لیست تصلح الرعیة الا بصلاح الولاة، و لا تصلح الولاة الا باستقامة الرعیة، فاذا أدت الرعیة الى الوالى حقه، و أدى الوالى ألیها حقها عز الحق بینهم، و قامت مناهج الدین، و اعتدلت معالم العدل، و جرت على أذلالها السنن، فصلح بذلک الزمان، و طمع فى بقأ الدولة و یئست مطامع الاعدأ و اذا غلبت الرعیة و الیها، أو أجحف الوالى برعیته، اختلفت هنالک الکلمة، و ظهرت معالم الجور، و کثر الادغال فى الدین، و ترکت محاج السنن، فعمل بالهوى، و عطلت الاحکام، و کثرت علل النفوس.
کار ملت جز با اصلاح زمامداران و وضع زمامداران جز با رو به راه بودن کار ملت اصلاح نمىشود، بنابراین وقتى مردم حقوق حکومت را دادند و زمامدار حق مردم را ادا کرد، آنگاه حق در میان همه طبقات قوى و امور دینى استوار و نشانههاى عدالت و اعتدال، و راه و رسمهاى درست در مجراى خود بهکار مىافتد، در چنین روزگارى مردم اصلاح شوند و به بقاى حکومت امیدوار باید بود و دشمنان هم مأیوس مىگردند. اما اگر ملت بر زمامدار مسلط شد و با آن که زمامدار به مردم ستم کرد، وحدت و نظام جامعه دچار اختلاف و نشانههاى ظلم آشکار گردد، بدعت در دین فراوان و آداب دینى متروک شود، در چنین روزگار است که به هواى نفس عمل شود و احکام خدا تعطیل و بیمارىهاى اخلاقى فراوان گردد.
خطبه ۲۱۶ نهج البلاغه
انتهای پیام