شناسهٔ خبر: 70502240 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: ایبنا | لینک خبر

نقد؛

آیا اسناد ساواکِ گروه حزب‌الله رمزگشایی خواهد شد؟

محمد رحمانی در یادداشتی نوشت: آیا اسناد ساواکِ گروه حزب‌الله و آزادی مشکوک برخی از اعضا رمزگشایی خواهد شد، آیا روایت‌های جدید از نقش‌آفرینی شخصیت‌های مشهوری همچون مصطفی جوان خوشدل در چگونگی این ادغام خواهیم خواند. بی شک وقتی کتابی در سال ۱۳۹۸ با امضا نویسنده تحویل داده‌شده و در سال ۱۴۰۳ چاپ‌شده یقیناً با وسواس علمی باید اثری چند بعدی را خواند.

صاحب‌خبر -

سرویس تاریخ و سیاست خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) -محمد رحمانی: احتمالاً با شنیدن نام گروه «حزب‌الله» ذهن‌تان می‌رود سراغ بچه‌های لبنان و شهید مظلوم سید حسن نصرالله و جنگ… _نه! نه! _ شاید هم یاد «انصار حزب‌الله» و «سردار حاج حسین الله اکرم» بیفتید اما باید برویم به قبل از انقلاب، جایی در میانه سال‌های دهه چهل؛ یعنی بعد از نقطه عطفی به نام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ که گروه‌های معتقد به مبارزه مسلحانه یکی پس از دیگری می‌جوشید و از این بین «حزب‌الله» نیز از دل گروهی که «حزب ملل اسلامی» در زندان جوشید به امید آنکه شاید با مبارزه مسلحانه، رژیم شاهنشاهی را ساقط کنند! البته بخش مهمی از حزب‌الله بعدها در دل سازمان مجاهدین‌خلق ادغام شد. حتماً چهره‌های تاریخ‌سازی همچون عباس آقا زمانی یا همان ابوشریف را با آن هیبت معروفش در سال‌های نخست انقلاب به یاد می‌آورید، او موسس حزب الله است یا جواد منصوری، علیرضا سپاسی آشتیانی، احمد احمد، محمد مفیدی محمدباقر عباسی، حسین کرمانشاهی اصل، مهدی افتخاری، عباس دوزدوزانی و… که همه در شکل‌گیری گروه حزب‌الله نقشی ایفا کردند. گروهی که از پهلوی راستش فرمانده سپاه، سفیر جمهوری اسلامی و… درآمد و از طرف چپش اعدامی و کشته‌شده و فراری در مبارزه با جمهوری اسلامی و حتی آدم‌های از دین دست شسته ومارکسیست شده! بی‌شک بررسی چنین گروهی با این همه افت و خیز و خرده روایت های شنیدنی‌اش، هر علاقه‌مند به تاریخ معاصر و انقلاب را متوجه خود می‌کند.

و مرکز اسناد انقلاب اسلامی در سال ۱۴۰۳ بالاخره با چاپ کتابی که جلدش بیشتر شبیه پرچم کره شمالی است، حسابی مخاطب را سر ذوق آورد که بالاخره این مرکز باسابقه اسنادی با آن بانک تاریخ شفاهی بی‌نظیرش، می‌خواهد چه اطلاعات جدیدی را برایمان رو کند، آیا اسناد ساواکِ گروه حزب‌الله و آزادی مشکوک برخی از اعضا رمزگشایی خواهد شد، آیا روایت‌های جدید از نقش‌آفرینی شخصیت‌های مشهوری همچون مصطفی جوان خوشدل در چگونگی این ادغام خواهیم خواند. بی شک وقتی کتابی در سال ۱۳۹۸ با امضا نویسنده تحویل داده‌شده و در سال ۱۴۰۳ چاپ‌شده یقیناً با وسواس علمی باید اثری چند بعدی را خواند.

اما افسوس که امید خواننده با چند صفحه خوانش کتاب همچون یخی در گرمای تابستان آب می‌شود؛ کتاب ۳۶۸ صفحه‌ای «علیرضا محسنی ابوالخیری» اساساً از گنجینه مرکز اسناد هیچ بهره‌ای نبرده است، تاکید می کنم نه از اسناد مرکز و نه از تاریخ شفاهی های مرکز هیچ بهره ای برده نشده است. کتاب درواقع کلاژی ضعیف و کپی بخش‌هایی از آثار شناخته‌شده است. تنها پژوهش تولیدی نویسنده به انجام ۴ گفتگو محدود می‌شود، گفت‌وگو با جواد منصوری که نکات جامع‌تری در کتاب‌هایش در خصوص گروه حزب‌الله در دسترس است و این مصاحبه تکرار ضعیف‌تر همان مباحث است، گفتگوی تلفنی با مرحوم دوزدوزانی که بسیار کوتاه و از سر بی‌حوصلگی است، پاسخ ایمیل عباس مظاهری که عملاً مصاحبه‌شونده را ارجاع به کتابش داده است و یک گفتگوی سرپایی در حاشیه درس و دانشگاه مؤلف با محمدجواد حجتی کرمانی که اساساً ارتباط مهمی هم با گروه حزب الله نداشته است. از مجموعه این تولیدات نمی‌توان توقعی داشت؛ اما عجیب است که در روی جلد تصریح‌شده "تاریخ شفاهی" حال‌آنکه کتاب اساساً از تاریخ شفاهی به معنی تولید اطلاعات جدید به مدد مصاحبه بی‌بهره است.

