شناسهٔ خبر: 70487032 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: ایبنا | لینک خبر

یادداشتی برای جایزۀ دوسالانۀ زنده‌یاد پرویز اذکایی؛

همه‌دانی که حتی بن‌بستی هم به‌نامش نیست!

اکبر ایرانی، مدیرعامل مؤسسۀ پژوهشی میراث مکتوب گفت: پرویز اذکایی مصداق این بیت بود. در مَوطِن خود ناشناخته بود و گاه مورد بی‌مهری تنگ‌چشمان واقع می‌شد، همه‌دانی که حتی بن‌بست محله‌شان به نامش نیست

صاحب‌خبر -

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، اکبر ایرانی، مدیرعامل مؤسسۀ پژوهشی میراث مکتوب: نخستین جایزۀ دوسالانۀ زنده‌یاد پرویز اذکایی فروردین سال آینده در دانشگاه بوعلی همدان ان‌شاءالله برگزار خواهد شد. و با این حال اخیراً چراغ جایزۀ دوسالانۀ زنده‌یاد پرویز اذکایی همه‌دان همدانی روشن و بزودی پرتوافکن خواهد شد.

نخستین جایزۀ دوسالانۀ زنده‌یاد پرویز اذکایی فروردین سال آینده در دانشگاه بوعلی همدان ان‌شاءالله برگزار خواهد شد. پس از اعلان فراخوان کتاب و پایان‌نامه در حوزۀ مطالعات همدان‌شناسی، تاریخ، فرهنگ و تمدن کهن‌دیار همدان، از میان ۲۷ کتاب و چند پایان‌نامه، یک کتاب برگزیده و دو کتاب شایستۀ تقدیر و یک پایان‌نامه برگزیده و دیگری به عنوان شایستۀ قدردانی مشخص شد. شورای داوری در تکمیل آیین‌نامه و انتخاب اولیه آثار و تأیید منتخبان، استادان علی‌اشرف صادقی، پورنامداریان، معصومی همدانی، محمد باقری، راسخ مهند، مریم حسینی، بهرام پروین‌گنابادی، عاطفه زارعی، علی محمدی (دبیر علمی جایزه)، امید طبیب‌زاده و… بودند که حضورشان به جایزه اعتباری دوچندان بخشید.

زنده‌یاد پرویز اذکایی که آثارش او را شهرۀ آفاق کرده، آخر عمر از خود باقیات صالحاتی فرهنگی برای ترویج علم و فرهنگ کشور برجای گذاشت و آن ایجاد موقوفه فرهنگی، وقف کتابخانه و وقف منزل پدری میرزا کاظم اذکایی بود.

نه هرکه طرف کله کج نهاد و تند نشست

کلاه‌داری و آیین سروری داند

او رسم آیین سروری را می‌دانست و نام همدان و هگمتان را در آثار خود شکوه و جمال بخشید. ابوریحان بیرونی را با تألیف و تصحیح برخی آثارش معرفی کرد و در شناساندن حکیم‌رازی طبیب نامور مؤلف کلان‌کتاب الحاوی طرحی نو درانداخت و از خود یادگاری ماندگار گذاشت.

چه کامران‌مردی که آثاری چنین خلق کرد و پس از مرگش همچنان به آثارش زنده است. به قول شاعر عرب:

