به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، مخبردزفولی در این نشست به چالشهای موجود در حوزه علوم انسانی اشاره کرد و اظهار داشت: هر زمان که با دوستان و استادان خود در این حوزه صحبت میکنیم، اکثراً مایل به تقویت جنبههای بینالمللی علوم انسانی هستند. اما در عمل، دانشمندان در سایر حوزهها همچنان در قلههای علمی جهانی فعالیت میکنند، اما در علوم انسانی در قلههای بین المللی حضور نداریم.
وی همچنین به ضرورت تلاش برای بهبود حضور دانشمندان ایرانی در صحنه جهانی علوم انسانی تأکید کرد و گفت: تولید علم ما در این حوزه نیازمند تقویت است و باید تلاش کنیم که اثرگذاری و جریان علمی علوم انسانی در دنیا بهبود یابد.
مخبردزفولی در ادامه سخنان خود به نگرانیهای موجود در حوزه پژوهش و توسعه اشاره کرد و گفت: در حال حاضر ۲ درصد تولید علم جهان از سوی دانشمندان ما صورت میگیرد با وجود اینکه در مدت اخیر، به گفته برخی، ما ۰.۷ درصد از تولید ناخالص داخلی ملی (جیدیپی) را به تحقیق و توسعه اختصاص دادهایم، واقعیت این است که ما کمتر از نیم درصد این مبلغ را به این حوزهها اختصاص دادهایم. با این حال، دانشمندان ما در زمینههای مختلف از جمله پزشکی، مهندسی و علوم پایه تلاش و ایثار زیادی کردهاند.
وی با اشاره به تأثیر جنگ و دفاع مقدس بر نسل کنونی افزود: این نسل شاهد بیشترین اثرگذاری از دوره دفاع مقدس بوده است، و روحیه ایثار و از خودگذشتگی به جریان دانش و پژوهش منتقل شده است. اما نگرانی من این است که چگونه میتوانیم این روحیه را به نسلهای آینده منتقل کنیم.
رئیس فرهنگستان علوم همچنین به افت کیفیت در برخی زمینههای علمی اشاره کرد و گفت: ما باید نگران این باشیم که آیا نسل آینده در حوزه پزشکی و علوم انسانی به اندازه کافی برجسته و موفق خواهد بود یا خیر. به خصوص در حوزه علوم انسانی، اگر ما مسیر خود را اصلاح نکنیم، ممکن است در آینده با خلا جدی مواجه شویم.
وی همچنین به اهمیت تأثیرگذاری مقالات علمی بر تولید محصولات اشاره کرد و بیان داشت: جالب است که همان گروه از دانشمندان که دارای مقالات معتبر و کار علمی بینالمللی هستند، بیشترین اثرگذاری را در تولید محصولات نیز داشتهاند. بنابراین، اگر برخی تنها به انتشار مقالات برای ارتقا اکتفا کنند، به خصوص در حوزههای علوم انسانی، وضعیت آینده نگرانکننده خواهد بود.
مخبردزفولی در ادامه سخنان خود به اهمیت شناخت شخصیت و ارتباط آن با علوم الهی اشاره کرد و گفت: شناخت شخصیت خود میتواند ما را به خداوند نزدیکتر کند. اگر جهتگیری علوم الهی را مشخص کنیم، میتوانیم به علم الهی دست پیدا کنیم. در این راستا، لازم است در علوم پزشکی و مهندسی نیز توجه بیشتری به این مباحث داشته باشیم.
مخبردزفولی تأکید کرد: ما نیاز داریم که به تفکر و پردازش خلاقانه در دانشگاهها توجه بیشتری شود. در این زمینه، پیشنهاهایی در مورد انتشارات و کیفیت نشر در حوزه علوم اجتماعی و انسانی ارائه شده که باید بهطور جدی مورد پیگیری قرار گیرد.
وی به گزارشهایی اشاره کرد که اخیراً درباره نظام آموزشی و پژوهش در کشورهای دیگر، مانند انگلستان، ارائه شده، و گفت: این نوع مطالعات میتواند به ما در اصلاح روشهای آموزشی و پژوهشیمان کمک کند.
در پایان، دکتر مخبردزفولی خواستار برگزاری جلسات نوآورانه و مفید در آینده شد و اظهار داشت: ما باید این مباحث را به بحثهای عمومیتر تبدیل کنیم و از تمامی ظرفیتها و پیشنهادهای دوستان بهرهبرداری کنیم تا بتوانیم مسیری مؤثر را در زمینه علوم انسانی و اجتماعی طی کنیم.