کتاب روشن است با روش نگارش پایان‌نامه‌ای سروسامان گرفته است، با سؤال و معرفی روش و مشکلات پژوهش و شرح مسئله آغاز کرده و با نتیجه‌گیری به پایان رسیده است؛ گویا در حال پروپوزال‌خوانی هستیم. اثری که اگرچه کوشش داشته است تا با توضیح و پانوشت زدن بر کلمه «دال» و «گفتمان» [صفحه ۱۰۹] و ارجاع به یرواند آبراهامیان و جان فوران، جنبه اندیشه‌ای و دانشگاهی‌تری بگیرد اما در عمل با استفاده از واژه‌های گل‌درشت نشان‌دار از زبان مؤلف همچون شبیه «دیو استبداد» ص ۲۱ «شاه پوشالی» و تمجیدهای پرطمطراق نظیر «فرزندان عالم عظیم الشان شیعه آیت‌الله‌العظمی سید میرزا حسن بجنوردی از مراجع تقلید شیعه صاحب کتاب…» مخاطب را پس می‌زند.

اگر از غلط‌های تایپی و املایی عجیب کتاب نظیر صفحه ۲۲ که رهبری نهضت امام خمینی را از سال ۱۴۱ تا ۱۳۴۲ قید می‌کند یا قید "مسئولیت شاخ‌های از حزب" در صفحه ۹۲ و امثال آن بگذریم که نباید بگذریم با محتواهای عجیب کتاب مواجه خواهیم شد که طرح برخی از آن مطالب سبب تعجب خواننده آگاه به تاریخ می‌شود. به عنوان نمونه، دقیقاً در اولین مواجه با متن کتاب می‌خوانیم: «از کودتای ۲۸ مرداد تا قیام ۱۵ خرداد (به‌استثنای گروه فدائیان اسلام) مبارزه قانونی در قالب فعالیت احزاب سیاسی جریان داشت» آیا بعد ازآنچه به نام کودتا ۲۸ مرداد به شهرت رسید و دستگیری و اعدام بسیاری از شخصیت های تاریخی و انحلال بسیاری از احزاب و تعطیلی مطبوعات ما شاهد مدعای کتاب با عنوان فعالیت آزادانه احزاب سیاسی بودیم؟! اگر این ادعا در خصوص شرایط کشور پس از شهریور ۱۳۲۰ مطرح می‌شد، حرفی در آن نبود… به هر ترتیب تکرارهای کتاب [برای نمونه نگاه کنید به محتوای صفحات ۲۲ و ۲۴]، ادبیات ضعیف و ثقیل نویسی که سبب عدم خوانش روان متن کتاب می‌شود، مقدمه غیرضروری و شرح بدیهیات در دسترس [بنگرید به صفحه ۴۶] موجب زیاده‌گویی خسته کننده در این اثر شده است.

متأسفانه با شروع مطالعه کتاب هیچ‌کدام از شخصیت‌ها معرفی نمی‌شوند تا مخاطب بتواند فراتر از یک اسم با آن‌ها مواجه داشته باشد اما به‌یک‌باره در فصل‌های بعد و در میانه متن به پانویس‌های ناقصی از معرفی افراد برمی‌خوریم که روشن نیست چرا وقتی برای اولین بار نام آن‌ها در کتاب قیدشده همان پانویس درج نشده است! [برای نمونه بنگرید به نام عباس آقا زمانی که بعد از تکرارهای بسیار نام وی از صفحات اولیه تازه در صفحه ۹۲ به فکر پانویس معرفی وی افتاده‌اند] از طرف دیگر خیلی از مطالب این کتاب که باید مستند به مدارک یا حداقل تاریخ شفاهی باشد امام عملاً بدون رفرنس طرح‌شده است نظیر صفحه که ۷۱ بنیان‌گذاران حزب‌الله در آن معرفی می‌شوند. از طرف دیگر بخشی از پانویس های معرفی افراد عیناً از منابع سازمان مجاهدین خلق ایران [منافقین] کپی شده است، بدون آنکه مولف انگیزه ارجاع سندی به تولیدات سازمان داشته باشد و صرفاً انگیزه اش معرفی فرد بود است آن هم به قرائت منافقین!

متأسفانه سهم برخی از کتاب‌های موفق که می‌توانست به این کتاب کمک شایان به ذکری را کند بسیار اندک است به‌عنوان‌مثال مجموعه سه‌جلدی سازمان مجاهدین‌خلق پیدایی تا فرجام از همین دست است که به راحتی نیز در دسترس بودند!

اگرچه این کتاب را در دسته کتاب‌های بسیار ضعیف باید طبقه‌بندی کرد، اما باید از جدول شماره ۱ این کتاب به‌عنوان نکته مثبت این جمع‌آوری تمجید کرد. جایی که در یک جدول به اعضای شناخته‌شده گروه حزب‌الله اشاره می‌شود، هرچند که اگر در ستون انتهایی به سرنوشت این افراد نیز پرداخته می‌شد، اطلاعات جامع‌تری را شاهد می‌بودیم.