر (به رهبری مولوی یحیی) قرار دارد، ارائه میشود. گفتنی است مولوی عبدالفتاح، روابط بسیار نزدیکی با رهبر القاعده، ابوحمزه بنلادن، پسر اسامه بنلادن، همچنین با وزیر جنگ شاخه داعش خراسان، گلمراد حلیماف دارد. به نظر میرسد اغلب اعضای آن از اعضای جبههالنصره سابق هستند که پس از پایان مرحله فعال درگیریها در سوریه به کشمیر پاکستان منتقل شدند و از آنجا به افغانستان نقل مکان کردهاند. این افراد بزودی در ولسوالیهای «ده صلاح» و «پل حصار» مستقر خواهند شد. تعداد تروریستهای شاخه افغانستانی تحریرالشام هنوز نسبتا کم است و 500 تا 700 نفرند. منابع میگویند «این شبهنظامیان همراه خانوادههایشان از کشمیر پاکستان به بغلان افغانستان منتقل شدند. ترکیب قومی آنان شامل تاجیکها، ازبکها، اویغورها، قرقیزها، چچنیها، تاتارها و... است». در آغاز منابع میگفتند برنامههای تحریرالشام افغانستان مربوط به انتقال «جهاد» از افغانستان به تاجیکستان است. با این حال اخبار بعدی نشان داد تاجیکستان تنها هدف نیست و این گروه قصد دارد به طور فعال در مقابله با منافع ایران، روسیه و چین در منطقه شرکت کند. در این راستا کمی پس از انتشار این اخبار، اطلاعات جدیدی منتشر شد که نشان میداد شاخه تحریرالشام در افغانستان اقدام به انتقال برخی مسلحان خود به ولایات غربی افغانستان کرده است. این اعضا به ولایتهای هرات، نیمروز و فراه منتقل شدهاند که هر 3 در مرز با ایران قرار دارند و طبیعتا چنین جابهجایی نمیتواند تصادفی باشد. میتوان پیشبینی کرد هدف این گروه تثبیت در غرب افغانستان و برنامهریزی برای ورود به استانهای شرقی کشور علیالخصوص سیستانوبلوچستان است. همچنین به نظر میرسد هماهنگی وثیقی بین اقدامات شاخه تحریرالشام در افغانستان با گروه تروریستی «جیشالظلم» وجود دارد. منابع معتقدند این دو گروه تروریستی در حال برنامهریزی برای خرابکاری مشترک و اقدامات تروریستی علیه مقامات ایرانی در استانهای سیستانوبلوچستان هستند. * موضع طالبان چیست؟ در اینجا توجه به نقش حکام طالبانی افغانستان ضروری است. منابع متعددی پیش از سقوط بشار اسد از ارتباط ارگانیک میان طالبان و تحریرالشام خبر میدادند. موفقیت طالبان در قدرتگیری در افغانستان در سال 1400 و روشهایی که این گروه به این منظور انجام داد، الگوی خوبی را برای دیگر گروههای مسلح اهل سنت به نمایش گذاشت. بررسی اقدامات تحریرالشام از سالهای پیش تا هفتههای اخیر مشابهتهای فراوانی را بین رفتارهای 2 گروه نشان میدهد. این ارتباطات صرفا در حد الگوگیری صرف نبود و خبرهای گوناگونی از سفرهای دوجانبه وجود داشت. پس از سقوط بشار اسد، حکام کابل ابراز خوشحالی فراوانی از خود نشان دادند و رسانههای منتسب به این گروه اخبار سوریه را با جهتگیری قابل توجهی به نفع تحریرالشام و شخص جولانی پوشش میدادند. این یک واقعیت است که هم طالبان و هم تحریرالشام ریشههای ایدئولوژیکی نسبتا مشترکی دارند. به قدرت رسیدن تحریرالشام، روحیه طالبان را تقویت میکند. اتحاد تاریخی تحریرالشام با القاعده نیز روابط آن را با طالبان شکل میدهد. بنابراین هر دو گروه میتوانند در زمینههای خاصی برای یکدیگر سودمند باشند. از 3 سال پیش تاکنون، طالبان به دنبال به رسمیت شناختهشدن در عرصه بینالملل بوده است. هنوز هیچ کشوری در این زمینه پیشقدم نشده است. پیروزی تحریرالشام امید را در میان طالبان برانگیخته است و نشان میدهد برقراری روابط با این دولت ممکن است دری را برای به رسمیت شناختن دولت آنها باز کند. توجه بینالمللی به تحریرالشام احتمال به رسمیت شناختن آن توسط برخی دولتها را قوت میبخشد که این امر برای طالبان مطلوب است. یکی از دغدغههای تحریرالشام در مقام یک دولت وجود اعضای بسیاری از کشورهای مختلف علیالخصوص اتباع آسیای مرکزی و چینی است. شاخه تحریرالشام در افغانستان میتواند برخی از این افراد را به سوی خود بکشاند تا از چالشهای آتی جلوگیری شود. همچنان جولانی و باقی مسؤولان فعلی دمشق آشکارا علیه تهران سخنان تندی ایراد کردهاند و قطعا از هیچ ظرفیتی برای ضربهزدن به منافع جمهوری اسلامی ایران بسادگی گذر نخواهند کرد. طالبان نیز با کمک تلویحی به انتقال این نیروها به خاک خود به شرطی که پیکان عملیات آنها خارج افغانستان را نشانه بگیرد، سعی دارد روابط خود را با دمشق نزدیکتر کند؛ هرچند که به طور رسمی هرگونه استفاده از خاک افغانستان علیه همسایگان را رد میکند و خود را در خط مقدم مقابله با داعش خراسان میداند. * افزایش ناامنی در مرز شرقی طی ماههای اخیر حملات تروریستی متعدد کور و هدفمند در شرق و جنوب شرق کشور انجام شده که جیشالعدل و داعش مسؤولیت این عملیاتها را برعهده گرفتهاند. از سوی دیگر رقبا و دشمنان کشور یکی از نقاط ضربهپذیری ایران را مناطق شرقی و مرز شرقی آن میدانند. شهادت برخی مقامات و همچنان تعداد قابل توجهی از نظامیان کشورمان در این مناطق نشان از این دارد که پتانسیل تهدیدزایی این مناطق میتواند افزایش یابد. سقوط حکومت بشار اسد در سوریه ضربهای به شبکه لجستیک محور مقاومت در وضعیت حساس پساتوفانالاقصی وارد کرد. این امر توانایی بازیگری منطقهای تهران را تحتالشعاع قرار داد. طبیعی است که دشمنان سعی دارند با ادامه روند موجود، ناامنی را به داخل کشور بکشانند و بهترین گزینه برای انجام این کار بهرهگیری از ظرفیت مرزهای شرقی ایران است. تقویت شاخه افغانستان تحریرالشام و ترکیب توان آن با تروریستهایی همچون جیشالعدل میتواند ضربهپذیری کشور را افزایش دهد و اهرم فشار قدرتمندی را روی تهران برقرار کند.∎