نقش علوم انسانی در توسعه اجتماعی و ارتقای شاخصهای جهانی: از آموزش اخلاق تا مرجعیت علمی
حسن ظهور، عضو پیوسته فرهنگستان علوم، در ارائه گزارشی به تحلیل جایگاه علوم انسانی در سطح جهانی و ارتباط آن با شاخصهای توسعه پرداخت. وی در این نشست ابتدا به اهمیت رشتههای علوم انسانی در برنامههای درسی دانشگاهها و تأثیر آنها در کشورهایی با مرجعیت علمی بالا اشاره کرد.
به گفته دکتر ظهور، آمارهای اخیر نشان میدهد که نرخ ثبتنام دانشجویان در رشتههای علوم انسانی در کشورهای مختلف، نقش حیاتی این رشتهها را در توسعه اقتصادی و اجتماعی تأکید میکند. او خاطرنشان کرد که دستاوردهای علوم انسانی شامل توجه به پیامدهای اجتماعی توسعههای صنعتی و فناوری در جوامع است. این رشتهها نهتنها به آموزش مفاهیم اخلاقی و انسانی کمک میکنند، بلکه مهارتهای بینرشتهای ضروری برای مواجهه با تغییرات سریع جوامع امروزی را نیز تقویت مینمایند.
عضو پیوسته فرهنگستان علوم به نمونههایی از ادغام علوم انسانی در برنامههای درسی رشتههای فنی و مهندسی، پزشکی و علوم اجتماعی در دانشگاههای معتبر جهانی اشاره کرد و گفت که این ادغام میتواند به بهبود عملکرد و نوآوری در این زمینهها کمک کند.
وی همچنین به بررسی شاخصهای کلیدی توسعه همانند نسبت ثبتنام ناخالص دانشجویی (GER)، سهم پژوهش از تولید ناخالص داخلی (R&D) و شاخص توسعه انسانی (HDI) پرداخت. دکتر ظهور به کشورهای پیشرفتهای، چون آلمان، سوئیس و بریتانیا اشاره کرد که با شاخص توسعه انسانی بالای ۰.۹۰ و سهم پژوهش از تولید ناخالص داخلی به بیش از ۳ درصد، توانستهاند مرجعیت علمی خود را تقویت کنند. ایران با شاخص توسعه انسانی ۰.۷۸۰ جزو کشورهای با توسعه بالا محسوب میشود؛ ولی سهم تحقیق و توسعه از تولید ناخالص داخلی باید افزایش یابد.
دکتر ظهور تأکید کرد که تقویت علوم انسانی و ادغام آن در آموزشهای عالی، میتواند به بهبود توسعه پایدار و عدالت اجتماعی در ایران کمک کند و از مسئولین خواست تا با سرمایهگذاری در این حوزه، گامهای مؤثری در راستای توسعه علمی و اجتماعی بردارند.
دکتر ظهور، در ادامه گزارش خود به بررسی نتایج و پیشنهادهای کلیدی در خصوص تقویت علوم انسانی پرداخت. وی تأکید کرد که این رشتهها علاوه بر نقش محوری در آموزش و تربیت نیروی انسانی، میتوانند به عنوان ابزاری مؤثر برای مواجهه با چالشهای اجتماعی و اخلاقی عمل کنند.
عضو پیوسته فرهنگستان علوم، پیشنهاد کرد که آموزش اخلاق و آداب از سطوح ابتدایی تا دانشگاه در برنامههای درسی گنجانده شود. او بر اهمیت تأکید بر اخلاق عرفانی و حرفهای و همچنین روشهای تدریس مناسب بهمنظور تقویت ارزشهای اجتماعی تأکید کرد.
وی خواستار بازنگری محتوا و عناوین درسهای علوم انسانی شد تا با نیازهای بخشهای مختلف همخوانی پیدا کند. همچنین، طراحی دورههای آموزشی با محتوای بینرشتهای برای افزایش تعامل بین علوم انسانی و سایر رشتهها را ضروری دانست.
عضو پیوسته فرهنگستان علوم، هدفگذاری برای افزایش نسبت ثبتنام ناخالص دانشجویان (GER) به بیش از ۸۰ درصد و جذب استعدادهای برتر به رشتههای علوم انسانی را توصیه کرد.
وی پیشنهاد داد که سهم پژوهش از تولید ناخالص داخلی به تدریج به بالای ۳ درصد افزایش یابد. این افزایش میتواند زمینهساز دستیابی به نوآوریهای علمی و فناوری باشد.
