به گزارش همشهری آنلاین برای تماشای دژ بهرام چوبینه باید به ۱۴ کیلومتری جاده دره شهر به پلدختر در استان ایلام سفر کنیم. دژ بهرام چوبین که در یک دره و در فضای بین دو صخره نزدیک به هم قرار گرفته پایگاه نظامی و محل استقرار بهرام چوبین بود. موقعیت استراتژیک و ساختار شگفتانگیز قلعه، آن را تبدیل به یکی از نفوذناپذیرترین دژهای باستانی ایران کرده است. بهرام چوبین، پسر بهرام گشنسب از خاندان ممتاز دوران ساسانی بود.
تنگ بهرام چوبین، ورودی بسیار تنگی دارد که در میان دو صخره سر به فلک کشیده و نزدیک به هم قرار گرفته است. این دروازه کوچک برای کنترل همه ورود و خروجها چنین ساختاری داشتهاست. بالای صخرهها، سنگر و برجوباروهایی وجود داشته که از آنجا همه بخشهای تنگ در دیدرس سربازان بود. داخل تنگه، قلعه یا دژ بهرام و حوضچههای سنگی پلکانی با قلم و چکش تراشیده شده. در مرتفعترین بخش تنگ، قلعه اصلی معروف یا دژ بهرام چوبین قرار دارد که محل استقرار او بود. تنها آثار باقیمانده از این قلعه دیوارههایی است که بهمرور زمان نابود شدهاند. مصالح مورد استفاده در ساخت قلعه و بناهای مربوط به آن، گچ نیمکوب و سنگ است که مصالح در دسترس منطقه بودند. بخشی از تنگ بهرام شامل آثار بهجا مانده از پلکانهای سنگی است که در قالب سطحی شیبدار است. آبانبار سنگی تنگ بهرام هم دیدنی است. آبانبار در واقع یک تخته سنگ یک تکه بسیار بزرگ است که بهصورت دستکند به چهار آبانبار مستطیلشکل عمیق و بزرگ تقسیم شدهاست. 4 حوضچه پلکانی کوچک برای جمعآوری آب در دل صخرهها تراشیده شده و به هم متصل هستند. آب برف و باران از سطح شیبدار بالای آبانبار به حوضچه اول سرازیر میشد، حوضچه پس از پر شدن از طریق راهآبهای باریک آب را به حوضچههای کناری راهی میکرد. ساختار این بخش بهشکلی است که آبهای سرگردان در دل صخره را برای تامین آب مورد نیاز مردم، به سمت آبانبار هدایت میکرد.
وجه تسمیه
در مورد نامگذاری تنگ بهرام چوبین دو احتمال وجود دارد. عدهای معتقدند این دره در قدیم شکارگاه بهرام چوبین بوده، چون بعضی از نقش و نگارهای حجاری شده روی صخرهها تصاویری از صحنههای شکار است. عدهای دیگر با در نظر گرفتن بقایای برج وباروهای عظیم در دل دره، این محل را دژ بهرام چوبین مینامند.