شناسهٔ خبر: 70516166 - سرویس اجتماعی
نسخه قابل چاپ منبع: جوان | لینک خبر

رمال قلابی در اینستاگرام مشتریانش را سرکیسه می‌کرد + گفت‌وگو با متهم

مرد جوان وقتی ورشکسته شد با همدستی شریکش صفحه‌ای در اینستاگرام برای بخت‌گشایی و باطل کردن سحر و جادو باز کرد و با ارسال کاغذ‌های خطی‌خطی شده از مشتریانش کلاهبرداری می‌کرد. 

صاحب‌خبر -
جوان آنلاین: چندی قبل زن میانسالی در تهران به اداره پلیس رفت و از مرد رمالی به اتهام کلاهبرداری شکایت کرد. وی در توضیح ماجرا گفت: «دختری دم‌بخت دارم و می‌خواهم هرچه زودتر ازدواج کند و به خانه بخت برود. مدتی بود افراد زیادی به خواستگاریش می‌آمدند، اما دخترم هر بار به بهانه‌ای جواب رد می‌داد. اوایل می‌گفت می‌خواهم درس بخوانم و وارد دانشگاه شوم و الان هم تحصیلات دانشگاهی‌اش تمام شده و به زودی از دوران جوانی عبور می‌کند و همین موضوع بیشتر نگرانم کرده بود، بنابراین به دنبال راهی بودم تا او را عروس کنم تا مثل بعضی از دختران فامیل در خانه نماند.»
 
بخت‌گشایی 
وی ادامه داد: «دخترم را به چند زن که واسطه امر خیر بودند معرفی کردم و آنها هم چند خواستگار فرستادند، اما بخت دخترم باز نشد. سه ماه قبل با چند نفر از زنان همسایه و فامیل درباره دخترم صحبت کردم و آنها مدعی بودند بخت دخترم بسته شده و حتی برخی می‌گفتند دخترم طلسم شده و تنها دعانویسان می‌توانند طلسم او را باطل کنند. فریب زنان همسایه را خوردم و پیش چند دعا‌نویس رفتم و آنها هم برایم نسخه‌هایی نوشتند، اما بخت دخترم باز نشد.»
 
رمال اینستاگرامی 
زن میانسال گفت: «احتمال دادم دعانویسانی که به آنها مراجعه کرده بودم حرفه‌ای نبودند، به همین دلیل به دنبال راهی بودم تا سحر و جادوی دخترم را باطل کنم تا اینکه یکی از دوستانم صفحه اینستاگرامی را به من معرفی کرد و مدعی بود رمال معروفی آن را اداره می‌کند. وقتی به صفحه رمال مراجعه کردم، دیدم بیش از یک میلیون دنبال‌کننده دارد و نظراتی که مشتریانش در صفحه او منتشر کرده بودند حکایت از آن داشت رمالی حرفه‌ای است که نسخه‌هایش مثل آب روی آتش می‌ماند، اما خبر نداشتم که تمامی نظرات فیک هستند و برای فریب دادن مشتریانش در صفحه‌اش منتشر کرده است. به‌هرحال با مرد رمال به صورت تلفنی و پیامکی ارتباط گرفتم. او ادعا کرد دخترم طلسم شده و نسخه باطل شدن طلسم هم پیش اوست. مبلغ ۳۰ میلیون تومان به حسابش واریز کردم و رمال هم چند نسخه برایم نوشت و در چند مرحله با پیک موتوری برای من فرستاد. طبق دستور او یکی از نسخه‌ها را دفن کردم، یکی را با آب شستم و آبش را به دخترم دادم و یکی را هم به بازویش سنجاق کردم، اما خبری از خواستگار نشد. قبلاً هرچند وقت یک بار یک خواستگار در خانه ما را می‌زد، اما پس از گرفتن نسخه‌های مرد رمال هیچ پسر جوانی در خانه ما را نزد، به همین خاطر با رمال تماس گرفتم، اما تلفنش خاموش بود و وقتی هم به صفحه اینستاگرامش مراجعه کردم دیدم که بسته است. تازه متوجه شده بودم که در دام مرد شیادی گرفتار شده‌ام. الان از او به اتهام کلاهبرداری شکایت دارم.»
 
کلاهبرداری سریالی 
با شکایت زن میانسال، پرونده روی میز قاضی عظیم سهرابی، بازپرس شعبه نهم دادسرای امور جنایی تهران قرار گرفت و وی به تیمی از مأموران دستور تحقیق درباره این شکایت را داد. 
همزمان با ادامه تحقیقات درباره این حادثه، هفت زن و مرد دیگر هم که به همین شیوه از آنها کلاهبرداری شده بود به اداره پلیس مراجعه و از مرد رمال شکایت و اعلام کردند که پس از کلاهبرداری از آنها، متهم صفحه‌اش را بسته است. بررسی‌ها نشان داد شاکیان هر کدام به شیوه‌ای در دام مرد کلاهبردار گرفتار شده‌اند. یکی از شاکیان برای پیدا کردن پسر جوانش که مدتی قبل از خانه قهر کرده و ناپدید شده بود با رمال ارتباط گرفته و ۳۰ میلیون تومان هم به او داده بود و شاکی دیگری برای پیدا کردن بدهکارش فریب رمال را خورده بود. 
 