عضو فرهنگستان علوم تأکید کرد که باید تلاش شود تا شاخص توسعه انسانی کشور به بیش از ۰.۹۰ افزایش یابد. وی گفت که کشورهایی با شاخص HDI بالا نهتنها از کیفیت زندگی بهتری بهرهمند هستند، بلکه در ارتقای جایگاه علمی و فناوری جهانی نیز موفقتر عمل میکنند.
در پایان، دکتر ظهور نتیجهگیری کرد که تقویت علوم انسانی و سرمایهگذاری در این حوزه، نه تنها رفاه و پیشرفت جامعه را تضمین میکند، بلکه به ارتقای مرجعیت علمی کشور نیز کمک مینماید.
ضرورت تناسب رشته تحصیلی با اشتغال
در ادامه دکتر مصطفی محقق داماد، عضو پیوسته فرهنگستان علوم، در این نشست به لزوم تناسب رشتههای تحصیلی با مشاغل دولتی اشاره کرد و این موضوع را به عنوان یکی از چالشهای اساسی نظام اداری کشور مطرح کرد. وی با اشاره به تجربیات خود گفت: در بسیاری از وزارتخانهها و ادارات، افرادی استخدام میشوند که رشته تحصیلی آنها هیچ ارتباطی با مسئولیتها و وظایف شغلیشان ندارد. این مسئله باعث شده است که برخی از مشاغل حساس به افرادی سپرده شود که تخصص لازم را ندارند.
وی در ادامه با ارائه پیشنهادی به شورای عالی انقلاب فرهنگی افزود: پیشنهاد میکنم مصوبهای تصویب شود که دولت را ملزم کند مشاغل و استخدامهای دولتی را متناسب با رشته تحصیلی افراد انجام دهد. این اقدام میتواند دانشجویان را نسبت به آینده شغلی خود دلگرم کند و از بیکاری فارغالتحصیلان رشتههای تخصصی بکاهد.
مرجعیت علمی نیازمند عمقنگری است نه تولید مقالات سطحی
مصطفی قانعی، عضو فرهنگستان علوم پزشکی، در خصوص وضعیت علمی کشورهای اسلامی گفت: در کشورهای اسلامی، عمقنگری علمی به ندرت مشاهده میشود و بیشتر شاهد افزایش تعداد مقالات سطحی هستیم که تاثیرگذاری عمیقی در رشتههای تخصصی ندارند. این در حالی است که در گذشته، مرجعیت علمی مسلمانان ناشی از فرهنگی بود که پژوهشگران را به عمقنگری و ماندن طولانیمدت بر یک موضوع تشویق میکرد.
وی افزود: بسیاری از محققان مسلمان مقیم کشورهای دیگر، به انجام کارهای سطحی و افزایش تعداد مقالات علمی مشغول هستند، در حالی که خروجی این مقالات تاثیری جدی در پیشرفت علمی رشتههایشان ندارد. این موضوع تا حد زیادی به فرهنگ و فلسفه حاکم بر پژوهشگر بازمیگردد. پژوهشگر باید از ابتدا فلسفهای برای خود تعریف کند و بداند که قرار است در چه زمینهای به مرجعیت علمی برسد.
قانعی با اشاره به نمونههایی از محققان موفق گفت: یکی از نمونههای موفق، خانمی از سنگاپور بود که توانست جایزه مصطفی را دریافت کند. او بیش از ۲۰ سال روی یک موضوع متمرکز بود و نتایج عمیق و تاثیرگذاری به دست آورد. این نشان میدهد که عمقنگری و متمرکز ماندن بر یک موضوع میتواند نتایج شگرفی داشته باشد.
وی همچنین به اهمیت تلفیق مباحث علمی با اخلاق و تاریخچه موضوعات اشاره کرد و گفت: در حال حاضر، آموزش اخلاق و معارف در دانشگاهها به صورت جداگانه و سطحی ارائه میشود. این در حالی است که اخلاق و فلسفه باید در دل موضوعات تخصصی و در همان زمان تدریس شوند. برای مثال، اگر موضوعی مانند مرگ مغزی تدریس میشود، مسائل اخلاقی و انسانی مرتبط با آن نیز باید همزمان بررسی شوند.
دکتر قانعی در پایان تاکید کرد: روند تربیت علمی در کشورهای اسلامی نیازمند بازنگری است. ما باید پژوهشگرانی تربیت کنیم که به جای تولید انبوه مقالات سطحی، به عمقنگری و مرجعیت علمی دست یابند. مرجعیت علمی، به معنای عمقنگری و تاثیرگذاری است، نه صرفا کسب رتبه و شاخصهای کمّی.
