شناسهٔ خبر: 70514708 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنو | لینک خبر

پیشنهاد «تغییر رژیم در ایران» دوباره روی میز آمد! | روزنو

"گرِگ رومن" مدیر اندیشکده محافظه کار "انجمن خاورمیانه" آمریکا به دولت آتی ترامپ پیشنهاد داده در قالب یک راهبرد جامع برای تغییر رژیم در ایران، عمل کرده و انرژی خود را صرف کار دیگری نکند.

صاحب‌خبر -
روزنو :

عصر ایران: مدیر اندیشکده محافظه کار "انجمن خاورمیانه " ( middle east forum) آمریکا با نگارش یک مقاله مفصل با عنوان آنچه که " راهبردی جامع برای گذار دموکراتیک در ایران" خوانده، پیشنهادهای خود را در بخش های مختلف برای دولت آتی آمریکا به منظور تمرکز برای "تغییر رژیم در ایران" دسته بندی کرده است.

"گرِگ رومن" مدیر اندیشکده "انجمن خاورمیانه" در واشنگتن، در این مقاله نوشته: "با توجه به اینکه دولت دوم ترامپ در حال تدوین راهبرد سیاست خارجی خود است، قاطعیت امری ضروری است.... دولت آینده آمریکا باید از این فرصت برای استفاده از نقاط ضعف "رژیم ایران" استفاده کند. این رویکرد مستلزم یکپارچه سازی فشار اقتصادی، حمایت از مخالفان داخلی، برچیدن "شبکه نیابتی" منطقه ای ایران، نهایی کردن روابط عربستان و اسرائیل و اجرای یک کارزار جنگ اطلاعاتی تهاجمی است."

2041117_627

او ضمن باز کردن و برشمردن تک به تک محورهای پیشنهادی خود به طور مفصل، در بخش " کارزار جنگ اطلاعاتی تهاجمی" و عملیات روانی و رسانه ای علیه جمهوری اسلامی ایران، پیشنهادهایی گاهبردی (تاکتیکی) ارایه کرده است که در پی می آید: 

( گفتنی است هدف از به اشتراک گذاشتن این بخش از مقاله، افزایش سواد رسانه ای و آشنایی بیشتر با نقاط ضعف احتمالی کشور در جنگ ادراکی و رسانه ای است.)

یک کارزار اطلاعاتی تهاجمی

یک کارزار اطلاعاتی موثر، باید مخاطبان ایرانی را در چندین سکو (پلتفرم های ارتباطی دیجیتال و ماهواره ای و..) هدف قرار داده  و بر شکست‌های پیاپی رژیم و موفقیت‌های مخالفان تاکید ‌کند. 

رسانه های فارسی زبان باید محتواهایی تولید کنند که روایت های رژیم را به چالش کشیده و در عین حال ارزش های دموکراتیک را ترویج کند. رسانه های فارسی زبان باید از پخش اخبار سنتی فراتر بروند.

ارایه برنامه‌های فرهنگی و افشای فساد مسئولان، مستندهایی درباره جنبش‌های دموکراتیک و نیز محتواهای طنز - می‌توانند مخاطبان جوان‌تر را جذب کنند و مشروعیت رژیم را به چالش بکشند. 

کارزار‌های رسانه‌های اجتماعی باید از صداهای (شخصیت ها یا به قول معروف سلبریتی های) تاثیرگذار ایرانی برای ایجاد اعتبار و جذب جمعیت جوان‌تر استفاده کنند، در حالی که پلتفرم‌های پیام‌رسان تلفن های همراه باید بتوانند بی درنگ در مواقع ناآرامی و اعتراضات داخلی، هم سریع اخبار را انتقال دهند و هم بتوانند فعالیت های ضدرژیم را هماهنگ کنند. 

مستندسازی موارد نقض حقوق بشر، باعث بی اعتباری رژیم در صحنه بین المللی خواهد شد. در این راستا، با ایجاد یک مرکز اختصاصی رصد حقوق بشر، باید شواهد نقض حقوق بشر رژیم را جمع‌آوری و منتشر کند و بر جنایات تاریخی و سوء استفاده‌های مداوم تمرکز کند.

"سوءمدیریت اقتصادی" نشان دهنده یک موضوع و پیام قانع کننده است که در سراسر جامعه ایران طنین انداز می شود. 

دولت (آمریکا) باید قابلیت‌های تحلیلی اختصاصی را برای ردیابی و اطلاع‌رسانی شکست‌های اقتصادی رژیم ایجاد کند و تصمیم‌های سیاستی سطح بالای مقامات ایرانی را به تاثیرات بر شهروندان عادی مرتبط کند. این باید شامل گزارش های منظم در مورد نرخ تورم، سطح بیکاری و وخامت خدمات عمومی باشد.

هزینه های حفظ "نیروهای نیابتی" موضوع مهم دیگری است که باید روی آن مانور داد.

دولت (آمریکا) باید سازوکارهایی برای ردیابی و مستندسازی هزینه‌های رژیم برای مداخلات خارجی ایجاد کند، و این اطلاعات را در قالب‌های قابل دسترس به ایرانیان عادی ارائه کند. در قالب این تلاش ها، باید هزینه های رژیم برای گروه های شبه نظامی خارجی، در حالی که نیازهای داخلی برآورده نشده است، برجسته سازی شود. 

هزینه های برنامه هسته ای دیگر موضوع حساسی است که نیاز به پیام رسانی دقیق و برجسته سازی دارد. دولت (آمریکا) باید تجزیه و تحلیل های دقیقی را ارایه دهد که هزینه های هنگفت توسعه هسته ای ایران را نشان دهد و در عین حال نشان دهد که چگونه این منابع می توانسته و می تواند برای برآوردن نیازهای اقتصادی داخلی هزینه شود.

این پیام باید بر نقش این برنامه (برنامه هسته ای) در تداوم انزوای بین المللی ایران تاکید کند و در عین حال منافع واقعی آن برای امنیت ملی ایران را زیر سوال ببرد.

این مدیر اندیشکده محافظه کار آمریکایی تذکر داده که پیش از تغییر رژیم ایران، باید در عین حمایت جدی و همه جانبه از گروه های قومی تجزیه طلب، از مدار تمامیت ارضی ایران خارج نشد؛ چون این موضوع احتمالا باعث نگرانی و عدم مشارکت بسیاری از ایرانیان در فرایند تغییر رژیم می شود. 

در نتیجه گیری مقاله، این مدیر آمریکایی – اسرائیلی چنین نوشته است:

ایالات متحده در رویکرد خود به ایران بر سر دوراهی قرار دارد. همانطور که "نایل فرگوسن "مورخ معروف اشاره کرده، "امپراتوری ها اغلب نه از تسخیر بیرونی، بلکه در نتیجه زوال درونی سقوط می کنند." 

جمهوری اسلامی ایران نیز از درون می پوسد. واشنگتن می تواند این روند را با وضوح، قاطعیت و دقت تسریع بخشد. ایالات متحده می تواند رژیم ایران را تضعیف کند و راه را برای "گذار دموکراتیک" هموار کند. حذف ایران به عنوان یک نیروی بی ثبات کننده، خاورمیانه را متحول می کند، ثبات بلندمدت را تضمین می کند و اهداف استراتژیک ایالات متحده را پیش می برد."