انّ آثارَنا تدلّ علینا

فانظروا بعدنا الی الآثار

او علاوه بر پدیدآوردن کتب و مقالات بسیار، زیست‌کتابنامه‌ای نگاشت و ریز و درشت آثار چاپ شده و نشدۀ خود را تعیین تکلیف کرد تا درسی باشد برای همقطارانش. کتب و نشریاتش را وقف کتابخانۀ عمومی همدان نمود و جوایز نقدی‌ای که در طول ۶۰ سال زندگی علمی‌اش کسب کرده بود، در حسابی ودیعه نهاد و ذخیره ساخت برای روز مبادا. وصیت کرد که این مبالغ صرف جایزه‌ای به نام او شود برای اعتلای نام ایران و زادگاهش همدان، نیز برای برگزاری نشست‌های علمی‌فرهنگی. محور جایزه را کهن‌دیار هگمتانه و مادستان قرار داد که عمر عزیز بر سر آن گذاشته بود. حاصل سود این حساب البته اکنون برای این جایزه کافی نیست. روزی تلفن کرد و تکلیف فرمود برای تصدی ریاست هیأت امنای موقوفۀ خود، به‌جان پذیرفتم چون به دل دوستش داشتم. حاصل فراخوان، وصول قریب سی کتاب بود. پس از اتمام مراحل داوری و انتخاب آثار، سه روز پیش راهی همدان شدم. با افراد مختلفی از نمایندگان استانداری و ارشاد گرفته تا رئیس دانشکدۀ علوم انسانی دانشگاه بوعلی و خیّرین فرهنگ‌دوست، دیدار و گفت‌وگو کردم تا آیین اعطای نخستین جایزه، به همت فرهنگ‌دوستان همدانی به بزمی فرخنده و نقش‌آفرین بدل شود. به همراهی حسین زندی فرهنگ‌دوست پرتوان همدانی که به‌تن مؤسسه‌ای است خوشنام، از شهرکتاب و موزۀ آموزش و پرورش همدان و …دیدن کردم. عجب موزه‌ای ساخته این جناب قَشَمی آموزگار بازنشستۀ خوش‌ذوق و کوشا.

به هر روی اذکایی چون دیگر بزرگان این مرز و بوم گمنام بود. چندی پیش شعری دیدم در کتاب تاریخ بیهق که خودمان در میراث مکتوب چاپ کرده‌ایم که ابن فندق مؤلف کتاب از اینکه در شهر خود غریب است و مهجور، گلایه می‌کند و این بیت از ابوالعلاء مَعرّی را شاهد حال خود می‌آورد که اهل فضل و دانش در دیار خود ناشناخته‌اند و خویشان هم از آنان دوری می‌جویند:

أُلوالفَضلِ فی أَوطانِهِم غُرَباءُ

تَشِذُّ وَتَنأی عَنهُمُ القُرَباء

اذکایی مصداق این بیت بود. در مَوطِن خود ناشناخته بود و گاه مورد بی‌مهری تنگ‌چشمان واقع می‌شد، همه‌دانی که حتی بن‌بست محله‌شان به نامش نیست! دیروز وقتی حجم انبوه تقدیرنامه‌ها و نامه‌هایی که بزرگان کشور چون احسان یارشاطر، دکتر سید حسین نصر، ایرج افشار، اسلامی ندوشن، سید جلال آشتیانی و…. و ایران‌شناسانی چون بازورث، فراگنر و دوفوشه‌کور و …. که با او مکاتبه کرده بودند، شگفتی من هم دوچندان شد. او اگر این کتابخانه‌اش را برای ترویج فرهنگ شهر، وقف نمی‌کرد و اگر این جایزه را برای اعتلای نام ایران تعیین نمی‌نمود، مثل هزارانی بود که گمنام مانده‌اند و خبری از آثارشان نیست، مگر پراکنده در سمساری‌های میدان انقلاب. اذکایی گامی بلند برای ترویج وقف فرهنگی برداشت تا دیگران بیاموزند و مال و مکنت خود را اسباب بقای جاوید خود نپندارند و بدانند که انسان‌ها با آثار فرهنگی خود حیات ابدی خواهند یافت. امیدواریم نیک‌مردان همدانی که به نعمت مکنت و همت و عزت آراسته‌اند، قدر زحمات او و کسانی که برای احیا و اعتلای نام ایران و همدان تلاش می‌کنند، بدانند و با حمایت‌های خود، گوشۀ چشمی به تعالی فرهنگ ایران داشته باشند.