مرجعیت علمی بدون توجه به علوم اجتماعی و انسانی بیثمر است
علی اکبر صبوری، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران، با اشاره به تفاوت میان علم (Science) و دانش گفت: دانش مفهومی گستردهتر از علم است که علوم اجتماعی، علوم انسانی و هنر را نیز در بر میگیرد. بنابراین، بهتر است به جای تأکید صرف بر مرجعیت علمی، از مرجعیت دانش سخن بگوییم، چراکه مرجعیت دانش است که ارزشمند و جامع است.
وی ادامه داد: مرجعیت علمی بدون همراهی علوم اجتماعی و هنر، انحرافی است. برای مثال، رشد و توسعه در علوم پایه، بدون پشتیبانی از علوم اجتماعی و انسانی بیثمر خواهد بود. این موضوع باید بهعنوان یک مسئله جهانی مطرح شود، چراکه مرجعیت دانش زمانی معنا دارد که دنیا ما را بهعنوان مرجع بپذیرد. شاخصهای بینالمللی نشان میدهند که ما چه سهمی در تولیدات علمی دنیا داریم و این سهم باید در همه حوزهها متوازن باشد.
دکتر صبوری با اشاره به آمار جهانی افزود: در دنیا به ازای هر مقاله در حوزه ساینس، چهار مقاله در حوزه علوم اجتماعی و انسانی تولید میشود. اما در ایران، این نسبت بسیار پایینتر است؛ بهطوریکه به ازای هر ۱۵ مقاله در حوزه علوم پایه، تنها یک مقاله در علوم اجتماعی و انسانی منتشر میشود. این نشان میدهد که ما در این حوزهها جایگاه قابلتوجهی نداریم و حتی در رشد و ارتقای مجلات علمی مرتبط نیز عملکرد مناسبی نداشتهایم.
وی در ادامه گفت: متأسفانه بسیاری از مجلات علمی داخلی ما تنها بهعنوان ابزاری برای ارتقای اعضای هیئت علمی استفاده میشوند و در سطح جهانی جایگاهی ندارند. از میان ۴۰ مجله علمی ایرانی که در نمایههای بینالمللی ثبت شدهاند، تنها دو مجله بهصورت مشترک به علوم اجتماعی و علوم پایه اختصاص دارد و هیچ مجلهای بهطور مستقل در حوزه علوم اجتماعی و هنر شاخص نیست.
عضو هیئت علمی دانشگاه تأکید کرد: باید در سیاستگذاریهای علمی کشور تجدیدنظر کنیم و بهویژه در حوزه علوم اجتماعی، انسانی و هنر سرمایهگذاری بیشتری انجام دهیم. همچنین، لازم است مجلات علمی دانشگاهی را به استانداردهای بینالمللی نزدیک کنیم تا در سطح جهانی دیده شوند و امکان نقد و بررسی برایشان فراهم شود، چراکه علم بدون نقد، پیشرفتی نخواهد داشت.
وی در پایان گفت: انقلاب اسلامی نیازمند توسعه همهجانبه در تمامی حوزههای دانش است. برای این هدف، باید تعاملات خود را با دنیا گسترش دهیم و تلاش کنیم که در تمامی حوزههای علمی و دانشی حرفی برای گفتن داشته باشیم.
دستیابی به مرجعیت در علوم انسانی نیازمند توجه به نیازهای جامعه و مدلهای بینالمللی است
محمد حسینی مقدم، عضو هیئت علمی پژوهشکده مطالعات پژوهشگاه مطالعات فرهنگی، اجتماعی و تمدنی با اشاره به جایگاه علوم انسانی در عرصه بینالملل، گفت: یکی از نکات مهم در سیاستگذاری علمی، بهرهگیری از الگوهای جهانی مانند مفهوم زنجیره ارزش در علم است. بهعنوان مثال، انگلستان از این رویکرد برای ارزیابی و بهبود عملکرد علمی خود استفاده میکند. این کشور با بررسی ورودیها، پردازش، و خروجیهای نظام علمی، نتایج ملموسی از جمله افزایش اشتغالپذیری دانشآموختگان را ارائه داده است.
وی با اشاره به گزارشهای اخیر دانشگاه آکسفورد و بریتیش کانسیل افزود: براساس گزارش بریتیش کانسیل، ۵۵۰۰ کارفرما از سراسر جهان بر مهارتهایی همچون تسلط بر زبانهای خارجی، انطباقپذیری با فرهنگهای جدید، قدرت شنیدن و مشاهده، و پذیرش ایدههای نو در دانشآموختگان تأکید کردهاند. این مهارتها، که در فارغالتحصیلان علوم انسانی دانشگاه آکسفورد نیز دیده میشود، به موفقیت آنها در بازار کار منجر شده است.
