جوان آنلاین: درباره عملیات کربلای ۴ در دی ۱۳۶۵، مطالب بسیاری منتشر شده است، اما اینکه در جریان آمادهسازی این عملیات و همچنین روند چند ساعته انجام آن چه مسائل و خاطراتی رقم خوردهاند، مطالبی هستند که اغلب از آن بیخبریم و نسل جوان میتواند با آگاهی از این مسائل با گوشهای از زحمات رزمندگان در این خصوص آشنا شود. در گفتگو با حسین حسینی از رزمندگان و راویان دفاع مقدس سعی کردیم بیشتر بر خاطرات موجود در روند آمادهسازی عملیات کربلای ۴ و نکات کمتر گفته شده آن تمرکز کنیم. حسینی از رزمندگان همدانی دفاع مقدس است و از این حیث در گفتگو با ایشان بیشتر به نقش لشکر ۳۲ انصارالحسین (ع) در کربلای ۴ پرداختیم. روایتهای این رزمنده دفاع مقدس را پیشرو دارید.
کشتی به گل نشسته
محور عملیاتی لشکر ۳۲ انصارالحسین (ع) در کربلای ۴ از سه راهی جزیره ام الرصاص تا حدود دو کیلومتر به سمت شرق و در امتداد خط ساحلی دشمن بود. در ساحل دشمن یک کشتی به گل نشسته وجود داشت که به آن کشتی سوخته میگفتند. این کشتی از سالها پیش در نزدیکی خط اول دشمن به گل نشسته بود و اتفاقاً در جریان عملیات کربلای ۴ وقتی گردان حضرت علی اصغر (ع) از لشکر ۳۲ به ساحل دشمن میروند و تعدادی از بچههای این گردان به شهادت میرسند یا به اسارت درمیآیند، شهید حاج ستار ابراهیمی فرمانده گردان میتواند در همین کشتی مخفی شود و سپس با شنا کردن در اروندرود، خود را به خط خودی برساند. حاج ستار دو ماه بعد، روز ۱۲ اسفند ۱۳۶۵ در جریان عملیات کربلای ۵ به شهادت میرسد.
آموزشی در گتوند
اغلب رزمندههای حاضر در عملیات کربلای ۴ در سد گتوند آموزش میدیدند، اما این آموزشها برای گردانهای خط شکن جدیتر و سختتر بود، چراکه آنها باید قبل از دیگر گردانها وارد امواج خروشان اروند میشدند و خط دشمن را میشکستند. به عنوان نمونه گردان حضرت علی اصغر (ع) به فرماندهی شهید ستار ابراهیمی که از ایشان نام بردم، یکی از همین گردانهای خطشکن بود که آموزشهای سختی برای نیروهایش در نظر گرفته شده بود. گردان ویژه غواصی جعفر طیار و گردان قاسم بن الحسن (ع) هم از دیگر گردانهایی بودند که نیروهایشان آموزشهای سختی را پشت سرگذاشتند. کربلای ۴ در زمستان انجام گرفت و سرمای هوا که از پاییز شروع شده بود، آموزش در میان آبهای سرد سد گتوند را بسیار سخت کرده بود.
نوک امالرصاص
شناسایی عملیات بزرگی مثل کربلای ۴ از چند ماه قبل آغاز شده بود. بچههای اطلاعات عملیات لشکر ۳۲ هم از سه ماه قبل از آغاز کربلای ۴ به صورت شبانهروزی در منطقه خرمشهر اقدام به شناسایی میکردند. غیر از شناسایی روی خود آب یعنی عبور از اروند و بررسی خطوط دشمن، در منطقه یکسری دکلهایی بود که بچههای اطلاعات لشکر از روی آنها تا حدی به منطقه اشراف پیدا میکردند. همچنین از روی ساختمانهای بلند آبادان و خرمشهر هم میتوانستند دیدهبانی کنند. یک منبع آبی وجود داشت که بچهها از روی آن حساسترین نقاط دشمن را مورد رصد و شناسایی قرار میدادند. نوک جزیره امالرصاص خیلی منطقه حساسی بود، بنابراین دشمن آنجا را به یک دژ محکم تبدیل کرده بود. بیشتر شناساییها روی همین نقطه (نوک جزیره ام الرصاص) انجام میگرفت. برادری به نام سید علی سماواتی در این شناساییها نقش پررنگی ایفا کرده بود.
خاطره منبع آب
در خرمشهر و کنار ساحل شمالی اروند رود، منبع آب مرتفعی وجود داشت که درست مقابل دید و تیر مستقیم دشمن قرار داشت. بعثیها از آن طرف اروند با شلیک به این منبع آب، آن را سوراخ سوراخ کرده بودند. با این وجود ارتفاع منبع آب طوری بود که میشد از روی آن عقبه عراقیها را در جزیره ام الرصاص مشاهده کرد. هرچه به زمان عملیات نزدیکتر میشدیم، فرماندهان گردان را به داخل این منبع آب میبردند تا از آنجا بتوانند محور عملیاتیشان را مشاهده و نسبت به آن اشراف پیدا کنند. بعدها همین فرماندهان گردان همراه نیروهای اطلاعاتی روی آب میرفتند تا در میان امواج اروند به شناسایی بهتر خطوط دشمن بپردازند و به محور عملیاتی مسلطتر شوند. یکسری از فرماندهان گردان مثل سردار شهید حاج حسن تاجوک فرمانده گردان مسلم بن عقیل با وجود مجروحیتی که داشتند، همراه غواصهای اطلاعاتی وارد اروند میشدند و محورهای عملیاتی را شناسایی میکردند.