بازداشت 
مأموران پلیس در بررسی‌های فنی دریافتند دو مرد جوان مدتی قبل این صفحه را باز کرده و در پوشش رمالی و دعانویسی فعالیت می‌کردند و پس از کلاهبرداری از تعدادی از شهروند صفحه مجازی‌شان را بسته و متواری شده‌اند. مأموران در گام بعدی هویت دو متهم را به نام‌های بهزاد و فراز شناسایی و چند روز قبل آنها را در مخفیگاهشان بازداشت و به اداره پلیس منتقل کردند. 
دو متهم در بازجویی‌ها به کلاهبرداری‌های سریالی در پوشش رمالی اعتراف کردند. تحقیقات از آنها برای شناسایی شاکیان احتمالی ادامه دارد. 
 
گفت‌وگو با متهم/ ورشکستگی 
بهزاد و فراز دو دوست صمیمی بودند که کار‌های زیادی را شراکتی انجام داده بودند، اما ورشکست می‌شوند و تصمیم می‌گیرند از طریق رمالی از شهروندان کلاهبرداری کنند. 
 
فراز سابقه داری؟ 
نه، من و دوستم هیچ کدام سابقه کیفری نداریم. ما برای خودمان آدم‌حسابی بودیم و کار و بار درستی داشتیم، اما شانس نیاوردیم. 
 
چرا شانس نیاوردید؟ 
کار‌های زیادی را امتحان کردیم، اما هر بار مشکلی پیش می‌آمد و در نهایت هم ورشکست شدیم. 
 
چه کار‌هایی انجام می‌دادید؟ 
در کار خرید و فروش پوشاک بودیم و از کشور‌های اطراف پوشاک وارد می‌کردیم. یک‌بار تصمیم گرفتیم یک محموله پوشاک قاچاق وارد کنیم تا سود بیشتری به دست آوریم. مقدار زیادی دلار از یکی از دوستان قرض گرفتیم و پس از خرید تصمیم گرفتیم جنس‌ها را با لنج به ایران بیاوریم، اما بدشانسی آوردیم و لنج غرق شد و تمامی سرمایه‌مان از دست رفت، از طرفی هم مقدار زیادی بدهی بالا آوردیم، آن‌هم به صورت دلار که هر روز بر قیمت آن افزوده می‌شد. پس از این رفتیم دنبال خرید و فروش مواد غذایی که مغازه‌مان آتش گرفت و مابقی سرمایه‌مان هم دود شد و هوا رفت. به‌هرحال هیچ موقع شانس با ما یار نبود و در نهایت تصمیم گرفتیم از طریق رمالی پول به دست آوریم. 
 
چه شد که این شیوه به فکر شما رسید؟ 
واقعیتش وقتی بدشانسی آوردیم یکی از دوستان گفت ما سحر و جادو شده‌ایم و پیشنهاد داد برای باطل کردن جادو به یک رمال مراجعه کنیم. پیشنهاد او را قبول کردیم و پیش رمالی رفتیم و در آنجا متوجه شدیم او فقط قصد کلاهبرداری دارد. از طرفی هم در همان جلسه متوجه شدیم افراد زیادی به رمال مراجعه می‌کنند و درآمد زیادی دارد، به همین خاطر تصمیم گرفتیم ما هم به همین شیوه پول به دست بیاوریم. 
 
آموزش هم دیده بودید؟ 
ما اول در این باره مطالعه و بعد هم به تعدادی سایت‌های رمالی مراجعه کردیم و حضوری هم به بهانه‌هایی مختلف پیش چند دعانویس و رمال رفتیم و فوت و فن کار را یاد گرفتیم. 
 
چقدر دستمزد می‌گرفتید؟ 
کم می‌گرفتیم، بین ۱۰ تا ۳۰ میلیون تومان برای هر نسخه. علتش هم این بود که مبلغ کم می‌گرفتیم تا افراد خیلی تشویق به شکایت نشوند. البته تمامی پول‌ها به حساب همدستم واریز می‌شد. 
 
بیشتر چه افرادی به سایت شما مراجعه می‌کردند؟ 
همه جور مشتری داشتیم. بیشتر به‌خاطر بخت‌گشایی و اختلاف زن و شوهری درخواست کمک می‌کردند. البته درباره پیدا کردن گمشده‌ها و شناسایی سارقان هم تبلیغات زیادی داشتم و افرادی هم برای پیدا کردن فرزندشان یا پیدا کردن خودرویشان که سرقت شده بود از من درخواست کمک می‌کردند. تعداد هم برای نازایی نسخه می‌خواستند. 
 
چطور فریب‌شان می‌دادی؟ 
خیلی راحت با خط‌خطی کردن یک کاغذ که ادعا می‌کردم دعاست. من ادعا می‌کردم با ارواح و اجنه در ارتباط هستم. از طرفی هم مشتریانی که برای کارشان به دعانویس و رمال مراجعه می‌کنند افراد حرف‌شنویی هستند و به نتیجه خیلی کار ندارند و خیلی راحت با چند جمله می‌توان آنها را فریب داد و از آنها کلاهبرداری کرد. مثلاً مردی برای پیدا کردن پسرش از من کمک خواست که به او گفتم ارواح و اجنه گفته‌اند پسرت فلان شهر و در فلان هتل است. می‌رفت و وقتی برمی‌گشت، می‌گفت نبوده. می‌گفتم با هویت فرد دیگری رفته و دوباره از او پول می‌گرفتم و این‌بار ادعا می‌کردم تصادف کرده و در فلان بیمارستان بستری است. 
 
مشتری حضوری هم داشتی؟ 
نه، برای اینکه ردی از خودمان به جا نگذاریم فقط از طریق فضای مجازی ارتباط داشتیم، نسخه‌ها را هم با پیک می‌فرستادیم.