قانونگذاران آلمانی بهتازگی رای به انحلال دولت دادند و امانوئل مکرون، رئیسجمهور فرانسه نیز چهارمین نخستوزیر این کشور را طی یک سال گذشته، معرفی کرد.
درپی از دست دادن رای اعتماد در پارلمان آلمان، به نظر میرسد دولت نسبتا کوتاه اولاف شولتز، صدراعظم آلمان، بهزودی به پایان میرسد و انتظار میرود انتخابات جدید در ماه فوریه ۲۰۲۵ (اسفند ماه) برگزار شود.
در همین حال فرانسه با موجی از اعتراض، تیراندازی مرگبار پلیس و اختلافهای مربوط به بودجه دستوپنجه نرم میکند.
اما مسائل فراتر از قاره اروپاست؛ جاستین ترودو، نخستوزیر کانادا، همتای شولتز و مکرون، پس از استعفای ناگهانی وزیر داراییاش، با درخواست کنارهگیری از سِمت خود مواجه است.
در کنار پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات آمریکا، یک جریان پنهان رایج در پشت این بحرانها ممکن است نارضایتی رأیدهندگان از وضعیت موجود و مقامهایی باشد که پیشتر انتخاب کردهاند.
دانیل همیلتون، عضو ارشد مؤسسه سیاست خارجی دانشکده مطالعات بینالمللی پیشرفته دانشگاه جان هاپکینز، میگوید: دولتها –راست یا چپ یا میانه– در پرداختن به تجربیات زندگی اکثر رأیدهندگان، کار بدی انجام دادهاند.
وی میگوید: اروپا متنوع است، اما در شرایطی که رقابتپذیری اروپا تحت فشار زیادی است، زمانی که بسیاری از اروپاییها در تعجب هستند که چگونه با دونالد ترامپ برخورد خواهند کرد، زمانی که یک جنگ در اوکراین در جریان است، کشوری مانند آلمان متحد نیست.
در کانادا ترودو که از سال ۲۰۱۵ در قدرت است، از زمانی که کریستیا فریلند، وزیر دارایی سابق وی در اواسط دسامبر استعفا کرد، تحت فشار فزایندهای برای کنارهگیری قرار دارد.
- بیشتر بخوانید:
- پارلمان آلمان منحل شد
- بحران سیاسی فزاینده اروپا را فرامیگیرد
ویلیامسون، یک قانونگذار محافظهکار، گفت که آماده است تا در طول ژانویه جلساتی را با هدف برگزاری رای عدم اعتماد در اواخر ژانویه (بهمن ماه) برگزار کند.
علاوه بر این در انگلیس، حزب محافظهکار که بیش از یک دهه در قدرت بود، شکست قابلتوجهی را متحمل شد؛ حزب کارگر به ریاست کییر استارمر با وعدههای تغییر و سیاستهای متمرکز بر خدمات عمومی و تغییرهای اقتصادی پیروز شد.
فروپاشی دولت آلمان که تنها چند ساعت پس از انتخاب دونالد ترامپ برای دومین بار رخ داد، موجی از شوک را در سراسر اروپا وارد کرد؛ اما برای بقیه اتحادیه اروپا چه معنایی دارد؟
تو نگوین، کارشناس سیاست اتحادیه اروپا میگوید از لحاظ داخلی، فروپاشی ائتلاف آلمان اجتنابناپذیر بود؛ نشانهها در روزهای قبل وجود داشت و اختلافها و درگیریها بین ۳ شریک ائتلافی آنقدر بزرگ بود که نمیتوان بر آن غلبه کرد.
نگوین، یکی از بزرگترین نگرانیهایی را که مطرح میکند این است که سران اروپایی مانند ویکتور اوربان و جورجیا ملونی میتوانند «دیدگاه اتحادیه اروپا را ارائه دهند، زیرا آنها احساس خواهند کرد که از طریق اتحادیه اروپا قدرتمند شدهاند.»
انتهای پیام/