جراحت تاجوک
آن طور که من از دیگر رزمندهها شنیدم، سردار تاجوک بدنش پر از تیر و ترکش بود و هنگامی که لباس غواصی به تن میکرد و وارد آب میشد، محل ترکشهایش او را خیلی اذیت میکرد. چون لباس غواصی تنگ است همین موضوع باعث میشد زخمهای فرمانده گردان مسلم بن عقیل آسیب بیشتری ببینند، اما سردار تاجوک بدون توجه به این مسئله کارش را انجام میداد و همراه دیگر غواصها به عملیات شناسایی میرفت. حاج حسن تاجوک اول تیر ۱۳۶۷ در منطقه تاجوک عراق به شهادت رسید در حالی که کمتر از یک ماه به پذیرش قطعنامه ۵۹۸ و اتمام جنگ تحمیلی زمان باقی مانده بود.
لحظات نفسگیر
درباره نشانههای لو رفتن عملیات کربلای ۴ از نگاه نیروهای لشکر ۳۲ انصارالحسین (ع) باید بگویم تا قبل از ورود یگانها به منطقه عملیاتی، آتش توپخانه دشمن عادی بود، اما وقتی یگانها و خصوصاً یگانهای پشتیبان وارد منطقه شدند، ناگهان دشمن همه مناطق ساحلی ما از خرمشهر بگیر تا آبادان و حاشیه اروند را به شدت زیر آتش سنگین گرفت. بعد جنگندههای دشمن عقبه ما را بمباران شدیدی کردند. هرچه زمان بیشتر میگذشت، آتش دشمن سنگینتر هم میشد. این حجم از آتش در حالی صورت میگرفت که هنوز عملیات شروع نشده بود. یک روز مانده به عملیات، هواپیماهای دشمن پل فجر، نهر عرایض، ساحل کارون، جاده خرمشهر، ایستگاه نفت و چند مقر پشتیبانی را بمباران کردند. همه اینها نشان میداد دشمن هوشیار شده است، اما اینکه تا چه حدی به اوضاع مسلط است و تا چه حدی به عملیات ما اشراف دارد، برای کسی مشخص نبود.
ساعت ۹ شب
رأس ساعت ۹ شب سوم دی ۱۳۶۵ غواصها وارد آب شدند. نقشه این بود که غواصها در تاریکی خودشان را زیر پای دشمن برسانند و همانجا منتظر آغاز عملیات بمانند. زمان دقیق شروع عملیات ۵/۱۰ شب تعیین شده بود. منتها کسی خبر نداشت محورهای عملیاتی تا حد زیادی لو رفته است. در عملیات قبلی هم پیش آمده بود علائمی از هوشیاری دشمن وجود داشته باشد، ولی میزان اشراف آنها تا لحظه شروع عملیات مشخص نبود. بعد که غواصها وارد آب شدند و کمی پیش رفتند، بعثیها منورهای زیادی شلیک کردند که باعث شد سطح آب کاملاً روشن شود و سپس همزمان شروع به شلیک بیامان کردند و سراسر رودخانه اروند را زیر آتش گرفتند. جنگندههای دشمن هم در ارتفاع پایین به پرواز درآمدند و قایقها را چه روی اروند و چه در خط خودمان مورد حمله قرار دادند. غواصها در برخی نقاط توانستند خط اول دشمن را بشکنند، اما موج نیروهای آبی- خاکی که با قایق حرکت میکردند، نتوانستند موفق عمل کنند و خیلی از قایقها روی آب منهدم شدند، بنابراین نیروهای حاضر در ساحل دشمن چه غواص یا بخشی از آبی- خاکیها که توانسته بودند خودشان را به خط دشمن برسانند، بدون مهمات و نیروی کافی نهایتاً تا روشنایی هوا مقاومت کردند و صبح روز بعد دیگر نه مهماتی برایشان مانده بود و نه مجالی برای برگشت به خط خودی. تعدادی از این بچهها به اسارت دشمن درآمدند. فرماندهان وقتی دیدند دشمن کاملاً به منطقه و محورهای عملیاتی مسلط است، عملیات را در مرحله اول متوقف کردند و بسیاری از یگانها حتی فرصت حضور در عملیات را پیدا نکردند.
گردانهای خط شکن
آن طور که در برخی منابع آمده است، در همان مرحله اول عملیات کربلای ۴ قرار بود حدود ۱۲ هزار نیرو در قالب ۳۰ گردان خطشکن وارد عمل شوند. ۳۰ گردان دیگر هم موج بعدی را شامل میشدند. محسن رضایی فرمانده سپاه در بخش اعظمی از دفاع مقدس هم قبلاً گفته بود برای گام نخست ۶۰ گردان در نظر گرفته شده بود، اما بعد که مشخص شد عملیات لو رفته است، حدود ۴۰ گردان وارد عمل شدند که در همین مرحله دستور توقف عملیات و بازگشت به نیروها داده شد. عملیات کربلای ۴ حدود ۳۶ ساعت به طول انجامید. شامگاه سوم دی ماه شروع شد و تقریباً تا ظهر روز چهارم مشخص بود که عملیات تمام شده است. از همین حیث برخی زمان آن را ۱۲ ساعت میدانند، اما در جزیره امالرصاص تعدادی از گردانهای لشکر ۱۴ امام حسین (ع) آخرین تلاشها برای حفظ سرپل جزیره را انجام دادند و این نیروها نیز تا روز پنجم عقبنشینی کردند. به همین دلیل برخی زمان انجام عملیات کربلای ۴ را ۳۶ ساعت اعلام میکنند.