دکتر حسینی مقدم با اشاره به دستاوردهای دانشگاه آکسفورد در علوم انسانی گفت: ۸۶ درصد فارغالتحصیلان علوم انسانی آکسفورد کمتر از شش ماه پس از فارغالتحصیلی وارد بازار کار میشوند و درآمد آنها بهطور قابل توجهی بالاتر از میانگین درآمد سایر دانشگاههای معتبر انگلستان است. مهارتهای ارتباطی، تفکر نقاد، تحقیق، و توانایی پردازش سریع اطلاعات از جمله توانمندیهایی است که فارغالتحصیلان علوم انسانی این دانشگاه کسب میکنند.
وی تأکید کرد: یکی از عوامل موفقیت علوم انسانی آکسفورد، تطابق دانشآموختگان با نیازهای بازار کار است. برای مثال، آنها میتوانند حجم عظیمی از دادهها را پردازش و تحلیل کنند تا در حوزههایی همچون مدیریت شهری و فرمانداری عملکرد مؤثری داشته باشند.
دکتر حسینی مقدم در ادامه به اهمیت مدلهای فکری و سیاستگذاری در دستیابی به مرجعیت در علوم انسانی اشاره کرد و گفت: انتشارات بینالمللی میتواند یکی از ابزارهای دستیابی به مرجعیت باشد، اما مهمتر از آن، میزان رضایتمندی جامعه از عملکرد دانشآموختگان است. دانشگاهها باید به گونهای عمل کنند که دانشآموختگان توانایی پاسخگویی به نیازهای جامعه، کارفرمایان، و بخش کسبوکار را داشته باشند.
وی در پایان تأکید کرد: برای دستیابی به تعالی و مرجعیت در علوم انسانی، لازم است که علاوه بر تقویت مهارتهای دانشآموختگان، مدلهای سیاستگذاری متناسب با نیازهای جامعه و بازار کار طراحی و اجرا شود.
چالشهای علوم انسانی و ارتباط آن با علوم پزشکی
باقر لاریجانی، عضو فرهنگستان علوم پزشکی، در سخنانی به چالشهای موجود در حوزه علوم انسانی و اهمیت آن در نظام دانشگاهی و اجتماعی پرداخت. وی با اشاره به اینکه بحثهای مرتبط با مرجعیت علمی هنوز در سطح عمل جایگاه خود را پیدا نکردهاند، گفت: بسیاری از مسئولان و دانشگاهیان هنوز به طور جدی وارد بحث مرجعیت علمی نشدهاند. موضوعات مهمی همچون رتبهبندی دانشگاهها و انتشار مقالات علمی هنوز در مرحله مقدماتی باقی مانده است و برخی حتی درباره اهمیت نگارش مقالههای خارجی تردید دارند. این در حالی است که ما باید با ایجاد تیمهای تخصصی و ترویج فرهنگ مرجعیت علمی، این موضوع را در جامعه علمی نهادینه کنیم.
دکتر لاریجانی با تاکید بر ضرورت بازتعریف علوم انسانی در ایران افزود: در حوزه علوم انسانی، باید نگاه خود را تغییر دهیم. مثلاً ما فلسفه صدرایی و سهروردی داریم که بسیار غنی هستند، اما نتوانستهایم آنها را به صورت علمی و بینالمللی عرضه کنیم. همچنین در اقتصاد اسلامی، اگرچه ادعا میکنیم اقتصاد ما مبتنی بر اسلام است، اما باید بررسی کنیم که چقدر از مفاهیم و نظریات علمی دنیا را در این حوزه گسترش دادهایم.
وی همچنین با اشاره به مشکلات مدیریتی و آموزشی در حوزه پزشکی گفت: یکی از چالشهای بزرگ ما مدیریت بیمارستانهاست که به عنوان یکی از پیچیدهترین سازمانهای اجتماعی شناخته میشوند.
دکتر لاریجانی در پایان با تاکید بر اهمیت همگرایی علوم انسانی و پزشکی افزود: ما باید با نگاه جدیتری به علوم انسانی، راهکارهایی برای ارتباط این علوم با مسائل روز و نیازهای اجتماعی ارائه دهیم. به عنوان مثال، آموزش اخلاق پزشکی که بتواند دانشجویان را به مفاهیمی همچون معنویت و مسئولیت اجتماعی نزدیک کند، باید به صورت یک موضوع جدی در دانشگاهها دنبال شود.