بسیاری از کودکان فکر میکنند که والدینشان آنها درک نمیکنند و از دنیای کودکانهشان سردرنمیآورند. معمولا کم پیش میآید که بچهها به صورت خودجوش با والدین سر صحبت را باز کنند و از مسائلشان با آنها بگویند بنابراین لازم است که خانوادهها هر چند وقت یک بار زمانی را برای این کار در نظر بگیرند.
اگر شما جزو آن دسته از پدر و مادرهایی هستید که فرصت این اختلاط را با فرزندتان ندارید، میتوانید با ادامه این متن همراه باشید و چند مورد از نقدهای مشترک میان بسیاری از کودکان را بخوانید.
نه گفتن من به معنای بیاحترامی نیست!
بسیاری از کودکان در برابر والدینشان این نقد را مطرح کردهاند و از آنها خواستند تا درک کنند که نه گفتن هیچ ارتباطی با بیاحترامی به پدر و مادر ندارد و آنها تنها با این کار میخواهند مخالفت خود را به یک موضوع بیان کنند. به یاد داشته باشید که فرزندان شما ربات و کامپیوتر نیستند که پس از دریافت اطلاعات شما فقط چشم بگویند. بپذیرید که آنها نیز نظرات خود را دارند و حق دارند با موضوعی که مورد تایید شماست، مخالفت کنند.
اگر از نه شنیدن توسط فرزندتان احساس خوبی ندارید، کافی است به آینده او فکر کنید و بدانید اگر کودک کورکورانه همه چیز را بپذیرد، در روزهای سخت تصمیمگیری، نمیتواند به عقاید خود پایبند باشد و تنها به دنبال راهی است که دیگران برایش هموار کرده باشند.
تنبیه تاثیری بر رفتار من ندارد، فقط من را ناراحت میکند
بر خلاف تحقیقات فراوانی که انجام شده است، کودکان عنوان کردهاند که تنبیه کردن آنها تاثیر چندانی بر تغییر عملکرد آنها ندارد و بیشتر از تاثیر اصلاحی، آنها را از نظر روانی آزرده میکند. بیشتر اوقات کودکان پس از تنبیه شدن، نسبت به خود و تصمیماتی که میگیرند، حس منفی پیدا میکنند و با تکرار این اتفاق، اعتماد به نفس و احساس استقلال در تصمیمگیری را از دست میدهند. طبق گفته کودکان، تمام آنها میدانند که انجام هر کاری دارای تبعات خاصی است، برای آموزش آن هیچ نیازی به تنبیه شدن نیست و میتوان از راههای دیگر وارد عمل شد.
حتی زمان عصبانیت هم آنها را دوست دارم
بزرگترها این مسئله را درک کردهاند که زمان بحث و دعوا با یکدیگر، همچنان میتوانند عشق و علاقه بینشان را حفظ کنند و اجازه ندهند یک بحث کوچک، لطمهای به عشقشان بزند اما گاهی والدین فراموش میکنند که کودکان نیز همین احساس را دارند و با کوچکترین برخورد از طرف آنها، دلخور شده و فکر میکنند که کودک دیگر علاقهای به آنها ندارد. لازم است پدر و مادرهای بدانند بسیاری از احساساتی که آنها تجربه میکنند، در فرزندشان هم وجود دارد.
دوست دارم بیشتر با من وقت بگذرانند
تعریف کودکان از وقت گذراندن و توجه کردن با والدینشان متفاوت است. والدین معمولا همین که با فرزندشان در یک خانه زندگی میکنند و گهگاهی او را با خود بیرون میبرند را نوعی توجه میدانند اما این تعریف از نظر کودکان بسیار مفصلتر است. آنها وقت گذرانی را لحظات هر چند کوچکی میدانند و میخواهند پدر و مادرشان حتی به اندازه چند دقیقه کنارشان بنشینند و با او صحبت کنند. بسیار مهم است که والدین با ایجاد یک فضای گرم و صمیمی، به کودک احساس اهمیت و امنیت منتقل کنند.
میخواهم پدر و مادرم از کنار من بودن خوشحال باشند
کودکان زمانی که کاری را برای خوشحال کردن پدر و مادرشان انجام میدهند یا هنگامی که با جملاتی مثل "من از تو خیلی راضی هستم" یا "این کارت من را خوشحال کرد" مواجه میشوند، احساس شادی و ارزشمندی مضاعفی به دست میآورند و چنان تاثیری میگیرند که تغییرات مثبت در عملکردهای آیندهشان به وضوح دیده میشود.
دلم میخواهد کارهایم را خودم انجام دهم
برای بسیاری از والدین، سپردن کارها به کودکان سخت است و به دلایل مختلفی از جمله زمانبر یا حوصله سربر بودن، از اینکه به کودک اجازه دهند بعضی از کارهایش را خودش انجام دهد، اجتناب میکنند. اما زمانی که صحبت به آزادی عمل کودک در آینده میرسد، بسیار مهم است که والدین بتوانند برخی کارها را به عهده فرزندشان بگذارند و از او بخواهند تا وظایفی را در خانه بپذیرد. این کار علاوه بر آزادی عمل، به کودک استقلال و مسئولیتپذیری میدهد و باعث میشود زندگی بهتری در آینده داشته باشد.
منبع: The Therapist Parent
ترجمه: تکتم شریفی نژاد – خبرنگار تحریریه جوان قدس