شناسهٔ خبر: 70495109 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: خبرآنلاین | لینک خبر

از خلال خاطرات وابسته سیاسی آمریکا در تهران

اولین آمریکایی که در جریان انقلاب جان خود را از دست داد

ظرف یک هفته تمام مدیران خارجی و مهندسین در مناطق نفتی از ایران خارج شدند و تولید نفت به‌سرعت سقوط کرد.

صاحب‌خبر -

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین به نقل از مرکز اسناد انقلاب اسلامی، با اوج‌گیری اعتراضات مردمی علیه حکومت پهلوی، حضور و منافع آمریکا در ایران به طور فزاینده‌ای به چالش کشیده شد. خاطرات و اسناد به جا مانده از این دوران، تصویری روشن از نگرانی‌ها، اقدامات و در نهایت خروج تدریجی آمریکایی‌ها از ایران را به نمایش می‌گذارند.

متنی که از خاطرات یکی از عوامل سفارت آمریکا در ایران در دی ماه ۱۳۵۷ ارائه شده، بازتاب‌دهنده این وضعیت بحرانی است. در این زمان، نشانه‌های فروپاشی نظام سیاسی و همچنین افزایش خصومت‌ها نسبت به آمریکایی‌ها به وضوح قابل مشاهده بود.

مرگ «پال گریم» مدیر اجرایی یک شرکت نفتی، به عنوان اولین آمریکایی که در جریان انقلاب جان خود را از دست داد، نقطه عطفی در این روند بود. این حادثه، زنگ خطری جدی برای جامعه آمریکایی مقیم ایران به شمار می‌رفت و موجی از نگرانی و وحشت را در میان آن‌ها برانگیخت. خروج مدیران و مهندسان خارجی از مناطق نفتی و متعاقب آن، کاهش شدید تولید نفت، نشان از تأثیر عمیق ناآرامی‌ها بر اقتصاد کشور داشت.

حوادث دیگری مانند آتش زدن خودروی سفارت آمریکا و شعارهای ضدآمریکایی حتی از سوی برخی از نیروهای امنیتی ایرانی، عمق بحران و تغییر مواضع در میان اقشار مختلف جامعه را نشان می‌داد. این وقایع، ضعف ساختاری نیروهای نظامی و امنیتی را نیز آشکار می‌ساخت.

در چنین شرایطی، سفارت آمریکا با ایجاد یک مرکز مراقبت ۲۴ ساعته تلفنی و توصیه به خروج تمامی وابستگان آمریکایی، تلاش کرد تا از جان و مال اتباع خود محافظت کند. خروج اجباری کارمندان غیرضروری و خانواده‌های کارکنان رسمی، نشان از وخامت اوضاع و تصمیم جدی سفارت برای کاهش حضور خود در ایران داشت.

همزمان با این تحولات، تلاش شاه برای یافتن راه‌حلی سیاسی با روی کار آوردن شاپور بختیار، به عنوان نخست‌وزیر جدید، صورت گرفت. بختیار، با گرایش‌های به ظاهر دموکراتیک سعی داشت تا از تسلط نیروهای مذهبی بر انقلاب جلوگیری کند.

این متن، قطعه‌ای از پازل بزرگ‌تر تاریخ معاصر ایران است که به ما در درک بهتر شرایط آن دوران، چالش‌های پیش روی آمریکایی‌ها و تأثیر انقلاب بر روابط دو کشور کمک می‌کند. در ادامه، به بررسی دقیق‌تر متن و تحلیل ابعاد مختلف آن با مرور خاطره استمپل [دیپلمات و وابسته سیاسی آمریکا در تهران] خواهیم پرداخت:

اولین امریکایی که در انقلاب جان خود را از دست داد «پال گریم» مدیر اجرایی یک شرکت نفتی بود که روز ۲۳ دسامبر هنگامی‌که عازم کار بود، حین رانندگی کشته شد. ظرف یک هفته تمام مدیران خارجی و مهندسین در مناطق نفتی از ایران خارج شدند و تولید نفت به‌سرعت سقوط کرد. ۲٤ دسامبر گروهی از مردم یکی از اتومبیل‌های سفارت ایالات متحده را در مقابل سفارتخانه به آتش کشیدند. برخی از سربازان ایرانی که به حفاظت از سفارتخانه گماشته شده بودند به نفع خمینی شعار دادند و برای آمریکایی‌ها و کارکنان ایرانی سفارت فریاد «یانکی به خانه ات برگرد» سر دادند. اگرچه این سربازان از سفارت رانده شدند و سه واحد از گارد سلطنتی که شاه‌پرست بودند به جای آن‌ها گمارده شد اما این خود نمایانگر ضربه‌ای بود که نیروهای نظامی را عمیقاً ضعیف کرده بود.

مرگ گریم افزایش مشکل امنیتی برای خارجی‌ها و بخصوص آمریکاییان مقیم ایران را مؤکد کرد. اگرچه سفارت آمریکا می‌کوشید مسئله پیچیده گسترش سریع وضع نابسامان را تحلیل کند اما سرتاسر دو ماه آخر سال بیش‌تر وقت خود را صرف حراست از آمریکایی‌ها و کمک به خروج شتاب‌زده آن‌ها نمود. درست قبل از خروج بسیاری از وابستگان به سفارت در روز ۹ دسامبر، سفارت یک مرکز مراقبت ٢٤ ساعته تلفنی دایر نمود تا شایعات را مستقیماً دریافت کند، حوادث را بررسی کند و هر لحظه که لازم باشد با سرویس‌های امنیتی تماس برقرار نماید. در پایان ماه دسامبر سفیر کبیر سولیوان توصیه کرد تمام وابستگان آمریکاییان اعم از وابستگان کارکنان دولتی و یا مشاغل خصوصی به علت کمبود روزافزون سوخت و غذا ایران را ترک نمایند. خروج اجباری کارمندان رسمی غیر لازم و تمام وابستگان کارکنان رسمی ایالات متحده که بعد از خروج‌های داوطلبانه در ماه دسامبر، باقی مانده بودند روز سی‌ام دسامبر آغاز شد. در این زمان بود که مری سولیوان ۲۲ همسر سفیر کبیر ایران را ترک کرد.

با از بین رفتن نظم عمومی و عدم توانایی صدیقی به کسب حمایت کافی برای تشکیل کابینه، شاه مجبور شد که برای کمک به سخن‌گوی جبهه ملی، شاپور بختیار، که یک مخالف سرشناس بود رو آورد. بختیار، تحصیل‌کرده فرانسه با اعتقادی راسخ به دمکراسی پارلمانی به گونه سوسیال‌دمکراسی اروپا، مردی با ظاهر نحیف ٦٢ ساله و با وقار بود. او به طوری فزاینده از این‌که بنیادگرایان مذهبی بر نهضت انقلابی مسلط می‌شدند ناخشنود بود. در حقیقت شاه قبلاً، روز ۲۷ نوامبر درباره امکان تشکیل دولت به وسیله بختیار عمیقاً اندیشیده بود هرچند این مطلب هرگز آشکار نشد.

منبع: جان. دی. استمپل، درون انقلاب ایران، ترجمه منوچهر شجاعی، مؤسسه خدمات فرهنگی رسا.

۲۵۹